ترجمه حکمت های 401 - 420 نهج البلاغه ( دشتی )
- شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۲۴ ب.ظ
حکمت 401
و درود خدا بر او فرمود: قلب کتاب چشم است (آنچه چشم بنگرد در قلب نشیند.)
حکمت 402
و درود خدا بر او فرمود: تقوی در راس همه ارزشهای اخلاقی است.
حکمت 403
و درود خدا بر او فرمود: با آن کس که تو را سخن آموخت به درشتی سخن مگو، و با کسی که راه نیکو سخن گفتن، به تو آموخت لاف بلاغت مزن.
حکمت 404
و درود خدا بر او فرمود: در تربیت خویش تو را بس که از آنچه در دیگران نمی پسندی دوری گزینی.
حکمت 405
و درود خدا بر او فرمود: در مصیبتها یا چون آزادگان باید شکیبا بود، و یا چون ابلهان خود را به فراموشی زد.
حکمت 406
و درود خدا بر او فرمود: (در روایت دیگری آمد که اشعث بن قیس را در مرگ فرزندش اینگونه تسلیت داد) یا چون مردان بزرگوار شکیبا، و یا چون چهارپایان بی تفاوت باش.
حکمت 407
و درود خدا بر او فرمود: (در توصیف دنیای حرام) فریب می دهد، زیان می رساند، تند می گذرد، از این رو خدا دنیا را پاداش دوستان خود نپسندید، و آن را جایگاه کیفر دشمنان خود قرار نداد، و همانا مردم دنیا چون کاروانی باشند که هنوز بارانداز نکرده کاروانسالار بانگ کوچ سر دهد تا بار بندند و برانند.
حکمت 408
و درود خدا بر او فرمود: (به فرزندش امام مجتبی (ع) فرمود) چیزی از دنیای حرام برای پس از مرگت باقی مگذار، زیرا آنچه از تو می ماند نصیب یکی از دو تن خواهد شد، یا شخصی است که آن را در طاعت خدا بکار گیرد، پس سعادتمند می شود به چیزی که تو را به هلاکت افکنده است، و یا شخصی که آن را در نافرمانی خدا بکار گیرد، پس هلاک می شود به آنچه که تو جمع آوری کردی، پس تو در گناه او را یاری نمودای، که هیچ یک از این دو نفر سزاوار آن نیستید تا بر خود مقدم داری. (این حکمت بگونه دیگری نیز نقل شد)
پس از ستایش پروردگار! آنچه از دنیا هم اکنون در دست تو است، پیش از تو در دست دیگران بود، و پس از تو نیز به دست دیگران خواهد رسید، و همانا تو برای دو نفر مال خواهی اندوخت، یا شخصی که اموال جمع شده تو را در طاعت خدا بکار گیرد پس سعادتمند می شود به آنچه که تو را نگون بخت ساخت، یا کسی است که آن را در گناه بکار اندازد، پس با اموال جمع شده تو هلاک خواهد شد، که هیچ یک از این دو نفر سزاوار نیستند تا بر خود مقدمشان بداری، و بار آنان را بر دوش کشی، پس برای گذشتگان رحمت الهی، و برای بازماندگان روزی خدا را امیدوار باش.
حکمت 409
و درود خدا بر او فرمود: (شخصی در حضور امام (ع) بدون توجه لازم گفت: استغفرالله) مادرت بر تو بگرید، می دانی معنای استغفار چیست؟ استغفار درجه والامقامان است، و دارای شش معنا است، اول: پشیمانی از آن چه گذشت، دوم: تصمیم به عدم بازگشت، سوم: پرداختن حقوق مردم چنانکه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد، چهارم: تمام واجب های ضایع ساخته را به جا آوری، پنجم: گوشتی که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنانکه پوست به استخوان چسبیده و گوشت تازه بروید، ششم: رنج طاعت را به تن بچشانی چنانکه شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی، استغفرالله.
حکمت 410
و درود خدا بر او فرمود: حلم و بردباری، خویشاوندی است.
حکمت 411
و درود خدا بر او فرمود: بیچاره فرزند آدم! اجلش پنهان، بیماریهایش پوشیده، اعمالش همه نوشته شده، پشه ای او را آزار می دهد، جرعه ای گلوگیرش شده او را از پای درآورد، و عرق کردنی او را بدبو سازد.
حکمت 412
و درود خدا بر او فرمود: (اصحاب امام پیرامونش نشسته بودند که زنی زیبا از آنجا گذشت، حاضران دیده به آن زن دوختند) همانا دیدگان این مردم به منظره شهوت آمیز دوخته شده و به هیجان آمده اند، هرگاه کسی از شما با نگاه به زنی به شگفتی آمد، با همسرش بیامیزد که او نیز زنی چون زن وی باشد. (مردی از خوارج گفت: خدا این کافر را بکشد چقدر فقه می داند، مردم برای کشتن او برخاستند، امام فرمود:) آرام باشید، دشنام را با دشنام باید پاسخ داد یا بخشیدن از گناه.
حکمت 413
و درود خدا بر او فرمود: عقل تو را کفایت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد.
حکمت 414
و درود خدا بر او فرمود: کار نیک بجا آورید، و آن را هر مقدار که باشد کوچک نشمارید، زیرا کوچک آن بزرگ، و اندک آن فراوان است، و کسی از شما نگوید که: دیگری در انجام کار نیک از من سزاوارتر است. گرچه سوگند به خدا که چنین است، همانا خوب و بد را مردانی طرفداری می کنند که هر گاه هر کدام از آن دو را واگذارید، انجامشان خواهند داد.
حکمت 415
و درود خدا بر او فرمود: کسی که نهان خود را اصلاح کند، خدا آشکار او را نیکو گرداند، و کسی که برای دین خود کار کند، خدا دنیای او را کفایت فرماید، و کسی که میان خود و خدا را نیکو گرداند، خدا میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد.
حکمت 416
و درود خدا بر او فرمود: بردباری پرده ای است پوشاننده، و عقل شمشیری است بران، پس کمبودهای اخلاقی خود را با بردباری بپوشان، و هوای نفس خود را با شمشیر عقل بکش.
حکمت 417
و درود خدا بر او فرمود: خدا را بندگانی است برای سود رساندن به دیگران، نعمتهای خاصی به آنان بخشیده، تا آنگاه که دست بخشنده دارند نعمتها را در دستشان باقی می گذارد، و هرگاه از بخشش دریغ کنند، نعمتها را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد.
حکمت 418
و درود خدا بر او فرمود: سزاوار نیست که بنده خدا به دو خصلت اعتماد کند، تندرستی، و توانگری، زیرا در تندرستی ناگاه او را بیمار بینی، و در توانگری ناگاه او را تهیدست.
حکمت 419
و درود خدا بر او فرمود: کسی که از نیاز خود نزد مومنی شکایت برد، گویی به پیشگاه خدا شکایت برده است، و کسی که از نیازمندی خود نزد کافری شکوه نماید، گویی از خدا شکوه کرده است.
حکمت 420
و درود خدا بر او فرمود: (در یکی از روزهای عید) این عید کسی است که خدا روزه اش را پذیرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز که خدا را نافرمانی نکنند، آن روز عید است.
- ۹۲/۰۶/۰۹