.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

شکیبائی و تحمل علی (ع)

بعد از جریان اسفبار «حکمین» که در زمان حکومت علی ـ علیه السلام ـ روی داد بخشی از یاران دیروز علی ـ علیه السلام ـ دشمنان کینه توز آن حضرت شده بودند و به عنوان «خوارج» به فتنه گری و آتش افروزی مشغول بودند.[1]
امام علی ـ علیه السلام ـ در کنار یاران و اصحاب نشسته بود، در این هنگام زن زیبائی از آنجا عبور کرد، چشم حاضران به آن زن افتاد و آنها همگی متوجه او شدند.
امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: چشمهای این مردم، سخت در طلب است (برای دیدن زن حریص می باشد) و این مایه تحریک شهوت و هیجان خواهد بود.
بنابراین متوجه باشید که: «هر گاه یکی از شما، نگاهش به زن زیبائی افتاد، که او را به شگفتی آورد با همسر خود آمیزش کند[2] چرا که همسرش نیز زنی همانند آن زن است!»
یکی از خوارج (به راحتی و با کمال آزادی، گستاخانه) گفت:
قاتلهُ الله کافراً ما افقههُ؟!: «خدا این کافر را بکشد چقدر دانا و آگاه است!»
اصحاب (از جسارت او ناراحت شدند) از جای خود پریدند تا او را به قتل برسانند.
ولی امام به آنها فرمود: «رویداً انّما هو سبٌّ بسبٍّ، او عفوٌ عن ذنبٍ: «آرام باشید جواب دشنام، دشنام است و یا بخشیدن و عفو از گناه».[3]
این جریان چند مطلب را به ما می آموزد: 1. اوج شکیبایی علی ـ علیه السلام ـ 2. آزادی در حکومت علی ـ علیه السلام ـ 3. عفو و بزرگواری علی ـ علیه السلام ـ 4. فرونشاندن طغیان غریزه جنسی از راه حلال موجب ترک حرام است.
ضمنا ناگفته نماند نظر به اینکه خوارج، از روی جهل معتقد به کفر علی ـ علیه السلام ـ بودند، ناسزاگویی آنها غیر از ناسزای شخص معتقد به اسلام علی ـ علیه السلام ـ است، که دومی «حد» دارد، و در اولی «حدّ» نیست.[4]


[1] . شرح خوئی، ج 21، ص 500.
[2] . چرا که حرص در چشم چرانی ناشی از طغیان غریزه جنسی است و درمان آن، دفع شهوت جنسی از راه حلال است.
[3] . نهج البلاغه، حکمت 420.
[4] . شرح خوئی، ج 21، ص 500.
                                                                                                           محمد محمد اشتهاردی - داستان های نهج البلاغه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی