.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

ترجمه خطبه های 151 - 155 نهج البلاغه ( دشتی )

خطبه 151-فتنه های آینده

ارزش شهادتین خدای را می ستایم، و در راندن شیطان، و دور ساختن و نجات پیدا کردن از دامها و فریبهای آن، از خدا یاری می طلبم، و گواهی می دهم که جز خدای یگانه معبودی نیست، و شهادت می دهم، که حضرت محمد (ص) بنده و فرستاده برگزیده و انتخاب شده او است، که در فضل و برتری، همتایی ندارد و هرگز فقدان او جبران نگردد، شهرهایی به وجود او روشن گشت، پس از آنکه گمراهی وحشتناکی همه جا را فرا گرفته بود، و جهل و نادانی بر اندیشه ها غالب و قساوت و سنگدلی بر دلها مسلط بود، و مردم حرام را حلال می شمردند، و دانشمندان را تحقیر می کردند، و جدای از دین الهی زندگی کرده و در حال کفر و بی دینی جان می سپردند.

نکوهش مردم گمراه شما ای عربها، هدف تیرهای بلا هستید که نزدیک است، از مستیهای نعمت بپرهیزید، و از سختیهای عذاب بترسید و بگریزید، و در فتنه های درهم پیچیده، به هنگام پیدایش نوزاد فتنه ها و آشکار شدن باطن آنها، و برقرار شدن قطب و مدار آسیای آن، با آگاهی قدم بردارید. فتنه هایی که به رهگذرهای ناپیدا درآید، و به زشتی و رسوایی گراید، آغازش چون دوران جوانی خوش و دلربا، و آثارش چون آثار باقیمانده بر سنگ خارا زشت و دیرپاست، که ستمکاران آن را با عهدی که با یکدیگر دارند، به ارث می برند، نخستین آنان پیشوای آخرین و آخرین گمراهان اقتداکننده به اولین می باشند، آنان در به دست آوردن دنیای پست بر هم سبقت می گیرند، و چونان سگهای گرسنه، این مردار را از دست یکدیگر می ربایند، طولی نمی کشد که پیرو از رهبر، و رهبر از پیرو، بیزاری می جویند، و با بغض و کینه از هم جدا می شوند، و به هنگام ملاقات، همدیگر را نفرین می کنند. خبر از آینده خونین عرب سپس فتنه ای سر برآورد که سخت لرزاننده، درهم کوبنده و نابودکننده است، و قلبهایی پس از استواری می لغزند، و مردانی پس از درستی و سلامت، گمراه می گردند، و افکار و اندیشه ها به هنگام هجوم این فتنه ها پراکنده و عقاید پس از آشکار شدنشان به شک و تردید دچار می گردد، آن کس که به مقابله با فتنه ها برخیزد کمرش را می شکند، و کسی که در فرو نشاندن آن تلاش می کند، او را درهم می کوبد، در این میان فتنه جویان چونان گورخران، یکدیگر را گاز می گیرند، و رشته های سعادت و آیین محکم شده شان لرزان می گردد، و حقیقت امر پنهان می ماند، حکمت و دانش کاهش می یابد، ستمگران به سخن می آیند، و بیابان نشینها را درهم می کوبند، و با سینه مرکبهای ستم، آنها را خرد می نمایند، تکروان در غبار آن فتنه ها نابود گردند، و سواران باقدرت در آن به هلاکت می رسند، فتنه ها با تلخی خواسته ها وارد می شود، و خونهای تازه را می دوشد، نشانه های دین را خراب، و یقین را از بین می برد، فتنه هایی که افراد زیرک از آن بگریزند، و افراد پلید در تدبیر آن بکوشند، آن فتنه ها پررعد و برق و پرزحمت است. در آن پیوندهای خویشاوندی قطع می گردد و از اسلام جدا می گردند، فتنه ها چنان ویرانگرند که تندرستها بیمار، و مسکن گزیدگان کوچ می کنند، در آن میان کشته ای است که خونش به رایگان ریخته، و افراد ترسویی که طالب امانند، با سوگندها آنان را فریب می دهند، و با تظاهر به ایمان آنها را گمراه می کنند. رهنمودها در مقابله با فتنه ها پس سعی کنید شما پرچم فتنه ها و نشانه های بدعتها نباشید، و آنچه را که پیوند امت اسلامی بدان استوار است، و پایه های طاعت بر آن پایدار بر خود لازم شمارید، و بر خدا، ستمدیده وارد شوید نه ستمگر، از درافتادن درون دامهای شیطان، و قرار گرفتن در وادی دشمنیها بپرهیزید، و لقمه های حرام به شکم خود راه ندهید، شما در برابر دیدگان خداوندی قرار دارید که گناهان را حرام کرد و راه اطاعت و بندگی را آسان فرمود.

خطبه 152-ستایش خدا

خداشناسی (شناخت صفات خدا) ستایش خداوندی را که با آفرینش بندگان بر هستی خود راهنمایی فرمود، و آفرینش پدیده های نو، بر ازلی بودن او گواه است، و شباهت داشتن مخلوقات به یکدیگر دلیل است که او همتایی ندارد، حواس بشری ذات او را درک نمی کند، و پوششها او را پنهان نمی سازد، زیرا سازنده و ساخته شده، فرا گیرنده و فرا گرفته، پروردگار و پرورده، یکسان نیستند! یگانه است نه از روی عدد، آفریننده است نه با حرکت و تحمل رنج، شنواست بدون وسیله شنوایی، و بیناست بی آنکه چشم گشاید و برهم نهد، در همه جا حاضر است نه آن که با چیزی تماس گیرد، و از همه چیز جداست، نه اینکه فاصله بین او و موجودات باشد، آشکار است نه با مشاهده چشم، پنهان است نه به خاطر کوچکی و ظرافت، از موجودات جداست که بر آنها چیره و تواناست، و هر چیزی جز او برابرش خاضع و بازگشت آن به سوی خداست. آنکه خدا را وصف کرد، محدودش نمود و آنکه محدودش کند، او را به شمار آورده، و آنکه خدا را به شمار آورد، ازلیت او را باطل کرده است، و کسی که بگوید: خدا چگونه است؟ او را توصیف کرده، و هر که بگوید: خدا کجاست؟ مکان برای او قائل شده است، خدا عالم بود آنگاه که معلومی وجود نداشت،

پرورنده بود آنگاه که پدیده ای نبود و توانا بود آنگاه که توانایی نبود.

عظمت امامان دوازده گانه و قرآن همانا طلوع کننده ای آشکار شد، و درخشنده ای درخشید و آشکارشونده ای آشکار گردید، و آنکه از جاده حق منحرف شد به راه راست بازگشت، خداوند گروهی را به گروهی تبدیل، و روزی را برابر روزی قرار داد، و ما چونان مانده در خشکسالان که در انتظار بارانند، انتظار چنین روزی را می کشیدیم. همانا! امامان دین، از طرف خدا، تدبیرکنندگان امور مردم، و کارگزاران آگاه بندگانند، کسی به بهشت نمی رود جز آنکه آنان را شناخته، و آنان او را بشناسند، و کسی در جهنم سرنگون نگردد جز آنکه منکر آنان باشد و امامان دین هم وی را نپذیرند،

همانا خدای متعال شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام برگزید، زیرا اسلام نامی از سلامت است، و فراهم کننده کرامت جامعه می باشد، راه روشن آن را خدا برگزید، و حجتهای آن را روشن گردانید. ویژگیهای قرآن قرآن را فرو فرستاد که ظاهرش علم، و باطنش حکمت است، نوآوریهای آن پایان نگیرد و شگفتیهایش تمام نمی شود، در قرآن برکات و خیرات چونان سرزمینهای پرگیاه در اول بهاران، فراوان است، و چراغهای روشنی بخش تاریکیها فراوان دارد، که در نیکیها جز با کلیدهای قرآن باز نشود، و تاریکیها را جز با چراغهای آن روشنایی نمی توان بخشید، مرزهایش محفوظ، و چراگاههایش را خود نگهبان است، هر درمان خواهی را درمان، و هر بی نیازی طلبی را کافی است.

وصف گمراهان و غفلت زدگان چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده شده، و او با غافلان و بی خبران در راه هلاکت قدم می نهد، و تمام روزها را با گناهکاران سپری می کند، بی آنکه از راهی برود تا به حق رسد و یا پیشوایی برگزیند که راهنمای او باشد.

و تا آن زمان که خداوند کیفر گناهان را می نماید، و آنان را از پرده غفلت بیرون می آورد به استقبال چیزی می روند که بدان پشت کرده و پشت می کنند بدانچه روی آورده بودند، پس نه از آنچه آرزو می کردند و بدان رسیدند سودی بردند، و نه از آنچه حاجت خویش بدان روا کردند بهره ای به دست آوردند، من، شما و خود را از اینگونه غفلت زدگی می ترسانم. درمان غفلت زدگیها هر کس باید از کار خویش بهره گیرد، و انسان بینا کسی است که به درستی شنید و اندیشه نمود، پس به درستی نگریست و آگاه شد، و از عبرتها پند گرفت، سپس راه روشنی را پیمود، و از افتادن در پرتگاهها، و گم شدن در کوره راهها، دوری کرد، و کوشید تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان جای اعتراض باقی نگذارد، که در حق سختگیری کند، یا در سخن حق تحریف روا دارد، یا در گفتن سخن راست بترسد. پس بهوش باش ای شنونده! و از خواب غفلت بیدار شو، و از شتاب خود کم کن، و در آنچه از زبان پیامبر (ص) بر تو رسیده اندیشه کن، که ناچار به انجام آن می باشی و راه فراری وجود ندارد، و با کسی که رهنمودهای پیامبر (ص) را بکار نمی بندد و به جانب دیگری تمایل دارد مخالفت کن و او را با آنچه برای خود پسندیده رها کن، فخرفروشی را واگذار، و از مرکب تکبر فرود آی. به یاد قبر باش که گذرگاه تو به سوی عالم آخرت است، که همانگونه به دیگران پاداش دادی به تو پاداش می دهند، و آنگونه که کاشتی، درو می کنی، آنچه امروز، پیش می فرستی، فردا بر آن وارد می شوی، پس برای خود در سرای آخرت جایی آماده کن، و چیزی پیش فرست ای شنونده! هشدار، هشدار،ای غفلت زده! بکوش، بکوش. (هیچ کس جز خدای آگاه تو را باخبر نمی سازد)

صفات ناپسند نابودکننده از واجبات قطعی خدا در قرآن حکیم که بر آن پاداش و کیفر می دهد و به خاطر آن خشنودشده یا خشم می گیرد، این است که اگر انسان یکی از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات کند، هر چند خود را به زحمت اندازد، یا عملش را خالص گرداند فایده ای نخواهد داشت. و آن صفات ناپسند اینکه: شریکی برای خداوند در عبادات واجب برگزیند، یا خشم خویش را با کشتن بی گناهی فرو نشاند، یا بر بیگناهی به خاطر کاری که دیگری انجام داده عیبجویی کند، یا به خاطر حاجتی که به مردم دارد بدعتی در دین خدا بگذارد، یا با مردم به دو چهره ملاقات کند، و یا در میان آنان با دو زبان سخن بگوید، در آنچه گفتم نیک بیندیش که هر مثال را همانند فراوان است.

روانشناسی همانا! تمام حیوانات در تلاش پر کردن شکمند، و درندگان در پی تجاوز کردن به دیگران، و زنان بی ایمان تمام همتشان آرایش زندگی و فسادانگیزی در آن است، اما مومنان فروتنند، همانا مومنان مهربانند، همانا مومنان از آینده ترسانند.

خطبه 153-در فضائل اهل بیت

ضرورت پیروی از امامان دوازده گانه عاقل با چشم دل سرانجام کار را می نگرد، و پستی و بلندی آن را تشخیص می دهد، دعوت کننده حق، (پیامبر (ص)) دعوت خویش را به پایان رسانید، و رهبر امت به سرپرستی قیام نمود، پس دعوت کننده حق را پاسخ دهید و از رهبرتان اطاعت کنید. گروهی در دریای فتنه ها فرو رفته، بدعت را پذیرفته، و سنتهای پسندیده را واگذاردند، مومنان کناره گیری کرده و گمراهان و دروغگویان به سخن آمدند. مردم! ما اهل بیت پیامبر (ص) چونان پیراهن تن او، و یاران راستین او، و خزانه داران علوم و معارف وحی، و درهای ورود به آن معارف، می باشیم، که جز از در، هیچ کس به خانه ها وارد نخواهد شد، و هر کس از غیر در وارد شود، دزد نامیده می شود، مردم! درباره اهل بیت پیامبر (ص) آیات کریمه قرآن نازل شد، آنان گنجینه های علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گویند، راست گویند، و اگر سکوت کنند بر آنان پیشی نجویند. شرایط امامت و رهبری پس باید امام و راهنمای مردم به مردم راست بگوید، و راه خرد پیماید و از فرزندان آخرت باشد که از آنجا آمده و بدانجا خواهد رفت، پس آن که با چشم دل بنگرد، و با دیده درون کار کند، آغاز کارش آن است که بیندیشد آیا عمل او به سود او باشد یا زیان؟ اگر به سود است ادامه دهد، و اگر زیانبار است توقف کند، زیرا عمل کننده بدون آگاهی چون رونده ای است که بیراهه می رود، پس هر چه شتاب کند از هدفش دورتر می ماند، و عمل کننده از روی آگاهی، چون رونده ای بر راه راست است، پس بیننده باید به درستی بنگرد آیا رونده راه است یا واپس گرا؟

روانشناسی انسانی (تاثیر جسم و روح در یکدیگر) و بدان که هر ظاهری باطنی متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاکیزه، باطن آن نیز پاک و پاکیزه است، و آنچه ظاهرش پلید، باطن آن نیز پلید است، و پیامبر راستگو (ص) فرمود: همانا خداوند بنده ای را دوست اما کردار او را دشمن می دارد، و کردار بنده ای را دوست اما شخص را ناخوش می دارد. آگاه باش هر عملی رویش دارد، و هر روینده ای از آب بی نیاز نیست، و آبها نیز گوناگون می باشند، پس هر درختی که آبیاریش به اندازه و نیکو باشد شاخ و برگش نیکو و میوه اش شیرین است، و آنچه آبیاریش پاکیزه نباشد درختش عیب دار و میوه اش تلخ است.

خطبه 154-در آفرینش خفاش

وصف پروردگار ستایش خداوندی را سزاست که تمامی صفتها از بیان حقیقت ذاتش درمانده، و بزرگی او عقلها را طرد کرده است، چنانکه راهی برای رسیدن به نهایت ملکوتش نیابد، او خدای حق و آشکار، سزاوارتر و آشکارتر از آن است که دیده ها می نگرد، عقلها نمی توانند برای او حدی تعیین نمایند، تا همانندی داشته باشد، و اندیشه ها و اوهام نمی توانند برای او اندازه ای مشخص کنند تا در شکل و صورتی پنداشته شود، پدیده ها را بی آنکه نمونه ای موجود باشد یا با مشاوری مشورت نماید، و یا از قدرتی کمک و مدد بگیرد آفرید، پس با فرمان او خلقت آن به کمال رسید، و اطاعت پروردگار را پذیرفت و پاسخ مثبت داد و به خدمت شتافت، گردن به فرمان او نهاد و سرپیچی نکرد.

شگفتیهای خفاش از زیباییهای صنعت پروردگاری، و شگفتیهای آفرینش او، همان اسرار پیچیده حکمت در آفریدن خفاشان است، روشنی روز که همه چیز را می گشاید چشمانشان را می بندد، و تاریکی شب که هر چیز را به خواب فرو می برد، چشمان آنها را باز می کند، چگونه چشمان خفاش کم بین است که نتواند از نور آفتاب درخشنده روشنی گیرد؟ نوری که با آن راههای زندگی خود را بیابد، و در پرتو آشکار خورشید خود را به جاهایی رساند که می خواهد، و روشنی آفتاب خفاش را از رفتن در تراکم نورهای تابنده اش باز می دارد، و در خلوتگاههای تاریک پنهان می سازد، که از حرکت در نور درخشان ناتوان است، پس خفاش در روز پلکها را بر سیاهی دیده ها اندازد، و شب را چونان چراغی برمی گزیند، که در پرتو تاریکی آن روزی خود را جستجو، و سیاهی شب دیده های او را نمی بندد، و به خاطر تاریکی زیاد، از حرکت و تلاش باز نمی ماند پس آنگاه که خورشید پرده از رخ بیفکند، و سپیده صبحگاهان بدمد، و لانه تنگ سوسمارها از روشنی آن روشن گردد، شب پره، پلکها برهم نهد، و بر آنچه در تاریکی شب به دست آورده قناعت کند. پس پاک و منزه است خدایی که شب را برای خفاشان چونان روز روشن و مایه به دست آوردن روزی قرار دارد، و روز را چونان شب تار مایه آرامش و استراحت آنها انتخاب فرمود، و بالهایی از گوشت برای پرواز آنها آفرید، تا به هنگام نیاز به پرواز از آن استفاده کنند، این بالها، چونان لاله های گوشند بی پر و رگهای اصلی، اما جای رگها و نشانه های آن را به خوبی مشاهده خواهی کرد. برای شب پره ها دو بال قرار داد، نه آنقدر نازک که درهم بشکند، و نه چندان محکم که سنگینی کند، پرواز می کنند در حالی که فرزندانشان به آنها چسبیده و به مادر پناه برده اند، اگر فرود آیند با مادر فرود می آیند، و اگر بالا روند با مادر اوج می گیرند، از مادرانشان جدا نمی شوند تا آن هنگام که اندام جوجه نیرومند و بالها قدرت پرواز کردن پیدا کند، و بداند که راه زندگی کردن کدام است؟ و مصالح خویش را بشناسد. پس پاک و منزه است پدیدآورنده هر چیزی که بدون هیچ الگویی باقیمانده از دیگری، همه چیز را آفرید.

خطبه 155-خطاب به مردم بصره

ضرورت اطاعت از رهبری، (و نکوهش از نافرمانی عایشه) مردم بصره! در پیدایش فتنه ها هر کس که می تواند خود را به اطاعت پروردگار عزیز و برتر، مشغول دارد چنان کند، اگر از من پیروی کنید، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد، هر چند سخت و دشوار و پر از تلخیها باشد. اما عایشه! پس افکار و خیالات زنانه بر او چیره شد، و کینه ها در سینه اش چون کوره آهنگری شعله ور گردید، اگر از او می خواستند آنچه را که بر ضد من انجام داد نسبت به دیگری روا دارد سر باز می زد، به هر حال احترام نخست او برقرار است و حسابرسی اعمال او با خدای بزرگ است.

ره آورد ایمان ایمان روشنترین راهها و نورانی ترین چراغهاست، با ایمان به اعمال صالح می توان راه برد، و با اعمال نیکو به ایمان می توان دسترسی پیدا کرد، با ایمان، علم و دانش آبادان است، و با آگاهی لازم، انسان از مرگ می هراسد، و با مرگ دنیا پایان می پذیرد، و با دنیا، توشه آخرت فراهم می شود، و با قیامت بهشت نزدیک می شود، و جهنم برای بدکاران آشکار می گردد، و مردم جز قیامت قرارگاهی ندارند، و شتابان به سوی میدان مسابقه می روند تا به منزلگاه آخرین رسند.

یادآوری برخی از ارزشهای اخلاقی و ویژگیهای قرآن گویا می نگرم، همه از قبرها خارج شده به سوی منزلگاههای آخرین در حرکتند، هر خانه ای در بهشت به شخصی تعلق دارد که نه دیگری را می پذیرند و نه از آنجا به جای دیگری انتقال می یابند. همانا (امر به معروف) و (نهی از منکر) دو صفت از اوصاف پروردگارند که نه اجل را نزدیک می کنند و نه روزی را کاهش می دهند. بر شما باد عمل کردن به قرآن، که ریسمان محکم الهی، و نور آشکار و درمانی سودمند است، که تشنگی را فرو نشاند، نگهدارنده کسی است که به آن تمسک جوید و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آویزد، کجی ندارد تا راست شود، و گرایش به باطل ندارد تا از آن باز گردانده شود، و تکرار و شنیدن پیاپی آیات کهنه اش نمی سازد، و گوش از شنیدن آن خسته نمی شود. کسی که با قرآن سخن بگوید راست گفته و هر کس بدان عمل کند پیشتاز است.

در این جا مردی بلند شد و گفت: ای امیرالمومنین ما را از فتنه آگاه کن، آیا نسبت به فتنه، از پیامبر خدا (ص) سوالی نفرموده ای؟ پاسخ داد: (خبر از فتنه ها و شهادت خویش) آنگاه که خداوند آیه 1 و 2 سوره عنکبوت را نازل کرد که: (آیا مردم خیال می کنند چونکه گفتند ایمان آوردیم، بدون آزمایش رها می شوند؟) دانستم که تا پیامبر (ص) در میان ماست آزمایش نمی گردیم. پرسیدم ای رسول خدا! این فتنه و آزمایش کدام است که خدا شما را بدان آگاهی داده است؟ فرمود: ای علی! پس از من امت اسلامی به فتنه و آزمون دچار می گردند. گفتم ای رسول خدا مگر جز این است که در روز (احد) که گروهی از مسلمانان به شهادت رسیدند. و شهادت نصیب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی، ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد. پیامبر (ص) به من فرمود: (همانا این بشارت تحقق می پذیرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟) گفتم ای رسول خدا (ص) چنین موردی جای صبر و شکیبایی نیست بلکه جای مژده شنیدن و شکرگزاری است. و پیامبر خدا (ص) فرمود (ای علی! همانا این مردم به زودی با اموالشان دچار فتنه و آزمایش می شوند، و در دینداری بر خدا منت می گذارند، با این حال انتظار رحمت او را دارند، و از قدرت و خشم خدا، خود را ایمن می پندارند، حرام خدا را با شبهات دروغین، و هوسهای غفلت زا، حلال می کنند، شراب را به بهانه اینکه (آب انگور) است و رشوه را که (هدیه) است و ربا را که (نوعی معامله) است حلال می شمارند). گفتم ای رسول خدا: در آن زمان مردم را در چه پایه ای بدانم؟ آیا در پایه ارتداد؟ یا فتنه و آزمایش؟ پاسخ فرمود: (در پایه ای از فتنه و آزمایش)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی