.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

قاضى نادان

امام درباره کسیکه قضاوت مردم را بدست گیرد و شایسته آن نباشد چنین فرمود :

دو کس بیش از هر کس خشم خداى را برمى ‏انگیزند ، یکى آنکس که خداوند او را بخود واگذارد و او از راه راست کناره گیرد و به کج روى پردازد دل به بدعت گزارى و گمراه گرى مردم خوش دارد ، او مردى فتنه‏انگیز است که مردم را به تباهى میکشاند و از راه راستى که میرفته‏اند منحرف مى ‏سازد ، در زندگى و مرگ خویش گمراه‏گر پیروان خویش است و بار گناه دیگران را بدوش دارد و در گرو تبهکاریهاى خویش است و دیگر کس ، آنکه نادانیها را در خود فراهم آورده و در تاریکیهاى فتنه و فساد فرو رفته و در اصلاح کار مردم ، کور مانده است ، نامردمان او را دانا میشمارند ولى او دانشى ندارد .

هر بامداد بدنبال فراهم آمدن سرمایه‏اى رفت که اندک آن از بسیارش بهتر است تا اینکه به لجن گندیده‏اى سر فرو برد و از آن آشامید و پلیدیها و بیهودگیها را فراهم آورد ( و بنادانیها پرداخت ) بین مردم بداورى نشست و ادعا کرد که اشتباهکاریها را کنار زند و حقایق را آشکار کند و چون مشکلى در کار قضاوت پیش آید ناروائیهایى بزبان آرد و بیهودگیهائى بیان دارد و بنادانى داورى کند بافته‏هایش همچون بافتهاى تار عنکبوت ، سست و بى ‏ارزش است و نمیداند که در قضاوتش اشتباه کرده و یا بدرستى داورى کرده است ،اگر قضاوتى بدرستى کرده بیم دارد که مبادا اشتباه کرده باشد و اگر بنادرستى سخن گفته باشد امیدوار است که داوریش درست باشد ، نادان اشتباهکارى است که در جهالت فرو رفته و نابینائى است که بر مرکبى کور سوار شده است هرگز حکم قاطع و دندان شکنى نمى‏تواند بدهد ، روایت و احکام دینى را همچون گیاه خشکى که در برابر تند بادى پراکنده میشود بباد میدهد .

بخدا سوگند در پاسخ گفتن به پرسشها توانائى و مایه‏اى ندارد و لیاقتى در انجام کارى که به او واگذارند ندارد ، گمان نمى ‏کند که دانشى در برابر نادانى او وجود دارد و نمى ‏فهمد که بالاتر از اندیشه او ، روشى درست‏تر و رساتر ممکن است باشد ، نادانیش را در برابر مسائل مشکل که نمیداند با زبردستى پنهان میکند .

خونهاى پامال شده در برابر قضاوت نادرست او بفریاد مى ‏آیند و میراثهائى که بدستور نارواى او به اهلش نرسیده‏اند بناله برمیخیزند بخدا شکایت میبرم از گروهى که زندگانى را بنادانى میگذرانند و در گمراهى میمیرند .

اگر کتاب خدا آنچنانکه بحقیقت هست تلاوت شود براى آنها کالائى بى‏ارج است و اگر مفاهیمش تحریف شود براى آنها کالائى ارزنده است در نزد آنها چیزى زشت‏تر از معروف ، و بهتر از منکر نیست .

فروترین شما برترین شما

( از گفتار امام ، پس از بیعت در مدینه ) آگاه باشید که اکنون بهمان ناگوارى دچار شده‏اید که پیش از بعثت پیامبرتان ، گرفتار آن بودید [ 1 ]سوگند بخدائى که او را بحق برانگیخت ، اکنون در غربال آزمایش بیخته و در دیک امتحان زیر و رو مى ‏شوید تا اینکه فروترین شما برترین شما و برترین شما فروترین شما گردد و آنانکه به اسلام پیشى گرفتند و از راه بازماندند دوباره بر شما پیشى گیرند و پیشتازان حقیقى اسلام از رفتار باز مانند .

بخدا سوگند ، هیچ سخنى را از شما پنهان نمى ‏دارم ، و هرگز بشما دروغ نمیگویم .

بدانید که گناهان ، اسبهائى چموش و ناآرامند که چون گناهکاران بر آنان سوار شوند افسارشان پاره میشود و گنهکاران را بگودال آتش مى ‏افکنند و بدانید که تقوى شترى آرام است که پرهیزگار را بر خود مى ‏نشاند و افسارش را بدست او مى ‏سپارد و به بهشتش مى‏سپارد ، حقى است و باطلى و براى هر کدام طرفدارى ، هر کس مردم را بباطل بخواند نابود میشود و آنکس که دروغ گوید و افترا ورزد زیان مى‏بیند و آنکس که حق را بگشاید تا با آن بمبارزه برخیزد ، هلاک میگردد .

در نادانى مرد همین بس که اندازه خویش نشناسد ، در خانه ‏هاى خویش پنهان شوید ( و براى فتنه انگیزى بیرون نیائید ) و به اصلاح کار پاورقى صفحه قبل

خویش و مردم پردازید و از اختلاف بپرهیزید ، بسوى خداى باز گردید و هیچکس را جز پروردگارتان نستائید و هیچکس را جز خویشتن سرزنش نکنید . 


[ 1 ] گرفتاریهائى که عرب ، پیش از بعثت پیامبر به آن دچار بود ،گرفتارى تفرقه و دورئى و تعصب ، و ستم ستمکار بر ناتوان و توانگر بر نیازمند بود ، و چنین گرفتارى دردناکى که امت‏ها را نابود مى‏کند پس از قتل عثمان دوباره بسراغ مسلمانان آمد .

فرو رفته در نعمت

بخشى از نامه دیگر امام به زیاد بن ابیه .

تو که در نزد خداوند ، از متکبرانى آیا از او پاداش فروتنان را مى ‏خواهى ؟ و تو که در نعمت و آسایش فرو رفته و حق ناتوانان و بیچارگان را ربوده‏اى ، میخواهى که خداوند ، پاداش نیکوکاران و بخشندگان را بتو بخشد ؟ هر مردى پاداش کارهاى گذشته‏اش را خواهد دید و در آخرت به آنچه پیش فرستاده خواهد رسید .

منبع: سایت balaghah.net

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی