.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

نصیحت به عثمان

دوران خلافت عثمان بود، مسلمین به گرد امام علی ـ علیه السلام ـ حلقه زدند و از عثمان در مورد کارهایش شکایت نمودند، و از امام علی ـ علیه السلام ـ تقاضا کردند، تا با عثمان صحبت کند و او را از خطاهایش بر حذر دارد.
امام علی ـ علیه السلام ـ (از کنار این مسائل سیاسی بی تفاوت رد نشد، و نگفت بگذار من هم مانند سایرین تماشاچی باشم) به درخواست آن ها احترام گذاشت و نزد عثمان رفت و به نصیحت او پرداخت.
در این نصیحت، پس از ذکر شکایات و اعتراضات مردم و ... فرمود: بدان که بهترین بندگان خدا، در پیشگاه او، رهبر عادلی است که خود هدایت یافته و دیگران را هدایت می کند، سنّت معلوم اسلامی را بر پا و استوار می دارد و سنت مجهول را می میراند. سنت های اسلام، روشن و مشخص می باشند، و بدعت ها نیز با نشانه هائی که دارند آشکارند.
«و انّ شرّ النّاس عند الله امام جائر ضلّ و ضلّ به، فامات سنّه مأخوذه، و احیا بدعه متروکه ...؛ بدترین انسان ها در پیشگاه خدا، رهبر ستمگری است که هم خودش گمراه است و هم دیگران را گمراه می کند، سنّت های صحیح را نابود می کند و بدعت های متروک را زنده می نماید، رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ فرمود: پیشوای ظالم را در روز قیامت حاضر می کنند، در حالی که نه یاوری دارد و نه عذر خواهی، او را به آتش دوزخ می افکنند و او هم چون سنگ آسیاب در آتش، به چرخش می افتد، سپس او را در قعر جهنّم به زنجیر می کشند، نکند تو همان پیشوای مقتول باشی که پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ همواره می فرمود: «در این امّت، پیشوائی کشته می شود، و پس از او تا قیامت، درهای کشت و کشتار به روی آن ها باز می گردد ...».
و پس از گفتاری فرمود: تو را به خدا سوگند می دهم مبادا زمام امور خود را بدست مروان بدهی، تا هر جا که بخواهد، آن را بکشد...
عثمان گفت: «از مردم بخواه به من مهلتی بدهند، تا حقوق از دست رفته آن ها را تأمین کنم».
امام فرمود: در مورد مدینه، مهلتی در آن نیست، و باید فوری اقدام کرد، و در مورد خارج از مدینه، مهلتش به اندازه رسیدن دستور تو، به آن ها است.[1]
به این ترتیب: در این تابلو نیز می نگریم، که امام علی ـ علیه السلام ـ به عالی ترین اصول اخلاقی و سیاسی، که نصیحت برای اصلاح امور می باشد، اقدام می کند و با کمال منطق و ادب به رسیدگی امور می پردازد.


[1] . نگاه کنید به خطبه 164 نهج البلاغه.
                                                                                                                محمد محمدی اشتهاردی - داستان های نهج البلاغه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی