.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

فریبکاران

خطبه‏اى از امام وفا همراه با راستى است و من سپرى نگهدارتر از آن نمى ‏شناسم و آنکس که بداند بکجا بازمیگردد و معاد را بشناسد ، هرگز به فریبکارى دست نمى ‏زند و ما ، در روزگارى بسر مى ‏بریم که بیشتر مردمش ، حیله گران را زیرک مى‏شمارند و نادانان ، فریبکاران را بدرست اندیشى مى‏ستایند ، آنها را چه م ى‏شود ؟ خدایشان بکشد .

بینایان پردانش و دیدهم راه فریب را مى ‏دانند ولى آنرا مانع فرمان و نهى خدا میدانند و با این که توان فریبکارى را دارند از آن کناره میگیرند ولى فرصت طلبانى که پاى‏بند ایمان نیستند از آن بهره میگیرند

غیبت

سخنى در پرهیز از غیبت

آنها که از گناه بدورند و از خطر معصیت بسلامت جسته‏اند ،شایسته است که بر گناهکاران و نافرمانان ، ببخشایند و به آنها مهر ورزند و سپاس بیگناهى بر آنها چیره باشد تا به گناهکاران نتازند و به غیبت آنها نپردازند ، این غیبت‏گر را چه میشود که برادرش را غیبت میکند و به سرزنش او مى ‏پردازد ؟

آیا بیاد نمى ‏آورد که خداوند گناهان او را پوشیده داشته و رسوایش نساخته است ، گناهانى که از گناهان برادرش بزرگتر بوده است ؟ چگونه او را بگناهى سرزنش میکند که خود نیز بمانند آنرا مرتکب شده است ؟ و اگر گناهى مثل گناه او انجام نداده در انجام گناهى که از آن بزرگتر است بنافرمانى خداى پرداخته است و بخدا سوگند اگر هم گناه بزرگى بجا نیاورده و گناهانش کوچک بوده است گستاخى او بر عیبجوئى مردم از آن گناهان بزرگتر است .

اى بنده خدا در عیبجوئى هیچ گناهکارى شتاب مکن ، شاید که خدا او را آمرزیده باشد و بر گناه کوچک خود ایمن مباش شاید که بجهت آن کیفر یابى ،

پس هر کدام از شما ، بگناه دیگرى آگاه است باید از بدگوئى او دست بردارد و بجبران گناه خویش پردازد و بسپاس پاکدامنى خویش به افشاى گناهان دیگران نپردازد .

على و پیامبران

على ، حق پیامبران را بزرگ میداند و مجاهدت بهت‏انگیز شان را در تبلیغ خدا و هدایت مردم محترم میشمارد و نقش والاى آنها را در استحکام پیمان خدا و مردم بیان میدارد و انگیزه‏هاى عظیم پیامبرى را برمى ‏شمارد و چنین میفرماید :

« خداوند از میان فرزندان آدم پیامبرانش را برگزید و از

-----------
( 1 ) گفتار 218 نهج البلاغه

آنها در ابلاغ وحى پیمان گرفت و امانت تبلیغ رسالت را بدانان سپرد بهنگامى که مردمان ، پیمان خویش را با خداى دگرگون ساخته و حق خدا را نشناخته و براى او شریکانى قرار داده بودند و اهریمن آنانرا از شناخت خداى بازداشته و از پرستش او دور کرده بود ،در چنان هنگامه‏اى خداوند ، پیامبرانش را برانگیخت و رسولانى پیاپى بسوى مردم بفرستاد تا پیمان خداى را از مردم بخواهند و نعمتهاى فراموش شده الهى را بیاد آرند .

پیامبران هم با تبلیغ رسالت خویش ، راههاى روشن را بمردم نمایاندند و گنجینه‏هاى خردشان را باز گشودند و آیات خداوندى را بمردم نشان دادند آیاتى بمانند سقف بلند آسمان که بر فرازشان سایه انداخته و فرش زمین که در زیر پایشان گسترده شده و بهره‏هاى طبیعى زندگى که زنده‏شان میدارد و مرگهائى که به سراغشان مى ‏آید و بیماریهائى که پیر و فرسوده‏شان مى ‏سازد و حوادثى که پیاپى بر آنها فرود مى ‏آید .

و خداوند هرگز بندگانش را بدون رهبر و پیامبر نگذاشت و کتابهاى آسمانى و دلایل روشن و راههاى راست را بر آنها عرضه داشت پیامبرانى که با پیروان اندک خویش هرگز از تلاشى باز نایستادند و فراوانى دشمنان و دروغ زنان در اراده استوارشان رخنه‏اى وارد نیاورد و هر پیامبرى ظهور پیامبر تازه‏اى را بشارت داد و خود با معرفى پیامبر پیشین بدعوت برخاست » 1

-----------
( 1 ) خطبه اول نهج البلاغه

در اینجا امام از پیمان خدا با مردم سخن مى‏گوید پیمانى که در ژرفاى سرشت خویش با خداى خود بسته‏اند و هر لحظه نیاز خود را بخداى بى ‏نیاز احساس میکنند .

که همیشه و همه جا و همه‏گاه به او نیازمندند و حتى یک لحظه از افاضه فیض بیکران او بى ‏نیاز نیستند و باید او را بپرستند و بستایند و بدرگاهش نیاز و نماز برند ولى این انسان ظلوم و جهول و جحود ، نعمت خداى را فراموش میکند و پیمانش را با پروردگارش از یاد میبرد و این پیامبرانند که انسان کجرو کج‏راه و کج‏اندیش را دوباره براه مى‏آورند و بر سر پیمان مینهند ، تا راه کمال خویش را باز یابد و بسوى خدا رود و فرمانش را گردن گذارد و از گمرهى باز رهد و براه آید .

امام از حقیقتى دیگر هم سخن میگوید و نقش والاى پیامبران را در سازندگى انسان بیان مى‏دارد و میگوید پیامبران مى‏آیند تا عقول مردم را برانگیزند و استعدادهاى نیرومند بشر را بکار اندازند و این از بزرگترین خدمات ارزنده پیامبرانست که تمدنهائى والا و بزرگ و برین و درخشان را پدید مى‏آورند ، زیرا استعدادهاى والاى انسانى که بر اثر گناه و نادانى و نابخردى فرو خفته و فرو مرده و در زیر قشرهائى از تباهى و ستم و تجاوز و ناتوانى و استضعاف مدفون گردیده است در پرتو تلاش پى‏گیر پیامبران برمیخیزد و زنده میشود و رستخیزى برپا میگردد و نیروهاى بالقوه بفعلیت مى‏آید و شراره‏هاى درون انسانى اخگرى میزند و جهان راگرم و پرفروغ و روشن مى‏سازد و انسان انسان میشود و بشر خفته و مرده ، زنده و بیدار میشود و به علم و عقل و فکر و عمل و تلاش و کار و کوشش میگراید و پیمانش را با خداى بیاد مى‏آورد و استحکامش مى ‏بخشد و خداجوى و خداخواه و خداپرست مى‏گردد و متکامل و نیرومند و پاک و شیفته و کارآمد و پرجهش و جنبش و آگاه و مسئول میگردد و بخدمت انسان مى ‏آید و آزاد و دادگر و دادخواه و آگاه و انسان‏دوست و بخشنده و فداکار و ایثارگر و دانش دوست و محرک و متحرک میشود و از اجتماع چنین انسانهاى برخاسته و شوریده و جهش یافته و هدفدارى ، انسانیت باوج میرسد و تمدنها پا میگیرد و فرهنگها پدید میآید و یگانگیها و دوستیها و هماهنگیها و همرزمى‏ها و همدمیها چهره مینماید ، انسانها یکى میشوند و توحید تجلى میکند و برنامه‏ هاى آسمانى اجرا میشود و تباهیها و ستمکاریها و جهل‏ها و جورها رخت برمى‏بندد نیرومندترین و پیشروترین امتها شکل میگیرند و در اردوگاه وحدت انسانى فراهم مى‏آیند و هر روز بر زبر قله‏اى والاتر از ستیغهاى منیع تکامل اوج مى‏گیرند و خداوند از پیامبران هم که بشارتگران و بیم‏رسانان آسمانیند پیمانى استوار میگیرد تا پیامش را علیرغم همه دشمنى‏ها و کینه توزیهاى یاغیان و طاغوتها ، بمردم برسانند و در رهنمونى انسانها از هیچ فداکارى و تلاشى حتى جان‏بازى و فداکارى دریغ نورزند چنانکه قرآن مجید فرماید :

« یادآر هنگامى را که از پیمبران براى رساندن پیام آسمانى پیمان گرفتیم و از تو از نوح و ابراهیم و عیسى پسر مریم و از آنها پیمانى استوار گرفتیم » 1 و این پیامبران ، مردانى پاک و بیگناه و آگاه و فداکارند که نه تنها دامانشان به پلیدى هیچ گناهى آلوده نشده بلکه نژاد آنها نیز پاک است و دودمانشان هرگز بناپاکى شرک و انحراف آلوده نشده و دامان مادرانشان نیز پاک و مقدس و اینانند برگزیدگان خداى پاک که مردم را بپاکى و ایمان و شرف رهبرى مى‏کنند چنانکه امام میفرماید :

« خداوند نطفه آنها را در بهترین نژادهاى پاک پدران و نهاد پاکیزه مادران قرار داد و از دودمان پدران به نهاد مادران انتقال بخشید و هر کدام از آنها که رسالت خویش را در دنیا بپایان میرسانیدند ، پیامبرى دیگر بجاى آنها براهنمائى خلق بر مى خاست » 2 و این حلقات زنجیره رسالت در طول تاریخ همچنان ادامه مى ‏یافت تا نوبت به آخرین و بهترین و برترین پیامبران رسید .

-----------
( 1 ) قرآن مجید

-----------
( 2 ) نهج البلاغة

منبع:سایت balaghah.net

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی