.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

ترجمه حکمت های 21 - 40 نهج البلاغه ( دشتی )

حکمت 21

و درود خدا بر او فرمود: ما را حقی است اگر به ما داده شود، وگرنه بر پشت شتران سوار شویم و برای گرفتن آن برانیم هر چند شب روی بطول انجامند. (این از سخنان لطیف و فصیح است، یعنی اگر حق ما را ندادند، خوار خواهیم شد و باید بر ترک شتر چون بنده بنشینیم.)

حکمت 22

و درود خدا بر او فرمود: کسی که کردارش او را بجایی نرساند، افتخارات خاندانش او را به جایی نخواهد رسانید.

حکمت 23

و درود خدا بر او فرمود: از کفاره گناهان بزرگ، به فریاد مردم رسیدن، و آرام کردن مصیبت دیدگان است.

حکمت 24

و درود خدا بر او فرمود: ای فرزند آدم! زمانی که خدا را می بینی انواع نعمتها را به تو می رساند و تو معصیت کاری، بترس.

حکمت 25

و درود خدا بر او فرمود: کسی چیزی را در دل پنهان نکند جز آنکه در لغزشهای زبان، و رنگ رخسار، آشکار خواهد شد.

حکمت 26

و درود خدا بر او فرمود: با درد خود بساز، چندان که با تو سازگار است.

حکمت 27

و درود خدا بر او فرمود: برترین زهد، پنهان داشتن زهد است.

حکمت 28

و درود خدا بر او فرمود: هنگامی که تو زندگی را پشت سر می گذاری و مرگ به تو روی می آورد، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود.

حکمت 29

و درود خدا بر او فرمود: هشدار! هشدار! به خدا سوگند چنان پرده پوشی کرده که پنداری تو را بخشیده است.

حکمت 30

و درود خدا بر او فرمود: (از ایمان پرسیدند، جواب داد) 1- شناخت اقسام ایمان ایمان بر چهار پایه استوار است، صبر، یقین، عدل و جهاد. صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد. شوق، هراس، زهد، انتظار. آن کس که اشتیاق بهشت دارد، شهوتهایش کاستی گیرد، و آن کس که از آتش جهنم می ترسد، از حرام دوری می گزیند، و آن کس که که در دنیا زهد می ورزد، مصیبتها را ساده پندارد، و آن کس که مرگ را انتظار می کشد در نیکیها شتاب می کند. یقین نیز بر چهار پایه استوار است، بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه واقعیتها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشینیان، پس آن کس که هوشمندانه به واقعیتها نگریست، حکمت را آشکارا بیند، و آنکه حکمت را آشکارا دید، عبرت آموزی را شناسد، و آنکه عبرت آموزی شناخت گویا چنان است که با گذشتگان می زیسته است. و عدل نیز بر چهار پایه برقرار است، فکری ژرف اندیش، دانشی عمیق و به حقیقت رسیده، نیکو داوری کردن، استوار بودن در شکیبایی. پس کسی که درست اندیشید به ژرفای دانش رسیده، و آن کس که به حقیقت دانش رسد، از چشمه زلال شریعت نوشد، و کسی که شکیبا باشد در کارش زیاده روی نکرده با نیکنامی در میان مردم زندگی خواهد کرد

. و جهاد نیز بر چهار پایه استوار است، امر به معروف، نهی از منکر، راستگویی در هر حال، و دشمنی با فاسقان، پس هر کس به معروف امر کرد، پشتوانه نیرومند مومنان است، و آن کس که از زشتی ها نهی کرد، بینی منافقان را به خاک مالید، و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایداری کند حقی را که بر گردن او بوده ادا کرده است، و کسی که با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا هم برای او خشم آورد، و روز قیامت او را خشنود سازد.

2- شناخت اقسام کفر و تردید و کفر بر چهار ستون پایدار است، کنجکاوی دروغین، ستیزه جویی و جدل، انحراف از حق، و دشمنی کردن، پس آن کس که دنبال وهم و کنجکاوی دروغین رفت به حق نرسید. و آن کس که به ستیزه جویی و نزاع پرداخت از دیدن حق نابیناست، و آن کس که از راه حق منحرف گردید، نیکویی را زشت، و زشتی را نیکویی پندارد و سرمست گمراهی هاست، و آن کس که دشمنی ورزید پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت، و نجات از مشکلات دشوار است، و شک چهار بخش دارد، جدال در گفتار، ترسیدن، دودل بودن، و تسلیم حوادث روزگار شدن. پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد، و آن کس که از هر چیزی ترسید همواره در حال عقب گرد است، و آن کس که در تردید و دودلی باشد زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد، و آن کس که تسلیم حوادث شد و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهاد، هر دو جهان را از کف داد. (سخن امام طولانی است چون در این فصل، حکمتهای کوتاه را جمع آوری می کنم از آوردن دنباله سخن خوددداری کردم)

حکمت 31

و درود خدا بر او فرمود: نیکوکار از کار نیک بهتر، و بدکار از کار بد بدتر است.

حکمت 32

و درود خدا بر او فرمود: بخشنده باش اما زیاده روی نکن، در زندگی حسابگر باش اما، سختگیر مباش.

حکمت 33

و درود خدا بر او فرمود: بهترین بی نیازی ترک آرزوهاست.

حکمت 34

و درود خدا بر او فرمود: کسی در انجام کاری که مردم خوش ندارند شتاب کند، آنچه که نمی دانند درباره او خواهند گفت.

حکمت 35

و درود خدا بر او فرمود: کسی که آرزوهایش طولانی، کردارش نیز ناپسند است.

حکمت 36

و درود خدا بر او فرمود: (در سر راه صفین دهقانان شهر انبار تا امام را دیدند پیاده شدند، و پیشاپیش آن حضرت می دویدند، فرمود چرا چنین می کنید؟ گفتند عادتی است که پادشاهان خود را احترام می کردیم، فرمود:) بخدا سوگند! که امیران شما از این کار سودی نبردند، و شما در دنیا با آن خود را به زحمت می افکنید، و در آخرت دچار رنج و زحمت می گردید، و چه زیانبار است رنجی که عذاب در پی آن باشد، و چه سودمند است آسایشی که با آن امان از آتش جهنم باشد.

حکمت 37

به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: پسرم! چهار چیز از من یادگیر (در خوبیها)، و چهار چیز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل کنی زیان نبینی. الف: خوبیها 1- همانا ارزشمندترین بی نیازی عقل است، 2- و بزرگ ترین ترس بی خردی است، 3- ترسناک ترین تنهایی خودپسندی است 4- و گرامی ترین ارزش خانوادگی، اخلاق نیکوست. ب: هشدارها 1- پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز، همانا می خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیان می کند. 2- از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا از آنچه که سخت به آن نیازی داری از تو دریغ می دارد. و از دوستی با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایی تو را می فروشد. 4- و از دوستی با دروغگو بپرهیز، که او به سراب ماند، دور را به تو نزدیک، و نزدیک را دور می نمایاند.

حکمت 38

و درود خدا بر او فرمود: مستحبات به خدا نزدیک نمی گرداند اگر به واجبات زیان رساند.

حکمت 39

و درود خدا بر او فرمود: زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد. (این از سخنان ارزشمند و شگفتی آور است، که عاقل زبانش را بدون مشورت و فکر و سنجش رها نمی ساز، اما احمق هرچه بر زبانش آید می گوید بدون فکر و دقت، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان می گیرد). (حکمت 40 بگونه دیگری نیز نقل شد) و درود خدا بر او فرمود: قلب احمق در دهان او، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.

حکمت 40

و به یکی از یارانش که بیمار بود فرمود: خدا! آنچه را که از درد بیماری شکایت داری موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بیماری پاداشی نیست اما گناهان را از بین می برد، و آنها را چونان برگ پاییزی می ریزاند، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دستها و قدمهاست، و خدای سبحان به خاطر نیت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی