درس چهارم
- سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۴۲ ب.ظ
درس چهارم
1ـ درسی از نهجالبلاغه
2ـ نهجالبلاغه در نگاه دانشآموزان
3ـ شگفتیهای آفرینش ( طاووس 2)
4ـ او کیست؟
5ـ نهجالبلاغه از دیدگاه دانشمندان
6ـ جدول
7ـ پیام نهجالبلاغه
درسی از نهجالبلاغه
فرصت را از دست ندهیم
إضَاعَهُ الْفُرْصَهِ غُصَّهٌ1
«از دست دادن فرصت، مایه غم و اندوه است.»
عمر انسان کوتاه و زودگذر
است، و فرصتهایی زندگی کوتاهتر و زودگذرتر از آن. هر روزی که از عمر
انسان میگذرد، تعدادی از فرصتهای زندگی او نیز برای همیشه از دست میرود و
نابود میشود. چون فرصتهای زندگی، دیگر قابل بازگشت نیستند، باید از هر
فرصتی بهترین استفاده را بکنیم.
استفاده کردن از فرصت، یعنی اینکه هر کاری را در وقت مناسب آن انجام دهیم.
اگر فرصتی که امروز، برای
انجام کاری در اختیار ما است از دست برود، فردا، برای آن کار، فرصتی نخواهد
بود. چون فرصتهای فردا هم، مخصوص کارهای دیگری است که هریک باید در وقت
خودش انجام شود، و دیگر نمیتوانیم کاری را که فرصت انجامش امروز بوده،
برای فردا بگذاریم، در آن صورت، کارهایی هم که باید در فرصتهای فردا
انجام شود، عقب میافتد، و اگر کار به همین شکل پیش برود، تمام فرصتهای
روزهای آینده ما نیز، تباه میشود و از دست میروند.
پس هر کاری را، باید در فرصت مناسب آن کار انجام داد، وگرنه ممکن است که دیگر، هیچگاه فرصتی برای انجام آن پیدا نشود.
مثلاً سنین کودکی و
نوجوانی، فرصت مناسب تحصیل علم و آموختن دانش است. کسی که چنین فرصت
مناسبی را از دست بدهد، در سالهای بعد، گرفتاریهای زندگی، اشتغال به کار و
تأمین معاش، رسیدگی به امور خانه و همسر و فرزندان، و دهها مسئولیت
دیگر، به او اجازه و فرصت تحصیل نخواهند داد.
بهمین دلیل است که انسان
باید هر فرصتی را که پیش میآید، غنیمت بشمارد و از آن بهترین استفاده را
بکند. وگرنه، از دست دادن فرصت، مایه غم و اندوهی میشود که به هیچ
قیمتی، قابل جبران نخواهد بود.2
1ـ نهجالبلاغه، کلمات کوتاه، شماره 114.
2ـ پندهای کوتاه از نهجالبلاغه، ص 113.
نهجالبلاغه در نگاه دانشآموزان
4 ـ گ ـ مصطفوی از ایرانشهر:
کتاب نهجالبلاغه در
برگیرندة حکمتها و پندهای حکیمانهای است که هرکس آنها را بخواند تغییر و
تحوّلی روحانی به او دست میدهد و واقعاً کتابی است فراتر از سخن مخلوق و
فروتر از کلام خالق.
شگفتیهای آفرینش
طاووس و خداشناسی در نهجالبلاغه (2)
یکی از عجیبترین پرندگان «طاووس» است که
خداوند او را در کمال نظم آفریده و رنگهایش را با زیباترین شکل آراسته،
پرهایش را در انتها بهم متصل کرده و دُمش را برافراشته است.
«طاووس»، هنگامی که به طرف
جفت مادة خود میرود، پرهای دُمش را باز و بلند میکند تا همچون چتر و
سایبانی به روی سرش قرار گیرد. در این حال، گوئی بادبان کشتی است که
کشتیبان، آن را از سوئی به سوئی میکشد.
هنگام حرکت، پرهای نرمش را با آن همه رنگهای گوناگون و قشنگ، به رخ تماشاگران میکشد و فخر میفروشد و میخرامد.
سپیدی و صافی پرهای «طاووس»
مانند مفتولهای نقرهای است و حلقههای رنگین روی بالهایش همچون
گردنبندهای طلائی و یا پارههای «زبرجد» میدرخشد.
اگر بخواهیم بال اورا به روئیدنیهای روی زمین تشبیه کنیم، مثل دسته گلهای تازه و شاداب بهاری است.
و اگر بخواهیم به پوشیدنیها
تشبیه سازیم، همچون پارچههای پرنقش و نگار و یا همچون پردههای خوش رنگ
و زیبای یَمانی است.
در مقایسه با زیورها، به
نگینهای رنگارنگی شبیه است که در میان حلقهای از نقرة خالص قرار گرفته و
با جواهرات تزئین شده باشد.
«طاووس»، با ناز راه میرود
و با غرور هرچه تمامتر به دُم و پرهای خود مینگرد و از دیدن این همه شکوه
و زیبایی، خنده سر میدهد و شادی میکند. اما، ناگهان به پاهایش خیره
میشود و از زشتی آنها غمگین شده و گوئی با صدای بلند ناله میکند و
میگرید!
شاید در این حالت به خاطر
زشتی پاهایش فریادِ کمک سر میدهد. این حقیقتی است غیر قابل انکار که پاهای
طاووس مانند پاهای خروس، زشت و باریک بوده و از کنار استخوان پایش
زائدهای خار مانند، بیرون زده است.
در پشت سرش کاکُلی است سبز و زیبا، و برآمدگی یال و گردنش، مانند تُنکی است بلند و کشیده.
این برآمدگی تا زیر سینهاش به رنگ «سرُمه» است و یا همچون حریری است که بر تن کرده و مانند آینهای شفاف میدرخشد.
از دور چنین به نظر میرسد
که «طاووس»، خود را در زیر چادری سیاه پوشانده که این سیاهی، در میان
رنگ سبز تیرهای موج میزند.
بر سیاهی کنارة گوشش خط باریکی است به نازکی نوک قلم و سپیدی گل «بابونه» که در میان آن سیاهی، جلوهای دیدنی دارد.1
1ـ به طاووس نگاه کن، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
او کیست؟
هزاران سال است که قافلة انسانها در حرکت است در این قافله، زنان و مردان بزرگی، چون خورشید، درخشیده و دلها را روشن کرده است.
این بار سخن ما پیرامون اخلاق یکی از بزرگترین زنان تاریخ است.
با بیان چند قطعة کوتاه، شما نام شخصیت موردنظر را خواهید یافت.
الف:.... پاسی از شب گذشته
بود که برای عبادت حق تعالی برخاست و دائماً برای دیگران دعا مینمود و
آنان را نام میبرد، اما برای خود دعایی نمیکرد. فرزندش گفت: مادر، چرا
برای خودت دعا نکردی؟
فرمود: پسرجان، اول همسایه، بعد خانه.
ب: زنی به خدمت ایشان آمد و
سئوالی را پرسید. با بیانی شیوا و دلنشین او را پاسخ گفت. برای دومین بار
سئوالی نمود و پاسخ شنید. این عمل تا ده بار تکرار شد و همچنان با اخلاق
نیکو پاسخ را میگرفت. سرانجام از این مزاحمت، معذرت خواهی کرد. اما
ایشان فرمود:
من از سئوالهای شما خسته
نمیشوم. زیرا در برابر پاسخ هر سئوال خداوند آنقدر به من پاداش میدهد
که بیشتر است از اینکه بین زمین وآسمان، مروارید باشد.
ج: حضرت علی (ع) در خطبه 193 نهجالبلاغه خطاب به پیامبر (ص) میفرماید:
فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَهُ، وَأُخِذَتِ الرَّهِینَهُ، أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ،
وَأَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ أِلیَ أَنْ یَخْتَارَ اللَّهُ ....
امانتی که به من سپرده بودی هم اکنون باز
داده شده و گروگان را به صاحبش رساندم، اما اندوهم همیشگی است و در ژرفای
غم غوطهورم. خواب از چشمم رفته و شبهایم همراه بیداری است!
تا آن دم که خداوند سرمنزل تو را که در آن
اقامت گزیدهای برایم انتخاب کند. به زودی .... تو را آگاه خواهد ساخت که
امتت اجتماع کرده و بر او چه ستمها کردند. سرگذشت وی را از او بی پرده بپرس
و چگونگی را از وی خبر گیر.
وضع این چنین است، در حالی که هنوز از رحلت تو، چندان نگذشته و یادت فراموش نگردیده است.
د: شخصیت مورد نظر ما یکی از سورهها قرآنی که غیر از «بسم اللَّه» حرف «میم» ندارد دربارة او نازل شده است.
شما پنج نام از این بزرگترین زن تاریخ را بنویسید.....................................................
نهجالبلاغه از دیدگاه دانشمندان جهان
استاد «عبدالوهاب حمورا» استاد دانشگاه فواد قاهره:
نهجالبلاغه شامل همه آن
چیزهایی است که پژوهشگران بزرگ، اساتید اخلاق، فلاسفه، دانشمندان،
پیشوایان مذهب، سیاستمداران پرهیزکار، میتوانند بگویند یا بنویسند،
نیروی شگرف پندها، توصیهها، عمق بینش، رژفایی محتوای نهجالبلاغه،
بخوبی نشان میدهد که این اثر جاودانه، از اندیشة بینظیر امام علی(ع)
است....1
استاد محمد امین نواوی:
علی(ع) همه قرآن را حفظ
کرده بود و از اسرارش آگاه بود و قرآن با خون و گوشت علی در آمیخته بود،
این حقیقت را کسی درمییابد که نهجالبلاغه را مطالعه کند.2
1ـ درسهایی از مکتب اسلام، سال 1، شماره 4 .
2ـ مصادر نهجالبلاغه، عبدالزهراء حسینی، ص 100 .
پیام نهجالبلاغه
خـداشناسی
عَجِبْتُ لِمَنْ شَکَّ فِیاللّهِ وَ هُوَ یَریَ خَلْقَاللَهِ
در شگفتم از کسی که در خداوند به تردید افتاده در حالی که
مخلوقات خدا را میبیند.
کلمات کوتاه 121
بیندیشید و پاسخ دهید:
1 ـ در دوران نوجوانی چگونه باید از فرصت عمر استفاده کرد؟
2 ـ این جمله را توضیح دهید. «نهجالبلاغه فراتر از سخن مخلوق و فروتر از کلام خالق».
3 ـ این جمله از کیست؟ «نهجالبلاغه، کتاب دل است».
4 ـ آنچه از پیام نهجالبلاغه در این درس فهمیدهاید توضیح دهید.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی نهج البلاغه
- ۹۲/۰۳/۲۸