قاطعیت، برای اجرای عدالت
- شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۴۵ ق.ظ
پس از عثمان،
مردم مسلمان اجتماع کردند و با علی ـ علیه السلام ـ به عنوان خلیفه و رهبر
مسلمین، بیعت نمودند، و آن حضرت به خاطر برپائی حق و عدل و نابودی باطل و
ظلم، زمام امور رهبری را بدست گرفت.
چندان نگذشته بود که گروهی دنیاپرست که رد بیعت خود با علی ـ علیه
السلام ـ نیز هدفشان دنیا و امور مادی بود، وقتی دیدند، با برپائی حکومت
علی ـ علیه السلام ـ به هدف نامشروع خود نمی رسند، بیعت خود را شکستند، و
در هر فرصتی نغمه مخالفت با علی ـ علیه السلام ـ سر دادند، مانند: طلحه،
زبیر، عبدالله بن عمر، سعد بن ابی وقاص، محمد بن مسلمه و... .
پر واضح است که علی ـ علیه السلام ـ بیعت آنها را بر این اساس که حامی
دین و عدالت باشند پذیرفته بود، ولی آنها هدف مادی داشتند، و هدفشان با هدف
علی ـ علیه السلام ـ متفاوت بود، بنابر این پیوند آنها با علی ـ علیه
السلام ـ در کانال دیگری بود، و طبیعی است که چنین پیوندی، ناپایدار است،
از این رو خواه ناخواه بزودی آنها از علی ـ علیه السلام ـ جدا می شدند و با
مرام او مخالفت می کردند.
امام علی ـ علیه السلام ـ آنها را مورد سرزنش و خطاب قرار داد و فرمود:
«لم تکن بیعتکم ایای فلته، ولیس امری و امرکم واحدا انی اریدکم لله و انتم
تریدوننی لانفسکم» «بیعت شما با من، بدون مطالعه و ناگهانی نبود، و اکنون
هدف من و شما یکسان نیست، من شما را برای خدا و در خط خدا، می خواهم، ولی
شما مرا برای اهداف(شوم) خود می خواهید».
بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای
مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان کمک کنید، و ایم الله
لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان
کان کارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را
می کشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد».[1]
امام علی ـ علیه السلام ـ در این ماجرا، که بیعت شکنان و گمراهان را مورد خطاب قرار داده، به چند مطلب اشاره می کند:
1. شما با من از روی مطالعه و فرصت بیعت کردید، و مانند بیعت دیگران
زور و شتابزدگی در کار نبود، بنابر این چرا به این زودی بیعت شکنی می کنید؟
2. هدف من خدا و اجرای فرمان اوست ، و شما راه دیگری می پیمائید.
3. بیائید و از مرکب غرور پیاده شوید، و عاقلانه بیندیشید تا با هم و
با کمک هم، به اصلاح جامعه بپردازیم و نابسامانی ها را سامان بخشیم.
4. این را بدانید که قطعاً من به داد مظلوم می رسم، حق مظلوم را پایمال نمی کنم.
5. آن کس که ظلم می کند (و می خواهد بیش از دیگران و شایستگی خویش از
بیت المال و شئون دیگر حکومت، بهره مند شود) گلویش را می گیرم و او را به
سوی آب زلال عدالت و حق می کشانم، گرچه او با کراهت به این راه آید.
به این ترتیب قاطعیت علی ـ علیه السلام ـ را در راه دفاع از حق، و سرکوبی ظلم و ظالم، در این سخنان جاودانه مشاهده می کنیم.
[1] . نگاه کنید به خطبه 136 نهج البلاغه.
محمد محمدی اشتهاردی - داستان های نهج البلاغه
- ۹۲/۰۳/۲۵