ترجمه خطبه های 6 - 10 نهج البلاغه ( شهیدی )
- يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ
خطبه 6-آماده نبرد
چون بدو اشارت کردند پی طلحه و زبیر نرود و آماده جنگ با آنان نشود به خدا چون کفتار نباشم که باآهنگ به خوابش کنند و فریبش دهند و شکارش کنند. من تا زنده ام به یاری جوینده حق، روی گردان از آن را می زنم، و با فرمانبر یکدل، نافرمان بددل را، که به خدا سوگند، پس از رحلت رسول (ص) تا امروز پیوسته حق مرا از من باز داشته اند، و دیگری را بر من مقدم داشته اند.
خطبه 7-نکوهش دشمنان
شیطان را پشتوانه خود گرفتند، و او از آنان دامها بافت، در سینه هاشان جای گرفت و در کنارشان پرورش یافت. پس آنچه می دیدند شیطان بدیشان می نمود، و آنچه می گفتند سخن او بود. به راه خطاشان برد و زشت را در دیده آنان آراست. شریک او شدند، و کردند و گفتند، چنان که او خواست.
خطبه 8-درباره زبیر و بیعت او
که بدان زبیر را در نظر دارد و در حالی که مقتضی آن بوده، فرموده است. پندارد با دستش بیعت کرده است، نه با دلش. پس بدان چه به دستش کرده اعتراف می کند، و به آنچه به دلش بوده ادعا. پس بر آنچه ادعا کند روشن باید، یا در آنچه بود و از آن بیرون رفت درآید.
خطبه 9-درباره پیمان شکنان
چون برق درخشیدند، و چون تندر خروشیدند، با این همه کاری نکردند و واپس خزیدند. ما تا بر دشمن نتازیم، گردن دعوی بر نمی افرازیم، و تا نباریم، سیل روان نمی سازیم.
خطبه 10-حزب شیطان
آگاه باشید که شیطان حزب خود را فراهم ساخته، و سوار و پیاده اش را فرا خوانده، و به سوی شما تاخته. حقیقت بینی من با من است، نه حق را از خود پوشیده داشته ام، و نه بر من پوشیده بوده است. به خدا سوگند، برای آنان آبگیری پر کنم که چون بدان درآمدند، برون شدن نتوانند، و چون برون شدند، خیال بازگشتن در سر نپرورانند.
- ۹۲/۰۶/۱۰