شیوههای ارائه مفاهیم نهج البلاغه
- يكشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۱۴ ق.ظ
دستهبندی مفاهیم ژرف و انسانساز نهج البلاغه و شرح و توضیح سخنان آن امام
بزرگوار از سوی پژوهشگران و غوّاصان دریای بیکران نهج البلاغه در شیوهها
و اسلوبهای گوناگون ارائه شده است، که به توضیح آن میپردازیم.
لازم به یادآوری است که هر یک از این شیوهها در جایگاه خود از
امتیازاتی برخوردار است و توجه به هر یک از آنها، ما را از شیوههای دیگر
بینیاز نمیسازد.
شیوههایی که در ارائه مفاهیم نهج البلاغه ارائه شده است را به طور عمده میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
1. شرح و توضیح سخنان امام علی ـ علیه السّلام ـ به ترتیب نهج البلاغه
در این شیوه، ترتیب و سیاق خطبهها، نامهها، و کلمات کوتاه آن حضرت ـ
همان گونه که در نهج البلاغه آمده است ـ محفوظ میماند و پژوهشگر تنها به
شرح و توضیح سخنان امام ـ علیه السّلام ـ از نظر مفاهیم و لغت و زنجیره سند
و مفاهیم مشابه در خطبههای دیگر و دیگر سخنان پیشوایان دین، و سایر سخنان
آن حضرت در این زمینه و... میپردازد. شرح کنندگان نهج البلاغه عموماً این
شیوه را برگزیدهاند و هر یک متناسب با گستره معلومات و گرایش خاص خود ـ و
معمولاً در چندین مجلّد ـ شرحی را بر نهج البلاغه سامان دادهاند.
ابن ابی الحدید معتزلی یکی از شارحان پیشگام نهج البلاغه این سبک را
برگزیده است. وی در سال 649 ق. شرح بیست جلدی خود بر نهج البلاغه را به
پایان میبرد و از جمله بزرگانی است که در تبیین سخنان امام ـ علیه السّلام
ـ از اشعار و ادبیات عرب و نقل حوادث تاریخی و نکتههای ادبی و کلامی
استفاده فراوان برده و از این طریق نقش بارزی در آشنا کردن ذهن مسلمانان ـ
به ویژه در جهان اهل سنّت ـ با این کلام جاودانه برعهده گرفته است. استاد
محمد ابوالفضل ابراهیم مصری در مقدمه خود بر تصحیح و تحقیق این شرح گران
سنگ مینویسد:
تاکنون بسیاری از علما و فضلا شرحهایی بر نهج البلاغه نگاشتهاند که
طبق آنچه سید هبه الله شهرستانی (در کتاب «ما هو نهج البلاغه») نوشته تعداد
آنها از پنجاه شرح بزرگ و کوچک در میگذرد، که در بین آنها شرحهایی از
ابوالحسین بیهقی، امام فخرالدین رازی، قطب راوندی، کمال الدین محمد میثم
بحرانی، از پیشینیان و حبیب بن محمد بن هاشم هاشمی و شیخ محمد عبده و محمد
نائل مرصفی از متأخرین به چشم میخورد. ولی تاکنون بزرگترین و طولانیترین
این شرحها ـ که سرشار از دانش و ادب و معارف گوناگون است ـ همان شرح عز
الدین عبد الحمید بن ابی الحدید مدائنی است.
ایشان این شرح را در آغاز ماه رجب سال 644 ق. شروع و در پایان ماه صفر
سال 649 ق. (یعنی طی چهار سال و هشت ماه) به پایان برده است، چنان که خود
در این باره میگوید: «مدت نگارش این کتاب به اندازه مدت خلافت امیر مؤمنان
ـ علیه السّلام ـ بوده است.» و باز خود در مقدمّه شرح خویش میگوید: «کسی
جز سعید بن هبه الله بن حسن فقیه، معروف به راوندی در شرح نوشتن بر نهج
البلاغه از او پیشی نگرفته است.»[1]
پس از شرح ابن ابی الحدید شرحهای بسیاری با گرایشهای ادبی، کلامی،
تاریخی ، فلسفی، اجتماعی، اخلاقی و... به زبانهای مختلف به ویژه به زبان
عربی و فارسی به همین سبک و سیاق بر نهج البلاغه نوشته شده است که برخی از
پژوهشگران تعداد آنها را از سی صد متجاوز دانستهاند و بررسی خصوصیات و
امتیازات هر یک از آنها نیاز به پژوهشی جداگانه دارد و نامهای برخی از
آنها را در فصل پایانی همین نوشتار آوردهایم.
2. ارائه سخنان امام ـ علیه السّلام ـ بر پایه زمان صدور
روش دیگری که در ارائه مفاهیم نهج البلاغه به کار گرفته شده است،
دستهبندی بیانات آن حضرت برپایه زمان صدور و شأن بیان آنهاست. در این شیوه
با توجه به مضمون سخن امام ـ علیه السّلام ـ و قراین و شواهد تاریخی،
جایگاه سخن امام ـ علیه السّلام ـ از نظر زمان صدور مشخص میشود یا به هم
پیوستن کلمات آن حضرت در حقیقت تاریخ بازسازی و با کمک هر یک، دیگری روشن
میشود.
محقق سخت کوش زندهیاد آقای شیخ محمد باقر محمودی در کتاب «نهج
السعاده» ـ که به عنوان مستدرک نهج البلاغه نگاشتهاند ـ از این شیوه سود
بردهاند. ایشان در مقدمه این کتاب مینویسند:
نکته دیگری را که باید یادآور شوم این است که، ما در این کتاب ترتیب در
کلام امام ـ علیه السّلام ـ را مورد نظر قرار دادهایم و آنچه را از نظر
زمانی زودتر صادر شده ـ ولو در حد تقریب وگمان ـ مقدم داشتیم. ما در این
کتاب، قاعده «نخست و سپس نخستین» (الاول فالاول) را مراعات کردیم و هر جا
شواهد درونی، مانند مضمون کلام یا دلالت سند و یا شواهد برونی و قراین
منفصل بر زمان صدور سخن آن حضرت یافتیم، مبنا قرار داده و بر آن پایه سخن
آن حضرت را در جایگاه خود نهادیم تا زنجیره سخن امام ـ علیه السّلام ـ ـ آن
گونه که در ظرف زمان ودر عالم خارج به وقوع پیوسته ـ مرتب شود؛ و هر کس به
راحتی بتواند به سخنان آن حضرت در هر مقطع از زمان دست یابد؛ یعنی اگر کسی
بخواهد بیاناتی را که آن حضرت در زمان پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله
ـ بیان فرموده است بیابد، تنها با گشودن کتاب و ملاحظه عناوین این فصل به
هدف خود دست یابد.
از فواید این نوع تنظیم این است که، نهج البلاغه بصورت زندگانی نامه
آن حضرت ـ که از زبان و بیان وی گرفته شده ـ درخواهد آمد و میتوان مطالب
درست یا نادرستی را که در شرح زندگانی آن حضرت نگاشته شده با آن سنجید و
نیز میتوان به کمک آن، درستی یا نادرستی مطالبی که به جنابش نسبت داده و
یا از ساحت مقدسش نفی کردهاند فهمید.[2]
3. شیوه موضوعی به ترتیب اهمیت موضوع
در این شیوه سخنان امام ـ علیه السّلام ـ با توجه به مفهوم آن در ابواب
گوناگون گرد میآید و بر پایه اهمیت و جایگاه آن در نظام سلسله وجود تنظیم
و ارائه میشود. در این شیوه معمولاً موضوعات نهج البلاغه از خدا و صفات
خدا و عالم خلق و فرشتگان شروع، سپس موضوعات مربوط به نبوت عامه و خاصّه و
امامت و معاد گردآوری و آن گاه به موضوعاتی چون عبادات، معاملات، اخلاق،
آداب، مواعظ و... میپردازند.
زنده یاد علّامه شیخ محمد تقی شوشتری در شرح توضیحی خویش، یعنی «بهج
الصباغه» این شیوه را ارائه دادهاند. ایشان در مقدمه خویش بر این شرح
مینویسند:
از آن رو که مصنّف محترم نهج البلاغه ( سید رضی ـ قدس سرّه ـ) خطبهها و
نامهها و کلمات کوتاه آن حضرت با به ترتیب لفظی گردآوری کردهاند، به
نظرم رسید بیانات آن حضرت را بر اساس مفهوم و معنا جمع کنم از این رو آنچه
را مثلاً در ارتباط با «توحید» یا «نبوت» یا «امامت» بود در یک جا گرد
آوردم.[3]
آن گاه ایشان بیانات آن حضرت در نهج البلاغه را در شصت موضوع اساسی
گردآوری و در چهارده مجلد به شیفتگان کلام آن امام همام تقدیم میکنند.
استاد لبیب بیضون نیز کتاب «تصنیف نهج البلاغه» خود را ـ چنانکه پیش از
این نیز یادآور شدیم ـ در 430 موضوع بر اساس همین روش ارائه دادهاند.
ایشان با نوشتن مدخلهای توضیحی مفید بر بسیاری از موضوعات و نیز حسن سلیقه
در انتخاب مفاهیم، اثر ارزشمندی در دستهبندی مفاهیم نهج البلاغه پدید
آوردهاند.
4. شیوه موضوعی به ترتیب الفبایی
شیوه دیگر در ارائه مفاهیم والای نهج البلاغه، شیوه ارائه مفاهیم بر اساس موضوع به ترتیب الفباست.
این شیوه، همان شیوه معمول کتابهای لغت است و کتابهایی مانند «الکاشف
لالفاظ نهج البلاغه» و «المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه» برای یافتن
واژههای هم ریشه در نهج البلاغه از آن سود بردهاند. کتابهای زیر با چنین
شیوهای نوشته شده است:
«الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه» و «الهادی الی موضوعات نهج البلاغه»
تالیف آیت الله علی مشکینی؛ و نیز مجموعه نه جلدی «فرهنگ آفتاب» ـ فرهنگ
تفصیلی مفاهیم نهج البلاغه ـ تألیف حجت الاسلام عبد المجید معادیخواه ـ که
با ترجمهای خوش به فارسی نگارش یافته ـ است.
در پیش گفتار فرهنگ آفتاب آمده است:
تاکنون نزدیک به 400 کتاب به نام «ترجمه»، «تفسیر»، «مدارک»، «مستدرک»،
«کاشف» و «معجم» در این زمینه انتشار یافته است؛ آنچه اینک با نام «فرهنگ
آفتاب» بر این مجموعه افزوده میشود «معجم» دیگری است فراهم آمده از
فهرستی دیگر که محور کار در آن نه واژهها بلکه مفاهیم و معانی نهج البلاغه
است... .
در فرهنگ آفتاب موضوعات فراوانی مطرح است که هر یک پهنهای گسترده برای
پژوهش تواند بود. تلاش نگارنده همه این بوده است که دستیابی پژوهشگران را
به یکی از منابع اسلامی آسان سازد؛ در مثل «آب» نخستین موضوعی است که به
چشم میخورد و پژوهشگری که آب پژوهی را در دستور کارش داشته باشد، با
مراجعه به این فرهنگ، اطمینان مییابد که عبارتهایی سودمند را از نهج
البلاغه در اختیار دارد.[4]
5. تک نگاریها در مورد یک موضوع و یا یک کلام از نهج البلاغه
یکی از شیوههای رایج و پسندیده در توضیح و ارائه مفاهیم نهج البلاغه
تکنگاریهایی است که مستقلاً در مورد یک موضوع و یا یک و یا چند کلام از
بیانات امام ـ علیه السّلام ـ به رشته تحریر آمده است.
پژوهشگران و علمای شیعه از دیرباز بدین شیوه توجه داشتهاند و هم اکنون
نیز مورد توجّه اندیشوران و نویسندگان شیفته سخنان امام ـ علیه السّلام ـ
است.
کتابهایی همچون: «خدا در نهج البلاغه»، آیت الله محمد علی گرامی؛
«خوارج از دیدگاه نهج البلاغه»، آیت الله حسین نوری؛ «سیری در نهج البلاغه،
آیت الله مرتضی مطهری؛ «انسان کامل در نهج البلاغه»، آیت الله حسن زاده
آملی؛ «الهیات در نهج البلاغه»، آیت الله لطف الله صافی؛ «شرح خطبه قاصعه»،
آیت الله حسین علی منتظری؛ «حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه»، آیت الله
جوادی آملی؛ «اخلاق در نهج البلاغه»، حجت الاسلام سید کاظم ارفع؛ «اهلبیت
در نهج البلاغه»، حجت الاسلام سید مهدی شمس الدین؛ «جاهلیت از دیدگاه نهج
البلاغه»، حجت الاسلام احمد صادقی اردستانی؛ «جهاد از دیدگاه نهج البلاغه».
حجت الاسلام عمید زنجانی؛ «کلام جاودانه»، استاد محمد رضا حکیمی و دهها
عنوان کتاب و صدها مقاله دیگر در این زمینه که در این راستا نگارش یافته
است. البته شاید به گونهای بتوان این تکنگاریها را به عنوان شیوهای
مستقل قلمداد نکرد و آنها را بخشی از یک چهار شیوه پیشین به شمار آورد.
[1] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 10.
[2] . نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، مؤسسه اعلمی بیروت، ج 1، ص 15.
[3] . بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 26.
[4] . فرهنگ آفتاب، ج 1، ص 10.
محمود صلواتی
- ۹۲/۰۳/۲۶