ترجمه خطبه های 76 - 80 نهج البلاغه ( شهیدی )
- چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۲۵ ق.ظ
خطبه 76-نکوهش رفتار بنی امیه
فرزندان امیه میراث محمد (ص) را اندک اندک به من می رسانند، چنان که شتربچه را اندک اندک شیر بنوشانند. به خدا، که اگر زنده مانم بیت المال را پراکنده گردانم، چنان که قصاب پاره شکمبه خاک آلوده را به دور افکند. (و التراب الوذمه نیز روایت شده است، و آن قلب در عبارت است الوذام التربه. و گفته امام لیفوقوننی یعنی اندک اندک از مال به من می دهند، چنان که نوشاندن شیر به شتربچه، و آن یکبار دوشیدن است. و ذام جمع و ذمه و آن پاره ای از شکمبه یا جگر است که در خاک افتد پس آن را برفشانند.)
خطبه 77-نیایش
که بدان دعا می کرد خدایا! بر من ببخش آن چه را که از من بدان داناتری، و اگر بدان باز گشتم تو به بخشایش باز گرد که بدان سزاوارتری. خدایا! بر من ببخشا وعده هایی را که نهادم وآن را نزد من وفایی نبود، و بیامرز آنچه را به زبان به تو نزدیکی جستم و دل راه مخالف آن را پیمود. خدایا! بر من ببخشای نگاههایی را که نباید، و سخنانی که به زبان رفت و نشاید، و آن چه دل خواست و نبایست، و آن چه بر زبان رفت از ناشایست.
خطبه 78-پاسخ اخترشناس
(چون آهنگ جنگ خوارج کرد یکی از اصحاب گفت: ای امیرمومنان از علم ستارگان گویم که اگر در این هنگام به راه افتی، ترسم به مراد خود نرسی، امام (ع) فرمود:) پنداری تو ساعتی را نشان می دهی که هر که در آن به سفر رود بدی به وی نرسد، و از ساعتی می ترسانی که اگر در آن، راه سفر پیش بگیرد، زیان وی را در میان خویش گیرد؟ هر که تو را در این سخن راستگو پندارد، قرآن را دروغ انگارد، و در رسیدن به مطلوب و دور کردن آنچه ناخوش است و نامحبوب، خود را از خدا بی نیاز شمارد. تو، از آن که سخنت را کار بندد، چشم داری که تو را سپاس دارد و پروردگارش را به حساب نیارد، چه به گمان خویش، ساعتی را بدو نشان داده ای که در آن به سودی رسیده و از زیانی رهیده است. (سپس روی به مردم کرد و فرمود:) ای مردم! از اخترشناسی روی بتابید، جز آنچه بدان راه دریا و بیابان را یابید، که این دانش به غیب گویی می کشاند و غیب را جز خدا نداند. منجم چون غیبگوست، و غیبگو چون جادوگر، و جادوگر چون کافر است، و کافر در آذر، به نام خدا به راه بیفتید!
خطبه 79-نکوهش زنان
و از خطبه های آن حضرت است پس از پایان نبرد جمل، در نکوهش زنان مردم! ایمان زنان ناتمام است، بهره آنان ناتمام، خرد ایشان ناتمام. نشانه ناتمامی ایمان، معذور بود نشان از نماز و روزه است به هنگام عادتشان، و نقصان بهره ایشان، نصف بودن سهم آنان از میراث است نسبت به سهم مردان، و نشانه ناتمامی خرد آنان این بود که گواهی دو زن چون گواهی یک مرد به حساب رود. پس از زنان بد بپرهیزید و خود را از نیکانشان وا پایید، و تا در کار زشت طمع نکنند، در کار نیک از آنان اطاعت ننمایید.
خطبه 80-وارستگی و پارسائی
ای مردم! پارسایی، دامن آرزو در چیدن است، و شکر نعمت حاضر گفتن، و از ناروا پارسایی ورزیدن. و اگر از عهده این کار برنیایید، چند که ممکن است خود را از حرام وا پایید و شکر نعمت موجود فراموش منمایید. که راه عذر بر شما بسته است، با حجتهای روشن و پدیدار، و کتابهای آسمانی و دلیلهای آشکار.
- ۹۲/۰۶/۱۳