.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

ترجمه خطبه های 166 - 170 نهج البلاغه ( شهیدی )

خطبه 166- در ابتدای حکومتش

در آغاز خلافت خود همانا خدای تعالی کتابی راهنما را نازل فرمود و در آن نیک و بد را آشکار نمود، پس راه خیر را بگیرید تا هدایت شوید، و از راه شر برگردید و به راه راست روید. واجبها! واجبها! آن را برای خدا به جا آرید که شما را به بهشت می رساند. خدا حرامی را حرام کرده که ناشناخته نیست، و حلالی را حلال کرده که از عیب خالی است، و حرمت مسلمان را از دیگر حرمتها برتر نهاده، و حقوق مسلمان را با اخلاص و یگانه پرستی پیوند داده، پس مسلمان کسی است که مسلمان از دست و زبان او آزاری نبیند جز آنکه برای حق بود، و گزند مسلمان روا نیست جز در آنچه واجب شود. بر چیزی پیشی گیرید که همگانتان را فراگیر است- مرگ- که یک یک شما از آن ناگزیر است. همانا مردم پیش روی شمایند- و مرگ آنان بر شما آشکار- و مرگ از پس، شما رامی خواند- و شما در چنگال آن گرفتار- سبکبار باشید تا برسید، که پیش رفتگان برپایند و پس ماندگان را می پایند. خدا را! وا پایید در حق شهرهای او و بندگان، که شما مسئولید حتی از سرزمینها و چهارپایان. اگر خیری دیدید آن را دریابید، و اگر شری دیدید روی از آن بیابید.

خطبه 167- پس از بیعت با حضرت

(پس از آنکه با او به خلافت بیعت کردند، مردمی از صحابه بدو گفتند، چه شود آنان را که بر عثمان شوریدند کیفر دهی؟ امام فرمود:) برادران، چنین نیست که آنچه را می دانید ندانم، لیکن چگونه نیرویی فراهم آوردن توانم؟ این مردم با ساز و برگ و نیرو به راه افتاده اند، بر آنان قدرتی نداریم و آنان بر ما مسلط گردیده اند. اینهایند که بردگان شما به هواخواهی آنان به پا خاسته اند، و بادیه نشینان شما بدانان پیوسته اند، آنان میان شما به سر می برند، هر چه می خواهند بر سر شما می آورند. آیا بر آنچه می خواهید توانایید؟ کاری که پیش آمده است از جاهلیت یادگار است، و این مردم را که به شورش برخاسته اند یاور و مددکار است. هوای مردم در این داستان اگر در میان آید گونه گون راه پیماید. گروهی سخن شما را می گویند، و گروهی راهی بر خلاف شما می پویند. و گروهی نه با این سوی و نه با آن سوی اند. پس شکیبا باشید تا مردم آرام گیرند، و دلهای رفته به جای آید، و حقهای- از دست شده- با مدارا گرفته شود. اکنون مرا آسوده گذارید، و فرمان مرا که به شما می رسد چشم دارید، و کاری مکنید که قوتی را متزلزل سازد، و یا نیرویی را از کار اندازد، یا ضعفی به کار آرد یا خواری به بار آرد، و من چندان که توانم دست از کارزار باز می دارم، و اگر خود را ناچار دیدم روی به جنگ آرم، که: هر کجا داغ بایدت فرمود چون تو مرهم نهی ندارد سود

خطبه 168- هنگام حرکت به بصره

هنگامی که اصحاب جمل به بصره رفتند همانا خداوند پیامبری را برانگیخت راهنما، با کتابی به حق گویا، و شریعتی راست و بر پا.- آن که با اوست رستگار است- و هلاک نشود جز کسی که تبهکار است. همانا آنچه در دین نبود و نوپدید آمده است، و آنچه سنت نیست و همانند سنت است، موجب تباهی امت است. جز آنکه خدا- رحمت آرد- و بنده را از آن نگاه دارد. همانا حکومتی که از جانب خدا برپاست، نگاهبان کارهای شماست. پس فرمانش را گردن نهید از بن دندان، نه از روی کراهت تا سرزنش شوید بدان. به خدا سوگند، که باید چنین کنید، وگرنه خدا دولت اسلام را از شما منتقل خواهد کرد، سپس هیچ گاه آن را به شما باز نخواهد آورد، و به هم در شود و به دست مردمی دیگر شود.

همانا اینان فراهمند، و از من و حکومت من ناخرسند. من شکیبایی می ورزم چندان که از پراکندگی جمعیت شما نترسم، چه، اگر آنان این رای سست را پیش برند، رشته- کار- مسلمانان از هم بگسلد. آنان این دنیا را طلبیدند. چون بر آن کس که خدا آن را بدو ارزانی داشته حسد ورزیدند. می خواهند کار را به گذشته بازگردانند- و بار دیگر ما را از حکم برانند-. شما را بر ما حق عمل به کتاب خدا، و سیرت رسول خداست، و حقوق او را گزاردن و سنت او را برپا داشتن.

خطبه 169- چون به بصره نزدیک شد

(چون امام (ع) به بصره نزدیک شد، مردمی از آن شعر، عربی را فرستادند، تا حقیقت حال او را با اصحاب جمل بداند، و آنان را خبر دهد و شبهت از دل آنان برود. امام کار خود را با آن مردم چنان برای او آشکار نمود که وی دانست حق او راست. سپس امام فرمود: بیعت کن! گفت من فرستاده مردمی هستم و کاری نمی کنم تا نزد آنان بازگردم. امام گفت:) اگر آنان که پشت سر تو هستند تو را فرستادند تا آنجا را که باران فرود آمده است بجویی، و تو نزد آنان برگشتی و آنها را از گیاه و آب خبر دادی و آنان تو را مخالفت کردند و به جای بی آب و سرزمینهای خشک رفتند، چه می کنی؟ (گفت: آنان را وامی گذارم و به جایی که گیاه و آب است می روم. امام گفت:) پس دستت را دراز کن! (مرد گفت: به خدا سوگند، چون حجت بر من تمام گشت، سرباز زدن نتوانستم و با او بیعت کردم. و آن مرد کلیب جرمی نام داشت.)

خطبه 170- در آغاز نبرد صفین فرمود

چون آهنگ دیدار مردم را، در صفین، فرمود ای خدای آسمان افراشته، و فضای نگاهداشته که آن را برای شب و روز فرو رفتنگاه کرده ای، و گردشگاه خورشید و ماه، و جای آمد شد گردنده ستارگان، و باشندگان آن را گروهی از فرشتگان که به ستوه نیایند از پرستش تو- هیچ زمان-، و ای پروردگار این زمین که آن را آرام جای آفریدگان کرده ای و جای رفت و آمد خزندگان و چارپایان، و آنچه به شمار نیاید از چیزی که دیده شود و دیدن نتوان، و پروردگار کوههای پابرجا که آن را در زمین چون میخها فرو برده ای، تا نگاهش دارد، و برای آفریده پناهگاهی که بدان پناه آرد. اگر بر دشمنانمان پیروز کردی، ما را از ستم برکنار کن، و در راه حق راست و استوار، و اگر آنان را بر ما پیروزی دادی، شهادت را روزی ما کن، و از فتنه نگهدارمان. کجاست آزاد مردی که به حمایت مردم خویش برخیزد، و غیرتمندی که هنگام نزول بلا بستیزد؟ ننگ را پشت سر و بهشت را پیش رو دارید- اینک با شماست که به کدام رو آرید-.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی