ترجمه حکمت های 301 - 320 نهج البلاغه ( دشتی )
- شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۲، ۰۵:۱۷ ب.ظ
حکمت 301
و درود خدا بر او فرمود: از گمان مومنان بپرهیز که خدا حق را بر زبان آنان قرار داده است.
حکمت 302
و درود خدا بر او فرمود: ایمان بنده ای راست نباشد جز آنکه اعتماد او به آنچه در دست خداست بیشتر از آن باشد که در دست اوست.
حکمت 303
و درود خدا بر او فرمود: (چون به شهر بصره رسید انس بن مالک را به سوی طلحه و زبیر فرستاد تا آنچه از پیامبر (ص) درباره آنان شنیده یادشان آورد، انس، سر باز زد و گفت من آن سخن پیامبر (ص) را فراموش کردم، فرمود:) اگر دروغ می گویی خداوند تو را به بیماری برص (سفیدی روشن) دچار کند که عمامه آن را نپوشاند. (پس از نفرین امام انس به بیماری برص در سر و صورت دچار شد که همواره نقاب می زد.)
حکمت 304
و درود خدا بر او فرمود: دلها را روی آوردن و نشاط، و پشت کردن و فراری است، پس آنگاه که نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات وادارید، و آنگاه که پشت کرده بی نشاط است، به انجام واجبات قناعت کنید.
حکمت 305
و درود خدا بر او فرمود: در قرآن اخبار گذشتگان، و آیندگان، و احکام مورد نیاز زندگیتان وجود دارد.
حکمت 306
و درود خدا بر او فرمود: سنگ دشمن را از همان جایی که پرت کرده، باز گردانید، که شر را جز شر پاسخی نیست.
حکمت 307
و درود خدا بر او فرمود: (به نویسنده خود عبیدالله بن ابی رافع دستور داد) در دوات، لیقه بینداز، نوک قلم را بلند گیر، میان سطرها فاصله بگذار، و حروف را نزدیک به یکدیگر بنویس، که این برای زیبایی خط سزاوارتر است.
حکمت 308
و درود خدا بر او فرمود: من پیشوای مومنان، و مال، پیشوای تبهکاران است.
حکمت 309
و درود خدا بر او فرمود: (شخصی یهودی به امام گفت: هنوز پیامبرتان را دفن نکرده، درباره اش اختلاف کردید امام فرمود:) ما درباره آن چه که از او رسیده اختلاف کردیم، نه در خود او، اما شما یهودیان، هنوز پای شما پس از نجات از دریای نیل خشک نشده بود که به پیامبرتان گفتید (برای ما خدایی بساز، چنانکه بت پرستان خدایی دارند) و پیامبر شما (گفت: شما مردمی نادانید.)
حکمت 310
و درود خدا بر او فرمود: (از امام پرسیدند: با کدام نیرو بر حریفان خود پیروز شدی؟ فرمود:) کسی را ندیدم جز آنکه مرا در شکست خود یاری می داد. (سید رضی گفت: امام به این نکته اشاره کرد که هیبت و ترس او در دلها جای گرفته بود.)
حکمت 311
و درود خدا بر او فرمود: (به پسرش محمد حنیفه سفارش کرد) ای فرزند! من از تهیدستی بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر. که همانا فقر، دین انسان را ناقص، و عقل را سرگردان می کند، و عامل دشمنی است.
حکمت 312
و درود خدا بر او فرمود: (شخصی مسئله پیچیده ای سوال کرد، فرمود:) برای فهمیدن بپرس، نه برای آزار دادن، که نادان آموزش گیرنده، همانند داناست، و همانا دانای بی انصافی چون نادان بهانه جو است.
حکمت 313
و درود خدا بر او فرمود: (عبدالله بن عباس در مسئله ای نظر داد که امام آن را قبول نداشت و فرمود:) بر تو است که رای خود را به من بگویی، و من باید پیرامون آن بیندیشم، پس اگر خلاف نظر تو فرمان دادم باید اطاعت کنی.
حکمت 314
و درود خدا بر او فرمود: (وقتی امام از جنگ صفین باز می گشت به محله شبامیان رسید، آواز گریه زنان بر کشتگان جنگ را شنید، ناگاه حرب بن شر حبیل شبامی بزرگ قبیله شبامیان خدمت امام رسید به او فرمود:) چنانکه می شنوم، زنان شما بر شما چیره شدند؟ چرا آنان را از گریه و زاری باز نمی دارید؟ (حرب پیاده و امام سوار بر اسب می رفتند به او فرمود:) باز گرد، که پیاده رفتن رئیس قبیله ای چون تو پشت سر من، موجب انحراف زمامدار و زبونی مومن است.
حکمت 315
و درود خدا بر او فرمود: (در جنگ نهروان هنگامی که از کنار کشتگان خوارج می گذشت فرمود:) بدا به حال شما! آنکه شما را فریب داد به شما زیان رساند. شیطان گمراه کننده، و نفسی که به بدی فرمان می دهد، آنان را با آرزوها مغرور ساخت، و راه گناه را بر ایشان آماده کرد، و به آنان وعده پیروزی داد، و سرانجام به آتش جهنم گرفتارشان نمود.
حکمت 316
و درود خدا بر او فرمود: از نافرمانی خدا در خلوتها بپرهیزید، زیرا همان که گواه است داوری کند.
حکمت 317
و درود خدا بر او فرمود: (آنگاه که خبر کشته شدن محمد بن ابی بکر را به او دادند فرمود:) همانا اندوه ما بر شهادت او، به اندازه شادی شامیان است، جز آنکه از آنان دشمن، و از ما دوستی کاسته شد.
حکمت 318
و درود خدا بر او فرمود: عمری که خدا از فرزند آدم پوزش را می پذیرد شصت سال است.
حکمت 319
و درود خدا بر او فرمود: پیروز نشد آن کس که گناه بر او چیرگی یافت، و آنکه با بدی پیروز شد شکست خورده است.
حکمت 320
و درود خدا بر او فرمود: همانا خدای سبحان روزی فقراء را در اموال سرمایه داران قرار داده است، پس فقیری گرسنه نمی ماند جز به کامیابی توانگران، و خداوند از آنان نسبت به گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید.
- ۹۲/۰۶/۰۹