ترجمه خطبه های 101 - 105 ( دشتی )
- شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۳۶ ق.ظ
خطبه 101-در زمینه سختیها
وصف روز قیامت قیامت روزی است که خداوند همه انسانهای گذشته و آینده را برای رسیدگی دقیق حساب و رسیدن به پاداش اعمال، گرد آورد، همه فروتنانه به پاخیزند، عرق از سر و رویشان و کنار دهانشان جاری است، و زمین زیر پایشان لرزان است، نیکوحالترین آنان کسی است که جای گذاشتن دو پایش را پیدا کند یا جایی برای آسوده ماندن بیابد.
خبر از آینده خونین بصره و رزم مجاهدانی پیروز فتنه هایی چون تاریکی شب که هیچ نیرویی نمی تواند برابر آنان بایستد، و هیچ کس نتواند پرچمهای آن را پایین کشد، به سوی شما می آیند چونان شتری که مهارشده، و جهاز بر پشت آن نهاده، و ساربان آن را کشانده و به سرعت می راند فتنه جویان کسانی هستند که ضربات آنها شدید و غارتگری آنان اندک است. مردمی با آنان جهاد می کنند که در چشم متکبران خوار، و در روی زمین گمنام، و در آسمانها معروفند، در این هنگام، وای بر تو ای بصره! از سپاهی که نشانه خشم و انتقام الهی است، بی گرد و غبار و صدایی به تو حمله خواهند کرد، و چه زود ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگی غبارآلود دچار می گردند.
خطبه 102-در تشویق به زهد
روش برخورد با دنیا ای مردم! به دنیا چونان زاهدان رویگردان از آن، بنگرید، به خدا سوگند! دنیا به زودی ساکنان خود را از میان می برد، و رفاه زدگان ایمن را به درد می آورد، آنچه از دست رفت و پشت کرده هیچگاه برنمی گردد، و آینده به روشنی معلوم نیست تا در انتظارش باشند. شادی و سرور دنیا با غم و اندوه آمیخته، و توانایی انسان به ضعف و سستی می گراید، زیباییها و شگفتیهای دنیا شما را مغرور نسازد، زیرا زمان کوتاهی دوام ندارد.
خدا بیامرزد کسی را که به درستی فکر کند، و پند گیرد، و آگاهی یابد، و بینا شود، پس به زودی خواهید دانست که آنچه از دنیا وجود داشت از آن چیزی نمانده، و آنچه از آخرت است جاویدان خواهد ماند، هر چیز که به شمارش آید پایان پذیرد، و هر چه انتظارش می کشیدید خواهد آمد، و آن چه آمدنی است نزدیک باشد
ارزش عالم و بی ارزشی جاهل دانا کسی است که قدر خود را بشناسد، و در نادانی انسان این بس که ارزش خویش نداند. دشمن رویترین افراد نزد خدا کسی که خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنیا دعوت شود تا مرز جان تلاش کند اما چون به آخرت و نعمتهای گوناگونش دعوت شود، سستی ورزد، گویا آنچه برای آن کار می کند بر او واجب و آنچه نسبت به آن کوتاهی و تنبلی می کند، لزومی ندارد.
سخنی از آینده و این روزگاری است که جز مومن بی نام و نشان از آن رهایی نیابد، در میان مردم است او را نشناسند، و در میان جمعیت که نباشد کسی سراغ او را نگیرد، آنها چراغهای هدایت، و نشانه های رستگاریند، نه فتنه انگیزند و اهل فساد، و نه سخنان دیگران و زشتی این و آن را به مردم رسانند، خدا درهای رحمت را به روی آنان باز کرده و سختی عذاب خویش را از آنان گرفته است. ای مردم! به زودی زمانی بر شما خواهد رسید که اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن بود ریخته می شود
ای مردم! خداوند به شما ظلم نخواهد کرد و از این جهت تامین داده است اما هرگز شما را ایمن نساخت که آزمایش نفرماید، چه این سخن از آن ذات برتر است که فرمود: در جریان نوح پیامبر نشانه هائی است و ما مردم را می آزماییم (مومنون، آیه 30( (هدف امام از جمله (کل مومن نوبه) یعنی گمنام و ناشناخته می باشند و جمله (المساییح) که جمع مسایح می باشد کسی است که در میان مردم و غیبت کردن و گناه و فساد سرگرم است و کلمه (المذاییع) که جمع مذیاع است کسی است که چون حرف زشتی را بشنود رواج می دهد و (البذر) جمع بذور کسی است که بسیار نادان و بیهوده گو می باشد)
خطبه 103-پیامبر و فضیلت خویش
ره آورد بعثت پیامبر (ص) پس از ستایش پروردگار، همانا خداوند سبحان، حضرت محمد (ص) را مبعوث فرمود، در روزگارانی که عرب کتابی نخوانده و ادعای وحی و پیامبری نداشت پیامبر اسلام (ص) با یارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سرمنزل نجات کشاند، و پیش از آنکه مرگشان فرا رسد آنان را به رستگاری رساند، با خستگان مدارا کرد، و شکسته حالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت کرد، جز آنان که راه گمراهی پیمودند، و در آنها خیری نبود همه را نجات داد، و در جایگاه مناسب رستگاری، استقرارشان بخشید، تا آنکه آسیاب زندگی آنان به چرخش درآمد، و نیزه شان تیز شد. به خدا سوگند! من در دنباله آن سپاه بودم، تا باطل شکست خورد و عقب نشست، و همه رهبری اسلام را فرمانبردار شدند، در این راه هرگز ناتوان نشدم، و نترسیدم، و خیانت نکردم، و سستی در من راه نیافت به خدا سوگند! درون باطل را می شکافم تا حق را از پهلویش بیرون کشم.
خطبه 104-صفات پیامبر
ویژگیهای پیامبر (ص) تا اینکه خدا محمد (ص) را برانگیخت، گواهی دهنده، بشارت دهنده، هشداردهنده. پیامبری که بهترین آفریدگان در خردسالی، و در سن پیری نجیبترین و بزرگوارترین مردم بود، اخلاقش از همه پاکان پاکتر و باران کرمش از هر چیزی بادوامتر بود. هشدار از آینده تلخ فرزندان امیه شما ای فرزندان امیه! زمانی از لذت و شیرینی دنیا بهره مند شدید، و از پستان آن نوشیدید که افسارش رها، و بند جهازش محکم نبود (در حکومت عثمان)، تا آنجا که حرام دنیا نزد گروهی چونان درخت سدر بی خار، آسان و حلال آن دشوار و غیر ممکن شد به خدا سوگند دنیایی که در دست شماست چونان سایه ای است گسترده که زود به سرآمد خود نزدیک می شود. امروز زمین برای شما خالی و گسترده، و دستهایتان برای انجام هر رفتار نادرستی باز، و دستهای رهبران واقعی بسته است، شمشیر شما بر آنان مسلط و شمشیر آنان از شما باز گرفته شده است. آگاه باشید! هر خونی، خونخواهی دارد، و هر حقی را جستجوگری است، انتقام گیرنده خونهای ما، چونان حاکمی است که برای خود داوری کند، و او خداوندی است که از گرفتن کسی ناتوان نگردد، و کسی از پنجه عدالت او نمی تواند بگریزد، ای فرزندان امیه! سوگند
به خدا! زود باشد که این خلافت و دولت را در دست دیگران و در خانه دشمنان خود بنگرید،
آگاه باشید بیناترین چشمها آنکه در دل نیکیها نفوذ کند، و شنواترین گوشها آنکه پندها و تذکرات سودمند را در خود جای دهد. اندرزهای جاودانه، و توجه دادن مردم به اهل بیت (ع) ای مردم! چراغ دل را از نور گفتار گوینده با عمل روشن سازید، ظرفهای جان را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگیها پاک است پر نمایید ای بندگان خدا! به نادانیهای خود تکیه نکنید، و تسلیم هوای نفس خویش نباشید که چنین کسی بر لبه پرتگاه قرار دارد، و بار سنگین هلاکت و فساد را بر دوش می کشد، و از جایی به جای دیگر می برد، تا آنچه را که ناچسب است بچسباند، و آنچه را که دور می نماید نزدیک جلوه دهد. خدا را، خدا را، مبادا شکایت نزد کسی برید که نمی تواند آن را برطرف سازد، و توان گره گشایی از کارتان ندارد، همانا بر امام واجب نیست جز آنچه را که خدا امر فرماید، و آن، کوتاهی نکردن در پند و نصیحت، تلاش در خیرخواهی، زنده نگهداشتن سنت پیامبر (ص)، جاری ساختن حدود الهی بر مجرمان، رساندن سهمهای بیت المال به طبقات مردم، است. پس در فراگیری علم و دانش پیش از آنکه درختش بخشکد تلاش کنید، و پیش از آنکه به خود مشغول گردید از معدن علوم (اهل بیت (ع)) دانش استخراج کنید،
مردم را از حرام و منکرات باز دارید، و خود هم مرتکب نشوید، زیرا دستور داده شدید که ابتدا خود محرمات را ترک و سپس مردم را باز دارید.
خطبه 105-وصف پیامبر و بیان دلاوری
ره آورد اسلام ستایش خداوندی را سزاست که راه اسلام را گشود، و راه نوشیدن آب زلالش را بر تشنگان آسان فرمود، ستونهای اسلام را در برابر ستیزه جویان استوار نمود، و آن را پناهگاه امنی برای پناه برندگان، و مایه آرامش برای واردشوندگان قرار داد اسلام، حجت و برهان برای گویندگان، و گواه روشن برای دفاع کنندگان، و نور هدایتگر برای روشنی خواهان، و مایه آرامش برای واردشوندگان قرار داد اسلام، حجت و برهان برای گویندگان، و گواه روشن برای دفاع کنندگان، و نور هدایتگر برای روشنی خواهان، و مایه فهمیدن برای خردمندان، و عقل و درک برای تدبیرکنندگان، و نشانه گویا برای جویندگان حق، و روشن بینی برای صاحبان عزم و اراده، پندپذیری برای عبرت گیرندگان، عامل نجات و رستگاری برای تصدیق کنندگان، و آرامش دهنده تکیه کنندگان، راحت و آسایش توکل کنندگان، و سپری نگهدارنده برای استقامت دارندگان است. اسلام روشن ترین راهها است، جاده هایش درخشان، نشانه های آن در بلندترین جایگاه، چراغهایش پرفروغ و سوزان، میدان مسابقه آن پاکیزه برای پاکان، سرانجام مسابقه های آن روشن و بی پایان، مسابقه دهندگان آن پیشی گیرنده و چابک سوارانند، برنامه این مسابقه، تصدیق کردن به حق، راهنمایان آن، اعمال صالح، پایان آن، مرگ، میدان مسابقه، دنیا، مرکز گردآمدن مسابقه دهندگان، قیامت، و جایزه آن بهشت است.
دعا برای پیامبر (ص) تا آنکه خداوند با دست پیامبر (ص) شعله ای از نور برای طالبان آن برافروخت، و بر سر راه گمشدگان چراغی پرفروغ قرار داد. خداوندا! پیامبر (ص) امین و مورد اطمینان و گواه روز قیامت است، و نعمتی است که برانگیخته و رحمتی است که به حق فرستاده ای، خداوندا! بهره فراوانی از عدل خود به او اختصاص ده، و از احسان و کرم خود فراوان به او ببخش، خدایا! بنای دین او را از آنچه دیگران برآورده اند، عالی تر قرار ده. او را بر سر خان کرمت گرامیتر دار، و بر شرافت مقام او در نزد خود بیفزا، و وسیله تقرب خویش را به او عنایت فرما، و بلندی مقام و فضیلت او را بی مانند گردان، و ما را از یاران او محشور فرما، چنانکه نه زیانکار باشیم و نه پشیمان، نه دور از راه حق باشیم و نه شکننده پیمان، نه گمراه باشیم و نه گمراه کننده بندگان، نه فریب هوای نفس خوریم و نه وسوسه شیطان.
ره آورد بعثت پیامبر (ص) مردم! از سر نعمت بعثت پیامبر (ص) و لطف خداوند بزرگ به مقامی رسیده اید که حتی کنیزان شما را گرامی می دارند، و به همسایگان شما محبت می کنند، کسانی برای شما احترام قائلند که شما از آنها برتری نداشته و بر آنها حقی ندارید، کسانی از شما می ترسند که نه ترس از حکومت شما دارند و نه شما بر آنها حکومتی دارید. علل سقوط و سیر ارتجاعی امت با آن همه بزرگواری و کرامت، هم اکنون می نگرید که قوانین و پیمانهای الهی شکسته شده اما خشم نمی گیرید، در حالی که اگر پیمان پدرانتان نقض می شد ناراحت می شدید، شما مردمی بودید که دستورات الهی ابتدا به دست شما می رسید و از شما به دیگران ابلاغ می شد و آثار آن باز به شما برمی گشت. اما امروز جایگاه خود را به ستمگران واگذاردید، و زمام امور خود را به دست بیگانگان سپردید، امور الهی را به آنان تسلیم کردید، آنهایی که به شبهات عمل می کنند، و در شهوات غوطه ورند (بنی امیه) به خدا سوگند! اگر دشمنان شما را در زیر ستارگان آسمان بپراکنند، باز خداوند شما را برای انتقام گرفتن از ستمگران گرد می آورد.
- ۹۲/۰۶/۰۲