ترجمه خطبه های 191 - 195 نهج البلاغه ( شهیدی )
- جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۲، ۰۸:۱۱ ب.ظ
خطبه 191-درباره معاویه
به خدا سوگند، معاویه زیرکتر از من نیست، لکین شیوه او پیمان شکنی و گنهکاری است. اگر پیمان شکنی ناخوشایند نمی نمود، زیرکتر از من کس نبود، اما هر پیمان شکنی به گناه برانگیزاند، و هر چه به گناه برانگیزاند دل را تاریک گرداند. روز رستاخیز پیمان شکن را درفشی است افراخته و او بدان درفش شناخته. به خدا، مرا با فریب غافلگیر نتوانند کرد و با سختگیری ناتوانم نتوانند شمرد.
خطبه 192-پیمودن راه راست
مردم! بیم مکنید در راه راست، که شمار روندگان آن چنین اندک چراست! که مردم بر سر خوانی فراهم آمده اند- از دیرباز، مدت- سیری آن کوتاه است و زمان گرسنگی اش دراز. مردم! خشنودی و خشم- از چیزی- همگان را- در پیامد آن- شریک سازد- و کیفر یا پاداش آنچه را بدان راضی شده اند به آنان بپردازد-. چنانکه ماده شتر ثمود را یک تن پی نمود و خدا همه آنان را عذاب فرمود، چرا- که گرد اعتراض نگردیدند- و همگی آن کار را پسندیدند، و خدای سبحان گفت: ماده شتر را پی کردند و سرانجام پشیمان شدند و دیری نپایید که زمینشان بانگی کرد و فرو رفت، چنانکه در زمین سست آهن تفت. مردم! آن که راه آشکار را بپیماید به آب درآید، و آن که بیراهه را پیش گیرد، در بیابان بی نشان افتد- و از تشنگی بمیرد-.
خطبه 193-هنگام به خاکسپاری فاطمه
هنگام به خاک سپردن سیده زنان، فاطمه علیهاالسلام درود بر تو ای فرستاده خدا از من و دخترت که در کنارت آرمیده، و زودتر- از دیگران- به تو رسیده. ای فرستاده خدا! مرگ دختر گرامی ات عنان شکیبایی از کفم گسلانده، و توان خویشتنداری ام نمانده. اما برای من که سختی جدایی تو را دیده و سنگینی مصیبتت را کشیده ام جای تعزیت است- نه هنگام تسلیت-. تو را بالین ساختم در آنجا که شکاف قبر تو بود، و جان گرامی ات میان سینه و گردنم از تن مفارقت نمود. همه ما از خداییم و به خدا باز می گردیم. امانت باز گردید، و گروگان به صاحبش رسید. کار همیشگی ام اندوه است و تیمارخواری، و شبهایم شب زنده داری. تا آنکه خدا خانه ای را که تو در آن به سر می بری برایم گزیند- و این غم که در دل دارم فرو نشیند-. زودا دخترت تو را خبر دهد که چسان امتت فراهم گردیدند، و بر او ستم ورزیدند. از او بپرس چنانکه شاید و خبرگیر از آنچه باید، که دیری نگذشته و یاد تو فراموش نگشته. درود بر شما، درود آن که بدرود گوید نه که رنجیده است و راه دوری جوید. اگر باز گردم نه از خسته جانی است، و اگر بمانم نه از بدگمانی است- بلکه امیدوارم- بدانچه خدا شکیبایان را وعده داده- و
پاداشی که برای آنان نهاده-.
خطبه 194-پرداختن به آخرت
مردم! همانا دنیا خانه ای است رهگذار و آخرت سرایی است پایدار، پس از گذرگاه خود- توشه- بردارید برای جایی که در آن پایدارید. و مدرید پرده های یکدیگر نزد آن کس که می داند نهان شما را- از شما بهتر-. برون کنید از دنیا دلهاتان را از آن پیش که برون رود از آن تن هاتان. شما را در دنیا آزموده اند و برای جز دنیا آفریده اند. آدمی چون بمیرد مردم گویند چه نهاد، و فرشتگان گویند چه پیش فرستاد؟ خدا پدرانتان را بیامرزاد! اندکی پیش فرستید تا برای شما ذخیرت بودن تواند. و همه را مگذارید که وبال آوردن بر گردنتان بماند.
خطبه 195-اندرز به یاران
که بسیار یاران خود را بدان می خواند آماده شوید، خداتان بیامرزاد! که بانگ کوچ را سر دادند، و دل به ماندن در دنیا اندک ببندید،- که کاروانیان به راه افتادند- و باز گردید و راه بسپارید با آنچه از توشه نیکو در دسترس دارید. که پیشاپیش شما گردنه ای است دشوار گذر و منزلهای ترسناک و هراس آور، ناچار بدان گردنه ها باید برشدن و بدان منزلها درآمدن و ایستادن، و بدانید! که چشم انداز مرگ به شما نزدیک است گویی شما را در چنگ گرفته و چنگالهای خود را در شما فرو برده، در حالی که در آن با دشواری ها درگیرید، و در چنگ مشکلات اسیر. پس پیوندهای خود را با دنیا ببرید! و پرهیزگاری را پشتیبان خود کنید و چون توشه ای همراه خویش برید!
- ۹۲/۰۶/۱۵