ترجمه خطبه های 51 - 55 ( دشتی )
- دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۲۳ ق.ظ
خطبه 51-یاران معاویه و غلبه بر فرات
فرمان خط شکستن و آزاد کردن آب فرات شامیان با بستن آب شما را به پیکار دعوت کردند. اکنون بر سر دوراهی قرار دارید، یا به ذلت و خواری بر جای خود بنشینید، و یا شمشیرها را از خون آنها سیراب سازید تا از آب سیراب شوید، پس بدانید که مرگ در زندگی توام با شکست، و زندگی جاویدان در مرگ پیروزمندانه شماست. آگاه باشید! معاویه گروهی از گمراهان را همراه آورده و حقیقت را از آنان می پوشاند، تا کورکورانه گلوهاشان را آماج تیر و شمشیر کنند.
خطبه 52-در نکوهش دنیا
تعریف دنیا آگاه باشید، گویا دنیا پایان یافته، و وداع خویش را اعلام داشته است، خوبیهایش ناشناخته مانده به سرعت پشت کرده می گذرد، ساکنان خود را به سوی نابود شدن می کشاند، و همسایگانش را به سوی مرگ می راند. آنچه از دنیا شیرین بود تلخ شده، و آنچه صاف و زلال بود تیرگی پذیرفت، و بیش از ته مانده ظرف آب ریخته شده از آن باقی نمانده است، یا جرعه ای آب که با آن عطش تشنگان دنیا فرو نخواهد نشست. ای بندگان خدا! از سرایی کوچ کنید که سرانجام آن نابودی است، مبادا آرزوها بر شما چیره گردد، مپندارید که عمر طولانی خواهید داشت. والایی نعمتهای قیامت به خدا سوگند! اگر مانند شتران بچه مرده ناله سردهید، و چونان کبوتران نوحه سرایی کنید، و مانند راهبان زاری نمایید، و برای نزدیک شدن به حق، و دسترسی به درجات معنوی، و آمرزش گناهانی که ثبت شده و ماموران حق آن را نگه می دارند، دست از اموال و فرزندان بکشید سزاوار است زیرا: برابر پاداشی که برایتان انتظار دارم، و عذابی که از آن بر شما می ترسم، اندک است به خدا سوگند! اگر دلهای شما از ترس آب شود، و از چشمهایتان با شدت شوق به خدا، یا ترس از او، خون جاری گردد، و اگر تا پایان دنیا زنده باشید و تا آنجا که می توانید در اطاعت از فرمان حق بکوشید، در برابر نعمتهای بزرگ پروردگار به خصوص نعمت ایمان، ناچیز است.
وصف قربانی کمال قربانی در این است که گوش و چشم آن سالم باشد، هرگاه گوش و چشم سالم بود، قربانی کامل و تمام است، گرچه شاخش شکسته باشد و با پای لنگ به قربانگاه آید (منظور امام از کلمه (منسک) در اینجا (قربانگاه) است)
خطبه 53-در مساله بیعت
وصف روز بیعت مردم همانند شتران تشنه ای که به آب نزدیک شده، و ساربان رهاشان کرده، و عقال (پای بند) از آنها گرفته، بر من هجوم آوردند و به یکدیگر پهلو می زدند، فشار می آوردند، چنان که گمان کردم مرا خواهند کشت، یا بعضی به وسیله بعض دیگر می میرند و پایمال می گردند. پس از بیعت عمومی مردم، مسئله جنگ با معاویه را ارزیابی کردم، همه جهات آن را سنجیدم تا آن که مانع خواب من شد، دیدم چاره ای جز یکی از این دو راه ندارم. یا با آنان مبارزه کنم، و یا آنچه را که محمد (ص) آورده، انکار نمایم، پس به این نتیجه رسیدم که، تن به جنگ دادن آسانتر از تن به کیفر پروردگار دادن است، و از دست دادن دنیا آسانتر از رها کردن آخرت است.
خطبه 54-درباره تاخیر جنگ
توضیحاتی پیرامون جنگ صفین اینکه می گویید، خویشتن داری از ترس مرگ است، به خدا سوگند! باکی ندارم که من به سوی مرگ روم یا مرگ به سوی من آید، و اگر تصور می کنید در جنگ با شامیان تردید دارم، به خدا سوگند! هر روزی که جنگ را به تاخیر می اندازم برای آن است که آرزو دارم عده ای از آنها به ما ملحق شوند و هدایت گردند. و در لابلای تاریکیها، نور مرا نگریسته به سوی من بشتابند، که این برای من از کشتار آنان در راه گمراهی بهتر است، گرچه در این صورت نیز به جرم گناهانشان گرفتار می گردند.
خطبه 55-در وصف اصحاب رسول
یاد مبارزات دوران پیامبر (ص) در صفین در رکاب پیامبر خدا (ص) بودیم و با پدران و فرزندان و برادران و عموهای خود جنگ می کردیم، که این مبارزه بر ایمان و تسلیم ما می افزود، و ما را در جاده وسیع حق و صبر و بردباری برابر ناگواریها و جهاد و کوشش برابر دشمن، ثابت قدم می ساخت. گاهی یک نفر از ما و دیگری از دشمنان ما، مانند دو پهلوان نبرد می کردند، و هر کدام می خواست کار دیگری را بسازد و جام مرگ را به دیگری بنوشاند، گاهی ما بر دشمن پیروز می شدیم و زمانی دشمن بر ما غلبه می کرد. پس آنگاه که خدا، راستی و اخلاص ما را دید، خواری و ذلت را بر دشمنان ما نازل و پیروزی را به ما عنایت فرمود، تا آنجا که اسلام استحکام یافته فراگیر شد و در سرزمینهای پهناوری نفوذ کرد، به جانم سوگند! اگر ما در مبارزه مثل شما بودیم هرگز پایه ای برای دین استوار نمی ماند، و شاخه ای از درخت ایمان سبز نمی گردید، به خدا سوگند! شما هم اکنون از سینه شتر خون می دوشید و سرانجامی جز پشیمانی ندارید
- ۹۲/۰۵/۲۸