.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

ترجمه خطبه های 236 - 239 نهج البلاغه ( شهیدی )

خطبه 236-در حوادث بعد از هجرت

که آنچه را پس از هجرت رسول (ص) رخ داد، تا هنگامی که خود در مدینه بدو رسید در آن آورده. در پی رسول خدا (ص) افتادم، و پا بر جای پای او نهادم، و هر جا خبر او پرسیدم تا به عرج رسیدم (در گفتاری طولانی آمده است.) (گفته آن حضرت فاطاه ذکره از گفته هایی است در نهایت اعجاز و فصاحت، و قصد او این است که از هنگام بیرون شدنم از مکه تا به عرج، خبرهای او را به من می دادند، و از آن معنی بدین کنایه شگفت تعبیر کرده است.)

خطبه 237-در کار خیر شتاب کنید

به کار برخیزید! اکنون که زندگی به ساز است، و دفترها گشوده و در توبه باز. روی گرداننده را خوانده اند، و گناهکار را امیدوار گردانده. از آن پیش که چراغ عمل خاموش شود، و فرصت از دست برود، و در توبه را ببندند و فرشتگان به آسمان بالا روند. پس مرد باید برای خود بکوشد تا تواند، و از زنده برای مرده سود ستاند، و از آنچه نپاید برای آنچه برقرار است و از چیزی که رونده است برای جایی که پایدار است. رستگار مردی است که از خدا ترسید در عمری که بدو دادند، و مهلتی که برایش نهادند، و نفس خود را مهار کرد و رشته ای که باید به سرش درآورد و بدان از نافرمانیهای خدایش نگاه داشت و به راه فرمانبرداری او واداشت.

خطبه 238-درباره حکمین

درباره دو داور عراق و شام و نکوهش شامیان درشتخویانی دون پایه، بندگانی فرومایه از هر گوشه ای گرد آوریده، و از این سو و آن سو چیده. مردمی که بایستی احکام دینشان اندوزند و ادبشان بیاموزند، و تعلیمشان دهند و کار آزموده شان کنند، و بر آنان سرپرست بگمارند، و دستشان گیرند و- آزادشان نگذارند- نه از مهاجرانند و نه از انصار، و نه از آنان که در خانه ماندند- در ایمان استوار-. آگاه باشید که مردم برای خود کسی را گزیدند که بدانچه دوست می دارند از همه نزدیکتر است، و شما کسی را گزیدید که بدانچه ناخوش می شمارید از همه نزدیکتر. دیدید دیروز عبدالله پسر قیس چه می گفت: فتنه ای آغاز شده است، پس زه کمانهای خود را باز کنید و شمشیرهای خویش را در نیام نهید. اگر ابوموسی در آنچه گفت راستگو بود، با آمدنش- نزد ما- بی آنکه مجبور باشد خطا کرد، و اگر دروغگو بود راه تهمت را بر خود واکرد. عبدالله پسر عباس را روبروی عمرو پسر عاص بگمارید، فرصتی را که هست غنیمت شمارید و شهرهای دوردست را در دست خود نگاه دارید! نمی بینید چگونه در آن شهرها آتش جنگ سوزان است، و خان و مانها ویران.

خطبه 239-در ذکر آل محمد

که در آن خاندان محمد (ص) را یاد کند آنان دانش را زنده کننده اند، و نادانی را میراننده، بردباری شان شما را از دانش آنان خبر دهد و برون آنان از نهان و خاموش بودن شان از حکمت بیان. نه با حق ستیزند و نه در آن خلاف دارند، ستونهای دینند و پناهگاهها- که مردمان را- نگاه می دارند. حق به آنان به جای خود باز گردید، و باطل از آنجا که بود رانده شد و زبانش از بن برید. دین را چنانکه باید، دانستند و فراگرفتند و به کار بستند، نه که تنها آن را شنفتند و به دیگران گفتند که راویان دانش بسیارند، لیکن پاسداران آن اندک به شمار.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی