.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

مقدمه اى بر آشنایى با نهج البلاغه

فرشته شیخی

این مجموعه نفیس و زیبا به نام نهج البلاغه که اکنون در دست ماست و روزگاذر از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشه هاى نو و روشن مرتبا بر ارزش آن افزوده است منتخبى از خطبه ها و دعاها و وصایاى مولاى متقیان على ( ع ) است که در طول زندگى و خصوصا ایام خلافت و زمامدارى آن حضرت در مجامع گوناگون سیاسى و نظامى خطاب به افراد و گروههاى مختلف ایراد گردیده است که بوسیله سید شریف بزرگوار رضى در حدود هزار سال پیش گردآورى شده است .

انگیزه سید رضى(ره)

درآغاز جوانى و طراوت زندگى دست به تألیف کتابى در خصایص و ویژگى هاى ائمه ( ع ) زدم که مشتمل بر خبرهاى جالب و سخنان برجسته آنها بود .

انگیزه این عمل را در آغاز آن کتاب یادآور شدم و آن را آغاز شخن قرار داده ام پس از گردآوردن خصایص امیرمومنان ( ع ) مشکلات و حوادث روزگار از اتمام بقیه کتاب ، همه را بازداشت .

من آن کتاب را مبوب نموده و به فصلهاى مختلفى تقسیم کرده بودم ، در پایان آن ، فصلى که متضمن سخنان جالب امام ( ع ) از سخنان کوتاه در مواعظ حکم ، امثال و آداب « نه خطبه هاى طولانى و نه نامه هاى گسترده » بود آورده شد .

برخى از دوستان آن را جالب و شگفت انگیز ، از جنبه هاى گوناگون دانسته و از من خواستند کتابى تالفى کنم که سخنان برگزیده امیرمومنان ( ع ) در جمیع فنون و بخشهایى مختلف ، از خطبه ها ، نامه ها ، مواعظ ـ ادب در آن گردآید ، زیرا مى دانستند این کتاب متضمن شگفتیهاى بلاغت و نمونه هاى ارزنده فصاحت و جواهر سخنان عرب ، و نکات درخشان از سخنان دینى و دهیوى خواهد بود که هیچ کتابى جمع آورى نشد و در هیچ نوشته اى تمام جوانب آن گردآورى نگردیده است .

از این روخواسته دوستان را اجابت کردم و این کار را شروع کرده در حالى که یقنى داشتم سود و نفع معنوى آن بسیار است ، و بزودى همه جا را تحت سیطره خود قرار خواهد داد .

منظورم این بود که علاوه بر فضائل بیشمار دیگر ، بزگرى قدر ، و شخصیت امیرمومنان را از این نظر روشن سازم که :

امام على (ع)تنها فردى است که از میان تمام نوشتگان که سخنى از آنها به جا مانده به آخرین مرحله فصاحت و بلاغت رسیده و گفتار او اقیانوس بیکرانه که سخن هیچ بلیغعى به پایه آن نخواهد رسید .

روش سید رضى :

تصمیم گرفتم ابتدا خطبه ها ، پس از آن نامه ها ، و سپس کلمات حکمت آمیز جالب آن حضرت را جمع کنم ؛ و به هرکدام از آنها بابى را الختصاصدادم و صحفاتى ویژه آن گردانیدم تا مقدمه اى باشد براى بدست آوردن ، آنچه که به آن دسترسى ندارم و ممکن است در آینده به آن برسم و هرگاه ، سخنى از آن حضرت در مورد بحث و مناظره یا پاسخ سوال و یا منظور دیگرى بود که به آن دست یافتم ول جزء هیچ یک از سه بخش نبود آن را در مناسبترین و نزدیکترین بخش قرار دادم اگر در میان آنچه برگزیده ام فصول غیر منظم و سخنان غیر مرتبى آمده به خاطر آن است که من نکته ها و جملات درخشان آن حضرت را جم مى کنم و منظورم حفظ تمام پیوندها وارتباطات کلامى نیست .

نام نهج البلاغه

بعد از تمام شدن کتاب چنین دیدم که نامش را نهج البلاغه بگذارم زیرا این کتاب درهاى بلاغت را بر روى بیننده مى گشاید و خواسته هایش را به او نزدیک مى سازد . این کتاب را هم مورد نیاز دانشمند و عام است و هم دانشجو و متعلم و هم خواسته شخص بلیغ و زاهد در آن یافت مى شود و در اثناء کلمات امام ( ع ) سخنان شگفت انگیزى در مورد توحید ، عدل و تنزیه خداوند از اشتباهات به خلق مى بینیم که تشنگان را سراب کرده و پرده ها را از زوى تارکى شبهات برمى  گیرد .

منبع : ترجمه مقدمه سید رضى ، معجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه

مقدمه بر آشنائى با نهج البلاغه

این مجموعه نفیس و زیبا به نام نهج البلاغه که اکنون در دست ماست و روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان وظهور افکار و اندیشه هاى نوتر و روشنتر مرتبا بر ارزش آن افزوده است منتخبى از خطبه ا و دعاها و وصایاى مولاى متقیان على ( ع ) است که در طول زندگى و خصوصا ایام خلافت وزمامداریآن حضرت در مجامع گوناگون سیاسى و نظامى خطاب به افراد وگروههاى مختلف ایراد گردیده است که بوسیله سید شریف بزرگوار رضى در حدود هزار سال پیش گردآورى شده است (1)

انگیزه سید رضى از جمع آورى نهج البلاغه

سید رضى در مقدمه کتاب شریف نهج البلاغه درباره انگیزه خود مى گوید : در آغاز جوانى طراوت زندگى دست به تالیف کتابى در خصائص و ویژگیهاى ائمه ( ع ) زدم که مشتمل بر خبرهاى جالب و سخنان برجسته آن بود . انگیزه این عمل را در آغاز کتاب یادآور شدم وآن را آغاز سخن قرار دادم ضس از گردآورى خصائص امیرمومنان ( ع ) مشکلات و حوادث روزگار ا ز اتمام بقیه کتاب ، مرا باز داشت .

من ، کتاب را مبوب نموده به فصلهاى مختلفى تقسیم کردم . در پایان آن را فصلى که تضمن سخنان جالب امام ( ع ) از سخنان کوتاه در مواعظ ، حکم ، امثال وآداب را سخنان و خطبه هاى طولانى ونامه هاى گسترده بود آورده شد برخى از دوستان آن راجالب وشگفت انگیز از جنبه هاى گوناگون دانستند واز من خواستند کتابى تالیف کنم که سخنان برگزیده امیرمومنان علیه السلام در جمیع فنون و بخشهاى مختلف از خطبه ها ، نامه ها ، مواعظ ، و ادب در آن گردآید . چه مى دانستند چنین کارى طراز فصاحت خواهدبود . و من پذیرفتم . که این کار را آغاز کنم چه مى دانستم سودى بزرگ در بردارد . و نامى بلند براثر ، وکوشیدم چند که بتوانم بهاى این سخنان را در بازار فصاحت آشکار و نشان دهم که على ( ع ) در این میدن یکه تاز است واز یگران ممتاز (2)

روش سید رضى در نهج البلاغه

سید رضى خود درمقدمه کتاب نهج البلاغه مى گوید : « دیدم که سخنان امام بر سه محور مضمون است . خطبه ها ، نامه ها و فرمانها ، حکمت و اندرز ، نخست خطبه هاى اعجاب انگیز ، سپس نامه هاى دلاویز سپس سخنان کوتاه وحکمت انگیز را فراهم نمودم و براى هر کدام بابى گشودم و در هرباب برگهایى افزودم تا آنچه تاکنون در نظرم نیاید و در آینده بدست آید ، در آن جاى دهم و اگر سخنى از او یا خواهشى یا حسب حالى است که از آن باب نیست و از قاعده برون است ، در بابى جاى دادم که باآن مناسب و موزون است و بسا که در این گزینش فصلها باشد که موزون نیست چه خواست من از گردآورى معنیهاى بلند و نکته هایى ارجمند بود ، نه رعایت نظم و پیوند (3)

نام نهج البلاغه

در باب نام نهج البلاغه مى توان گفت که این نام توسط خود سید رضى گذاشته شده است وى در مقدمه نهج البلاغه مى گوید « کتاب را نهج البلاغه نامیدم چه درهاى بلاغت را براى بیننده باز میکند و طالبان را بدان فرا مى خواند . هرچه دانشمند و دانش آموز بخواهد در آن است و مطلوب بلیغ و زاهد در آن موجود و نمایان و در اثناى آن سخنان شیوا است که در توحید وعدل خداست و پاک دانستن او از همانندى به آفریدگان که نشاننده سوزش تشنگى هااست . و داروى بیماران و زداینده هر شبهه اى از دلهاى آنان (4)شیخ محمد عبده درمقدمه اى که بر شرح خود بر نهج البلاغه نوشته درباره این عنوان مى نویسد : این کتاب جلیل مجموعه اى از سخنان سید و مولاى ما امیرمومنان ( ع ) است که سید رضى از سخنان متفرق آن حضرت گزینش و گردآورى کرده ونام آن را نهج البلاغه نهاده ومن نامى شایسته تر و مناسبتر از این نام که دلالت بر معناى آن کند سراغ ندارم و بیشتر از آنچه این اسم برآن دلالت داردنمى توانم آنرا توصیف کنم (5)

کمیت نهج البلاغه

نهج البلاغه شامل 241 خطبه و 79 نامه و 480 کلمه کوتاه و آموزنده است (6)که سید رضى در قرن 4 آن را نگاشته ودر ماه رجب سال 400 هجرى تالیف آن را به پایان رسیده است . این خطب ونامه ها و کلمات قصار در زمینه هاى مختلف سیاسى – اجتماعى – اخلاقى – کلام - عقاید - مواعظ واحتجاجات صادر شده است و اکثر آنها به دوران خلافت على ( ع ) وبیانى از حوادث صدر اسلام است (7)

نهج البلاغه شامل کلیه سخنان امام ( ع ) که در عصر سید رضى مندرج بوده نیست چنانکه سید رضى خوداشاره دارد که آنچه دراین مجموعه گردآورى شده

63

است منتخب وگزیده اى از سخنان امیرمومنان است نه همه آنچه از آن حضرت در کتابها موجود بوده است .»

وى در این باره مى نویسد : ادعا نمى کنم که من به همه جوانب سخنان امام ( ع ) احاطه پیدا کرده به طورى که هیچ یک از سخنان آن حضرت را از دست نداده باشم بلکه بعید نمى دانم که آنچه نیافته ام بیش از آن چیزى باشد که یافته ام و انچه در اختیار دارم کمتر از آن چیزى باشد که به دستم نیامده است (8)

مسعودى که تقریبا صد سال پیش از سید رضى مى زیسته است در جلد دوم مروج الذهب تحت عنوان « فى ذکر لمع من کلامه و اخباره و زهده « مى گوید : آنچه مردم از خطبه هاى آن حضرت به خاطر سپرده اند 48 واندى خطبه است که بالبدیهه ایراد مى کردند و مردم آن را حفظ مى کردند و مى نوشتند واز هم مى گرفتند (9)

سید رضى در کتاب نهج البلاغه تنها241 خطبه از امام ( ع ) نقل کرده در حالى که مسعودى 480 واندى آمار مى دهد .

جذابیت و بلاغت سخنان امام ( ع ) باعث شده بود که از همان ابتدا قبل از سید رضى افرادى به جمع آورى بخشهایى از خطبه ها و نامه ها و سخنان امیر ( ع ) بپردازند که ما نیز در ادامه به تعدادى از آنها اشاره مى کنیم (10)

نام عنوان تالیفاتى که پیش از سید رضى انجام شده :

از کسانى که در فاصله قرن اول تا قبل از تالیف نهج البلاغه توسط سید رضى معروف به جمع آورى بخشهایى از سخنان امام على ( ع ) بوده اند مى توان از افراد زیر یاد کرد .

کتاب خطب امیرالمومنین ، نوشته زید بن وهب ( متوفى 96 هجرى کتاب خطب امیرالمومنین نوشته ابومنذر بن الکلبى ( متوفى 205 هجرى )

کتاب خطب على ( ع ) نوشته اسماعیل بن مهران ابى نصر ( متوفى 200 هجرى )

کتاب خطب على ( ع ) نوشته ابو عبدالله محمد بن عمربن واقدالمدنى ( متوفى 206 هجرى )

کتاب خطب على ( ع ) و کتبه الى عماله نوشته المدائنى ( متوفى 225 هجرى )

علاوه بر کتب فوق که شخصا با عنوان کتاب خطب امیرالمومینین ( ع ) یا کتب خطب على ( ع ) پرداخته شد در همین قرون تالیفات زیادى از سوى دانشمندان شیعه و سنى پدیدآمد که حاوى بخشهایى ازسخنان وفرموده هاى على ( ع ) بود . و شمار این کتب بسیار زیاد بوده و طبق پاره اى از تحقیقات افزون بر یکصد ماخذ از مصادر معتبر شیعه وسنى و اهل سنت مى باشد (11)

نیاوردن اسناد :

سید رضى در تالیف گرانقدر خود کلمات امیر المومین را بدون ذکر اسناد آورده است منقولات خود را جز در 17 مورد آن هم به طور کلى ، مستقیما از امیر المومنین نقل کرده است و سلسله راویان حدیث را حذف کرده است (12)

سید رضى در پى خواهش وتقاضاى علاقمندان به کلام بلیغ مولاى متقیان به این کارد دست زد (13)و چون در مقام جمع آورى سخنان فصیح وبلیغ و وحى گونه امام بود به دگر جنبه هاى کار نپرداخته است و راویان را به صورت مستند درج ننموده است و به ذکر ماخذ اشاره نکرده است . به عبارتى دیگر سید رضى روش

65

و سیره معمول محدثان را رد پیش نگرفته است (14)و هیمن امر باعث شده که در انتساب این سخنان به امیرالمومنین تردید شود . که در بخشهاى دیگر به این شبهه پاسخ مى دهیم . اما شک و تردید در این زمینه یعنى انتساب نهج البلاغه به امیرالمومنین با هر نیتى که صورت گرفته خود امرى برکت زا بوده و موجب شده تا در زمینه شناسایى اسناد و مدارک نهج البلاغه تحقیقات ارزشمندى صورت گیرد و در نتیجه تا کنون براى 140 خطبه از 229 خطبه و 62 نامه از 79 نامه و 340 حکمت از 489 حکمت آن سند و ماخذى از مصادر شیعه و سنى قبل یا همزمان یا بعد از تالیف بدست آمده است (15)از کتابهایى که در این زمینه تالیف شده است مى توان به کتب زیر اشاره کرد :

1 ) مصادر نهج البلاغه واسانیده از عبدالزهرا حسینى خطبیب

2 ) مدارک نهج البلاغه از هادى کاشف الغطاء

3 ) پژوهشى در اسناد و مدارک نهج البلاغه از سید محمد مهدى جعفرى اشاره کرد .

براى آشنایى بیشتر با این کتابها در این بخش به بررسى کتاب مصادر نهج البلاغه و اسانیده که ازمهمترین کتاب در زمینه بررسى اسناد مدارک است ، مى پردازیم

66

مصادر نهج البلاغه و اسانیده از عبدالزهرا حسینى خطیب :

نویسنده در این کتاب از منابع روایى چه شیعه و چه سنى استفاده کرده است و روش انتخاب مدارک را به دوران قبل از سال 400 هجرى ( سال تالیف نهج البلاغه ) محدود نکرده است . ابتدا مدارک کلى 1 خطبه را مى آورد و سپس هریک از فرازها ى آن که دارى مدرک ممتاز و مخصوص بخود نمى باشد را جداگانه نوشته و جایگاه دقیق خطبه ها و جایگاه فرازهاى مختلف آن را با ذکر مدارک مربوط به آن مشخص کرده‌اند (16)

نویسنده در این کتاب بیشتر مدارک نهج البلاغه را ذکر کرده و تنها براى تعداد کمى از خطبه ها « خطبه 95 - 96 - 117 - 159 - 161 - 212 - 113 ) و بعضى از نامه ها « نامه 58 » و تعدادى از حکمت ها « حکمت شماره 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 61 - 247 - 329 - 355 - 428 - 436 - 437 - 464 - 474 » نتوانسته مدارک لازمى استخراج کند (17)

روش نویسنده به این صورت است که ابتدا خطبه را بیان نموده و در زیر خطبه به ذکر مصادر یا مصدر آن خطبه پرداخته و بعد از بیان مصادر و ماخذ سند خطبه را بیان نموده است . براى مثال نویسنده مصادر واسناد خطبه ها را بدینصورت بیان نموده :

ابتدا خطبه

ذکر مصادر : از مصادر این خطبه مروج الذهب مسعودى ؛ ج س – ص 149 و آن را مستند ذکرکرده اند

67

سند : قال حدثنا المنقوى ـ فال حدثنا عبدالعزیزبن الخطاب الکوفى به ثال حدثنا فضیل بن مرزوق ابن العباس (18)

و بعد از ذکرسند راویان دیگر را نیز بیان نموده واز دیگر راویان این خطبه ابن عسکر در تاریخ دمشق است که آن را به دو صورت روایت کرده است :

1 ) در جز اول ص 305 با سندس از عمروبن مره گفت سمعت عبدالله بن حارث عن زهیر بن الارحم قال خطبنا على بن ابیطالب

2 ) در جزء دهم ، ص 225 در ترجمه بکاربن هلال العاصرى ، با ؟ عن الحسن بن محمدبن بکابن هلال قال حدثنا ابى عن ابیر ، قال حدثنى ابوعمر والانصارى عن على قال لاهل العراق (19)

مصادر شریف رضى

گفتیم سید رضى روایات را بصورت مستند ( جز در 17 مورد ) درج ننموده است . این سخن به این معناست که سید رضى در ذکر روایات و خطبه ها و نامه ها و حکمت ها آنها را مستقیما از امام على ( ع ) نقل مى کند مثلا مى گوید قال علیه السلام بدون اینکه راوى یا راویان را ذکر کند . اما در 17 مورد سید رضى راویان را ذکر کرده در عین حال در همه این موارد نیز سند را به طور کامل بیان نکرده است .

در برخى موارد فقط به ذکر 1 یا 2 راوى بسنده کرده و آنرا از امام نقل مى کند براى نمونه در آغاز خطبه 182 آمده است . روى عن نوف البکالى قال خطب هذه الخطبه امیرالمومنین ( ع ) بالکوفه

68

در موارد دیگر نام کتابى را که آن خطبه – یا نامه - یا حکمت در آن ذکر شده و سید رضى خودش از آن استفاده کرده را به همراه نویسنده نقل مى کند . مثلا سید رضى در نامه 75 سند را چنین آورده است که ذکره الواقدى فى کتاب الجمل (20)

در یک مورد از این 17 مورد نیز سند را کامل آمده و آن خطبه 234 است که سید رضى سند آنرا چنین آورده است . که : روى ذعلب الیمامى عن احمد بن قبیبه عن عبدالله بن یزید عن مالک بن دحیه قال کنا عند امیرالمومنین ( ع ) و قد ذکر عنده اختلاف الناس فقال (21)

نتیجه گیرى :

دریک نتیجه گیرى کلى مى توان گفت اسناد نهج البلاغه در چه خطبه هایى که سید رضى سند آنها را نیاورده و چه این 17مورد که سند آنها به طور کلى بیان شده مسند و متصل است زیرا همانطور که گفتیم سند این 17 مورد هم کامل بیان نشده است که درا ینجا از آنها یادمى کنیم (22)

1 ) خطبه امام ( ع ) درباره روزگار و مردمان که شریف رضى یادآورى کرده است این خطبه را جاحظ در البیان و التبیین آورده است .( خطبه 32 نهج البلاغه .)

2 ) روایت نوف بکالى از امیر مومنان ( ع ) ،( خطبه 182 نهج البلاغه )

3 ) روایت سعد بن صدقه از امام صادق ، ( خطبه 91 نهج البلاغه معروف به خطبه اشباع

69

خطبه امام ( ع ) به نقل از دغلب یمانى از احمدبن قتیب از عبدالله بن یزید از مالک بن دحیه ، کلام 234 نهج البلاغه

خطبه امام ( ع ) در ذى قار پیش از جنگ جمل به نقل از الجمل واقدى ( خطبه 231 نهج البلاغه )

نامه امام ( ع ) به طلحه و زبیر به نقل از ابوجعفر اسکامى در کتاب المقامات فى مناقب امیر المومنین ،( نامه 54 نهج البلاغه )

عهد نامه اى که امام ( ع ) براى قبایل ربیعه یمن تنظیم فرموده و از خط هشام بن کلبى نقل شده است ( نامه 74 نهج البلاغه )

نامه امام ( ع ) به معاویه که در آغاز بیعت مردم با آن حضرت نوشته شده و واقدى آن را در کتاب الجمل آورده است .( نامه 75 نهج البلاغه )

نامه امام به ابوموسى در پاسخ نامه او درباره حکمین این نامه را سعید بن یحیى اموى در کتاب المغازى آورده است . ( نامه 78 نهج البلاغه )

خبر ضرار بن صخره در توصیف امام ( ع ) نزد معاویه و بیان کلمات آن حضرت در نیمه شب ( حکمت 77 نهج البلاغه )

حکایت ابوجعفر محمدبن على باقر ( ع ) از امیرمومنان ،( حکمت 88 نهج البلاغه )

روایت نوف بکالى از امیرالمومنین ( ع ) ،( حکمت 104 نهج البلاغه )

روایت کمیل بن زیاد نخعى در همراهى امام ( ع ) در صحرا و نقل حکمتى بلند از آن حضرت . ( حکمت 147 نهج البلاغه )

آنچه ابوعیبد قاسم بن سلام هروى از غریب الحدیث در کتاب خود ذکر کرده ( غریب الکلام4

70

سخنى که ابن جریر طبرى در تاریخ خود عبدالرحمن پسر ابن لیلى فقیه روایت کرده ( حکمت 373 نهج البلاغه )

روایت ابوحنیفه از امام ( ع ) درباره امر به معروف و نهى از منکر .( حکمت 375 نهج البلاغه )

روایت ثعلب از ابى اعرابى از امام ( ع ) درباره آزمایش مردم .( حکمت 343 نهج البلاغه )

مصادر و مدارک نهج البلاغه

مصادر و مدارک نهج البلاغه راکه مى توان به آنها اعتماد کرد و آنچه را که در نهج البلاغه آمده است براساس آنها از امام دانست عبارتند از (23)

1 ) کتابهایى که در بیش از تدوین نهج البلاغه تدوین گردیده اند و با واسطه از آنها نقل مطب شده است .

2 ) کتابهایى که بیش سال 400 هجرى تالیف شده اند و تا کنون باقى مانده و موجودند

3 ) کتابهایى که پیش از زمان شریف رضى نوشته شده است و کلام امام ( ع ) با اسنادى غیر از طریقى که سید رضى آورده است و براساس مدارکى دیگرنقل کرده اند .

4 ) کتابهایى که پس از زمان شریف رضى نوشته شده است و کلام على ( ع ) را به صورتهاى مختلف از آنچه در نهج البلاغه است آورده اند .

بررسى مسئله اسناد نهج البلاغه به امام على ( ع )

بیش از این گفتیم که نهج البلاغه مسند نیست . این امر باعث شده تا در انتساب نهج البلاغه به امام على ( ع ) تردید شود

71

از نظر علماى شیعه در صحت انتساب نهج البلاغه به اما م على ( ع ) آن هم به طور کلى و فى الجمله تردید وجود ندارد و بالطبع اثبات این امر که الفاظ نهج البلاغه خصوصا خطبه هاى آن بدون استثنا و از زبان على ( ع ) صادر شده کارى دشوار است . اما قرائن صحت انتساب کلى این کتاب به على ( ع ) بسیار بوده (24)که عبارتند از (25)

محتواى اکثر خطب ، رسائل ، کلمات قصار نهج البلاغه با تصویرى که از على ( ع ) در ذهن وجود دارد مطابقت مى کند .

نسبت به تقوى و ثاقت شخص رضى کمال اطمینان وجود دارد .

بسیار از خطب و رسائل نهج البلاغه در منابع قبل از سید رضى با سندمتصل تا على ( ع ) قابل شناسائى است

تاریخ صحیح حوادث نیمه نخست قرن اول هجرى گواه دیگرى بر اصالت بسیارى از مطالب نهج البلاغه است

بلاغت نهج البلاغه و فصاحت بى نظیر آن عامل دیگرى در صدور آن از شخص امام مى باشد

72

دانشمندان اهل سنت نیز کمابیش اصل صحت انتساب نهج البلاغه را به على ( ع ) پذیرفته و بعضى از آنان در زمینه شرح تصحیح متن و طبع آن کارها و خدماتى انجام داده اند همانند ابن ابى الحدید که درشرح خود به رد بعضى تشکیکات مربوطه به انتساب این کتاب به امام على ( ع ) پرداخته است (26)

در این میان گروهى از بزرگان اهل سنت صحت انتساب نهج البلاغه به على ( ع ) را مورد تردید قرار داده‌اند و اولین کسى که در این زمینه به تشکیک پرداخت ابن خلکان است او تنها در انتساب نهج البلاغه به امیر ( ع ) تردید داشت بلکه در شرح حال سید مرتضى برادر سید رضى مى نویسد مردم درباره نهج البلاغه اختلاف پیدا کردند که آیا او مولف آن کتاب است یا برادرش سید رضى . اما کسى که مسئله سند براى او امر مهمى به شمار رود نباید چنین غیر مستند سخن بگوید واظهار بدارد مردم درباره مولف نهج البلاغه تردید کرده اند . چون در صحت انتساب نهج البلاغه به سید رضى از نقطه نظر جمع آورى وتالیف تردیدى وجود ندارد و در این باره قرائن روشنى وجود دارد که علامه امینى

73

در کتاب الغدیر و سید عبدالزهرا حسینى در کتاب مصادر نهج البلاغه و اسانیده به بخشى از آن اشاره کرده اند .

پاسخ به شبهه عدم صحت انتساب نهج البلاغه به امام على ( ع )

تا اینجا بیان کردیم که نبودن سند متصل در صدر خطب ، رسائل و کلمات قصار نهج البلاغه و یا لااقل عدم ذکر ماخذ باعث تردید افرادى مثل ابن خلکان در زمنه انتساب آن به حضرت على ( ع ) شده است . اما با اشاره به نکات عدم سندمتصل را نمى توان گواه قاطع بر عدم انتساب نهج البلاغه به على ( ع ) به شمار آورد .

1 ) فقها ومحدثان در درجه اول اهتمام خود را در یافتن روایات مستند و صحیح در حوزه احکام وتکالیف متمرکز کرده اند و برعکس در رشته هاى فضائل واخلاق و آداب ، حساسیت کمترى از خود نشان داده اند در این میان نهج البلاغه نیز که از نظر محتوى مجموعه اى اخلاقى و سیاسى و اجتماعى است با تاثیر از این رویه به گونه غیر مستند جمع آورى گردیده است (27)

2 ) نکته دوم در ارتباط با شخصیت سیدرضى است اواساسا شخصیت فقهى و حدیثى نداشته است و به عبارتى این ابعاد در شخصیت او تحت الشعاع جنیه ادبى قرار دارد . در جمع آورى نهج البلاغه نیز وجود همین بعد است که او را وادار مى کند تنها به انتخاب مواضع بلیغ سخن امام على ( ع ) بپردازد و در پایان آن را نهج البلاغه نام نهد . منطق سید رضى در عدم اشاره به ماخذ وسند احتمالا آن بوده که نهج البلاغه از نظر ویژگى ممتازى که دارد خود حجت خویش

74

است . و هیچ سندى گویاتر از الفاظ و معانى نهج البلاغه ، نمى تواند بهتر بر صحت انتساب آن به على ( ع ) دلالت نماید . (28)

اقسام تالیف درباره نهج البلاغه

از زمانى که نهج البلاغه توسط سید رضى گردآورى شده تالیفاتى پیرامون آن صورت گرفته که مى توان تحت عنوان هاى زیر قرارداد (29)

کتابهاى لغت نهج البلاغه

ترجمه نهج البلاغه یا بخشى از آن

شرح نهج البلاغه یا بخشى از آن

منتخب نهج البلاغه

مستدرک نهج البلاغه

مدارک و اسناد نهج البلاغه

فهرست و معجم نهج البلاغه

موضوعات نهج البلاغه

آشنائى با نهج البلاغه

10 ) متفرقات نهج البلاغه

در ادامه راجع به این عناوین توضیحاتى از نظر مى گذرد :

کتاب لغت نهج البلاغه

سهل ممتنع الفاظ نهج البلاغه سبب شده است که شارحان نهج البلاغه در ابتدا به شرح لغات و مشکلات الفاظ و تبیین این کتاب بپردازند والبته کتابهاى

75

لغت خاص نهج البلاغه کمتر تدوین شده است ولى در هر صورت این کارى ضرورى بوده و از جمله آنها کتابهاى زیر است (30)

قاموس نهج البلاغه از محمد على شرقى – 4 جلد

سیرى در فرهنگ لغات نهج البلاغه تالیف کریم زمانى جعفرى

حل لغات نهج البلاغه تالیف موسى اعجاز حسین هندى

ترجمه نهج البلاغه یا بخشى از آن

دکتر سید جعفر شهیدى در این باره مى گوید سالها بلکه قرنها از تالیف کتاب نهج البلاغه گذشت تا فارسى زبانان عرب دان برآن شدند تا این اثر را به فارسى برگردانند . تاریخ دقیق ترجمه فارسى این کتاب معلوم نیست بسیارى از پژوهشگران برآن بودند که نخستین ترجمه فارسى نهج البلاغه در سده دهم هجرت ودر حکومت صفویان صورت گرفته است و دیرینه ترین ترجمه اى که آنرا در اختیار داشتند ترجمه جلال الدین حسین بن شرف الدین اردبیلى معاصر اسماعیل صفوى است . و پس از آن ترجمه ملافتح الله کاشانى متوفى به سال 988 که آنرا « تنبیه الغافلین » نامیده است ، و از آن پس ترجمه‌هاى دیگرکه جستجو کننده براى اطلاع بیشتر میتواند به مقاله نهج البلاغه چیست ؟ از مرحوم ابن یوسف شیرازى مراجعه کند (31)

به هرحال بیش از یکصد ترجمه و شرح به زبانهاى فارسى ، عربى ، انگلیسى ، آلمانى ، فرانسه ، اردو ، و … درباره نهج البلاغه وجود دارد که نهج البلاغه به تصحیح و شرح دکتر صبحى صالح ابن ابى الحدید و میرزا حبیب الله خویى

76

وآثار علامه شیخ شوشترى درباره آن از مهمترین آثار پیرامونش به شمار مى آید (32)

از بین ترجمه هاى این کتاب شریف مى توان به ترجمه هاى زیر اشاره کرد (33)( ترجمه به فارسى )

ترجمه وشرح مختصر به حکم سید علینقى فیض الاسلام

سخنان امام على از جواد فاضل

ترجمه وشرح مختصرى از قستمى از نهج البلاغه به قلم مروم سید محمود طالقانى

ترجمه دکتر اسدالله مبشرى

ترجمه محسن فارسى

ترجمه مختصر از بهر خراسانى در سه جلد

از ترجمه هاى انگلیسى مى توان از (34)

ترجمه اى است به قلم محمد عسگرى که در هندوستان چاپ شده است

ترجمه اى است از سید على رضا در 2 جلد

ترجمه مفتى جعفرى حسین در 1 جلد

از ترجمه هاى اردو مى توان به (35)

شرح النهج در 2 جلد از سید ظفر مهدى هندى

الاشاعر به زبان اردو از حسن امروهى

77

شرح النهج نگارش غلامعلى موسوى قندى

ترجمه نهج البلاغه ، ترجمه غلامعلى اسماعیلى بهاونکرى

البته نهج البلاغه به زبان ترکى و بخشهایى از آن به زبان آلمانى – ایتالیایى ودیگر زبانها ترجمه شده است (36)

شرح بر نهج البلاغه یا بخشى از آن

از عصر تالیف نهج البلاغه تا کنون بیش از دویست شرح برتمام نهج البلاغه یا بخشى از آن نوشته شده که متاسفانه بسیارى از شرحهاى متقدم از دست رفته . اینکه چه کسى نخستین شرح را بر نهج البلاغه نگاشته است دقیقا مشخص نیست . اما به احتمال زیاد نخستین شرح ازابونصر محمد بن مسعود بن وبرى حنفى است . البته شیخ آقا بزرگ تهرانى بر این است که نخستین شرح را بر نهج البلاغه خود سید رضى نوشته که در واقع تعلیقاتى است بر نهج البلاغه و پس از او سید مرتضى شرحى بر خطبه « شقشقیه » نوشته بوده است (37)

عبدالزهرا خطیبى در جلد اول کتاب مصادر نهج البلاغه واسانیده صد ویک شرح بر نهج البلاغه را معرفى نموده است که در زیر به تعدادى از آنها اشاره مى کنیم .

شرح نهج البلاغه تالیف کمال الدین ابن میثم بحرانى به زبان عربى

شرح نهج البلاغه از مولا محمد صالح قزوینى به زبان فارسى

شرح نهج البلاغه شیخ محمدعبده مصرى به زبان عربى

78

منهاج البراعه به زبان عربى از سید حبیب الله خویى در 4 جلد ، بقیه توسط حسن حسن زاده آملى

شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید در 20 جلد به زبان عربى (38)

علامه امینى در کتاب الغدیر 81 نفر از شارحان نهج البلاغه را ذکر کرده و شیخ حسین جمعه اسامى 210 شرح از شروح نهج البلاغه را از کتابخانه هاى ایران و لبنان و عراق گردآورى کرده است (39)

علامه شیخ محمد کاشف الغطاء مى گوید : تا امروز « سال 1360 » به 66 شرح از طرف دانشمندان بزرگ اسلامى بر نهج البلاغه نوشته شده است دست یافته ام و این به غیر از شرحهاى مى باشد که بر قسمتى از خطبه ها نوشته اند و قطعا از 90 شرح کمتر نیست پاره اى از دانشمندنن گفته اند تا کنون صد شرح برنهج‌البلاغه نگارش یافته است (40)

منتخب نهج البلاغه

بسیارى از عالمان و فاضلان بخشهایى از نهج البلاغه را گزیش کرده ( مثلا بخشهایى زا مواعظ یا بخشى از دعاهاى نهج البلاغه یا بخشى از خطبه اى نهج البلاغه ) و به صورت منتخب نهج البلاغه عرضه داشته اند . از آن جمله :

منتتخب وصایا امیرالمومنین و حکمه از میرقاسم قره باقى .

دعاهاى نهج البلاغه از عباس بهروزى در سال 1361

تحفه العابدین از سید مهدى بن صالح حسینى طباطبائى حکیم . برگزیده اى از مواعظ نهج البلاغه (41)

مستدرک نهج البلاغه

79

پس از تالیف نهج البلاغه جمعى از عالمان تلاش نمود ه اند ، تا آنچه که از سخنان و نامه هاى امیر مومنان على ( ع ) در کتابهاى مختلف موجوداست . و در نهج البلاغه نیاورده گردآورى کنند و بر نهج البلاغه بیفزایند . و مستدرک بنویسند التبه از تالیفات کهن در این باب ، جز نامى در کتابها باقى نمانده است ولى تالیفات جدیدى صورت گرفته که بسیار باارزش است براى نمونه :

نهج البلاغه از سید کاظم کفائى

ملحق نهج البلاغه از عبدالله بن اسماعیل بن احمد جلى که ابن ابى الحدید معتزلى در شرح خود از او و کتابش یاده کرده است .

النهج القویم فى کلام امیرالمومنین از سید خلف بن عبدالمطلب مشعشى حویزى (42)

مدارک و اسناد نهج البلاغه

بسیار از عالمان کتابهایى باعنوان اسناد نهج البلاغه ، مدارک نهج البلاغه اسناد نهج البلاغه ومصادرنهج البلاغه تالیف کرده اند . و سبب تالیف چنین کتابهایى این است که سید رضى در نقل مطالب امام ( ع ) چنانچه اشاره رفت جز در 17 مورد سند خود را ذکر نکرده است از این رو براى دفع شبهات درباره مدارک نهج البلاغه و اسناد آن آثار متعددى تالیف شده واسناد و مدارک نهج البلاغه از کتابهاى عامه وخاصه گردآورى شده است . تا جاى هرگونه شک و تردید را پاک کند که مهمترین آنها عبارتنداز :

مصادر نهج البلاغه و اسانیده از سیدعبدالزهرا حسینى خطیب در 4 جلد

80

مدارک نهج البلاغه از عبدالله نعمه

پژوهشى در اسناد و مدارک نهج البلاغه از سید محمد مهدى جعفرى

روش تحقیق در اسناد و مدارک نهج البلاغه از محمد دشتى

مدارک نهج البلاغه و دفع الشبهات عنه از هادى کاشف الغطاء (43)

فهرست ومعجم نهج البلاغه

از جمله ضرورى ترین اقدامات در راه آشنایى بیشتر با نهج البلاغه واستفاده بهتر از آن و فراهم ساختن زمینه تحقیق و بررسى و مطالعه آن ، تنظیم فهرستهاى کامل و کشف المطالب وتنظیم هاى موضوعى و فرهنگهاى تفضیلى از نهج البلاغه است . هرچند در این زمینه اقداماتى صورت گرفته است اما هنوز نیاز به اقدامات گسترده تر و عمیق تر باقى است که از آن جمله مى توان به کتابهاى زیر اشاره نمود .

المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه از سید کاظم محمدى و محمد دشتى

کشف الستار عن نهج البلاغه از احمد کاشانى

المعجم الموضوعى نهج البلاغه از اویس کریم محمد که موضوعات نهج البلاغه را تحت 22 عنوان باب بندى کرده است .

فرهنگ آفتاب : فرهنگ تفصیلى مفاهیم نهج البلاغه از عبدالمجید معادیخواه [1](

موضوعات نهج البلاغه

بسیارى از اندیشمندان براى پاسخگویى به نیازهاى معرفتى و تبیین مباحث گوناگون نهج البلاغه به روش موضوعى روى آورده اند و در این کتاب شریف مطالبى را تنظیم وتدوین نموده اند و به صورت آثار مصنوعى ارائه کرده اند که به تعدادى از آنها اشاره مى کنیم :

امامت در نهج البلاغه از محمد تقى شریعتى

خوارج از دیدگاه نهج البلاغه از حسین نورى

شهادت در نهج البلاغه از محمد محمدى رى شهرى

خدا در نهج البلاغه از محمد على گرامى

سیرى در نهج البلاغه از مرتضى مطهرى (44)

آشنایى با نهج البلاغه

بسیارى از اندیشمندان آثارى تالیف کرده اند تا نهج البلاغه و آفاق آن و چگونگى تالیف و آثار درباره آن را معرفى نمایند از این جمله است آثار زیر :

آشنایى با نهج البلاغه سید محمد مهدى جعفرى

نهج البلاغه چیست ؟ از ابن یوسف شیرازى

شناخت نهج البلاغه از محمد دشتى

کلام جاودانه از محمد رضا حکیمى (45)

متفرقات نهج البلاغه

درباره نهج البلاغه آثارى دیگرتالیف شده است که از عناوین یاد شده تا اینجا خارج است و مى توان آنها راتحت 1 مجموعه قرار داد از این جمله است

82

نهج البلاغه از کیست از محمد حسن آل یاسین ترجمه محمود عابدى

پرتوى از نهج البلاغه از سید جواد مصطفوى

روائع نهج البلاغه از جرج جرداق . این کتاب با عنوان بخشى از زیبائیهاى نهج البلاغه توسط محمد رضا انصارى و با عنوان شگفتیهاى نهج البلاغه توسط فخرالدین حجازى ترجمه شده است !([1]

منابع و مآخد

) پژوهشى در تاریخ حدیث شیعه ، دکترمجید معارف ، موسسه فرهنگى و هنرى ضریح ، چاپ اول ، تهران 1374

) تاریخ عمومى حدیث ـ دکتر مجید معارف ـ انتشارات کویر ـ چاپ اول ـ تهران ـ 1377

) چشمه خورشید : مصطفى دلشاد تهرانى

) روش تحقیق در اسناد و مدارک نهج البلاغه ـ محد دشتى ـ نشر امام على ( ع ) ـ چاپ اول ـ قم ـ آذرماه 1368

) سیرى در نهج البلاغه ـ مرتضى مطهرى ـ انتشارات صدرا ـ چاپ نهم ـ تهران ـ 1372

) مجموعه مقالات نهج البلاغه وگردآورنده آن ـ على دوانى ـ بنیاد نهج البلاغه ـ چاپ دوم ـ بى جا ـ پائیز 73

) معجم المفهرس ( الفاظ نهج البلاغه ) ـ محمد دشتى و محمد کاظم محمدى

) مصادر نهج البلاغه و اسانیده ـ عبدالزهرا الحسینى الخطیب ـ دارالاضوا ء ـ الطبعه الثلاثه ـ بیروت

) نهج البلاغه ـ سید رضى ـ ترجمه دکتر جعفر شهیدى ـ چاپ اول ـ 1368 ـ چاپ 15 ـ 1378 ـ انتشارات علمى فرهنگى ـ بى جا

پا‌نوشت‌ها :

1- سیرى در نهج البلاغه ـ ص 3

2- نهج البلاغه ـ دکتر سید جعفر شهیدى ـ مقدمه

3- همان ص3

4- نهج البلاغه ـ سید جفعر شهدى ـ مقدمه

5- چشمه خورشید ـ ص 149

6- نهج البلاغه

7- تاریخ عمومى حدیث 218

8- چشمه خورشید ـ ص 148

9- سیرى در نهج البلاغه ـ ص 22

10- پژوهشى در تاریخ حدیث شیعه، ص 53

11- همان ، ص 54

12- چشمه خورشید ص 15

13- پژوهشى در تاریخ حدیث شیعه، ص 55

14- همان ،ص ج

15- تاریخ عمومى حدیث ، ص 220

16- روش تحقیق در اسناد و مدارک نهج البلاغه ، ص 20

17- همان ، ص 20

18- مصادر نهج البلاغه و اسانیده ـ عبدالزهرا حسینى خطیب، ص 382

19- همان، همان صفحه

20- معج المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، خطبه 182

21- همان ، نامه 75

22- چشمه خورشید، ص 189

23- .چشمه خورشید، ص 188

24- پژوهشى در در تاریخ حدیث شیعه ،ص 58

25- همان ، همان ص

26- همان ، همان ص

27- برداشت از کتاب "پژوهشى در تاریخ حدیث شیعه" ص 58 ـ 57

28- همان ـ ص 61

29- چشمه خورشید، ص 348

30- چشمه خورشید، ص 189

31- نهج البلاغه، سیدجعفر شهیدى، مقدمه

32- دانش حدیث، ص 105

33- مجموعه مقالات هج البلاغه و گردآورنده آن ، ص 188

34- همان ، ص 189

35- مجموعه مقالات نهج البلاغه ص 190

36- همان، همان ص

37- چشمه خورشید، ص 372

38- مجموعه مقالات نهج البلاغه و گردآورنده آن، ص 186،185

39- پژوهشى در تاریخ حدیث شیعه ، ص 156

40- مجموعه مقالات نهج البلاغه و گردآورنده آن، ص 184

41- چشمه خورشید، 384

42- چشمه خورشید، ص 386

43- .چشمه خورشید، ص 388

44- چشمه خورشید، ص 380

45- همان، ص 391

46- همان، ص 392

47- همان ، همان ص

منبع :حدیث اندیشه ـ پیش شماره 2 ، زمستان 79

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی