.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

ساختار گفتاری و آرایش هنری نهج البلاغه

فصاحت کلام و آرایش هنری
بارزترین ویژگی نهج البلاغه که آن را از دیگر کتاب‎ها متمایز و ممتاز کرده و در فرهنگ و ادب اسلامی جایگاه ویژه و برجسته‎ای به آن داده است، عبارت‎پردازی زیبا و آرایش لفظی و روح و آهنگ حماسی نهج البلاغه است مفاهیم عالی و ماندگار نهج البلاغه آن گاه که به زیور هنر فصاحت و بلاغت آراسته می‎شود و صناعت‎های لفظی و معنوی به خصوص سجع و آهنگ کلام به آن جان می‎بخشد، روح و جان شنونده را به تسخیر خود در می‎آورد و او را شگفت ‎زده کلمه به کلمه به دنبال خود می‎کشاند.
سید رضی به عنوان شاعری ادیب در ابتدا بیش از هر چیز، شیفته این برجستگی هنری سخنان امام ـ علیه السّلام ـ شد. که قلم به دست گرفته و سخنان آن حضرت را گرد آورد و نام زیبای «نهج البلاغه» را بر اثر جاودان خود نهاد؛ چنانکه خود در مقدمه این کتاب گوید:

چنین کتاب طراز فصاحت است و پیرایه بلاغت، عربیت را بها فزاید و دین و دنیا را به کار آید؛ که بلاغتی چنان، نه در گفتاری فراهم آمده است و نه یک جا در کتابی! چه امیر مؤمنان سرچشمه فصاحت است و آبشخور بلاغت.
فصاحت، خود را به کلام حضرتش آراید تا به جمال رسد، و بلاغت، در کنار او زاید و به کمال رسد. او بود که نقاب از چهره‌سخن کشید تا مترسّل زیبایی آن را دید. آیین گفتار را از او وام گرفتند،
و خطیبان بر جای پایش گام نهادند و واعظان از خواندن کلام او نام یافتند. با این همه او گوی از همگان برد و اینان بدو نرسیدند، او پیش افتاد و اینان واپس خزیدند، چه در گفتار او رنگی از علم خداست و بویی از گفتار مصطفی ـ صلّی الله علیه و آله ـ .[1]
و به راستی تنها سید رضی شیفته این جمال و جلال نشد، بلکه هر کس با نهج البلاغه آشنا شد و از سبوی عشق جرعه‎ای نوشید، مدهوش این آستان شد و در برابر آن عظمت کلام سر تعظیم فرود آورد. نمونه‎ای از سخنان این استادان و نهج البلاغه آشنایان را، از نظر می‎گذرانیم:
1. ابن ابی الحدید، مورّخ، شاعر، دانشمند و شارح سنّی مذهب نهج البلاغه. در مقدمه خویش بر شرح نهج البلاغه می‎نویسد:

امام علی ـ علیه السّلام ـ پیشوا و سرور سخنوران و پیشتاز رسا سخن‎گویان است. کلام او را به حق، فروتر از کلام خالق و فراتر از کلام مخلوق دانسته‎اند. ارزش سخنان او را همین بس، که گویندگان، آیین سخنوی و نویسندگان، اسلوب نویسندگی را همه از او آموخته‎اند.[2]
2. مرحوم شیخ محمد عبده، مفتی اسبق مصر و شارح دیگر نهج البلاغه در مقدمه شرح خود می‎نویسد:
در تمام مردم عرب زبان که بگردید کسی را نمی‎یابید که نگوید: سخن علی ـ علیه السّلام ـ پس از قرآن و کلام نبوی، شریف‎ترین، بلیغ‎ترین، پرمعناترین و جامع‎ترین سخنان است.[3]
3. عبد الحمید بن یحیی عامری (مقتول به سال 132 ق.) کاتب مروان بن محمد آخرین خلیفه از بنی مروان ـ که درباره او گفته‎اند «کتابت با عبد الحمید آغاز گردید» ـ درباره ‌سخنان امام علی ـ علیه السّلام ـ می‎نویسد:
هفتاد خطبه از خطبه‎های اصلع (امام علی ـ علیه السّلام ـ را از برکردم، و این خطبه‎ها چون چشمه‎ای همچنان پی در پی در ذهن من می‎جوشید.[4]
4. ابوعثمان جاحظ ـ متوفای 255 ق.) ـ که مسعودی وی را فصیح‎ترین نویسندگان سلف دانسته و امیر سخن لقب یافته ـ می‎گوید:
بعد از قرآن و سخنان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ هر کلام و خطبه و مقاله‎ای که خواندم و شنیدم یارای رقابت با آن را یافتم، مگر سخنان امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ که هر چه کوشیدم توانایی رقابت با آن را در خود نیافتم.[5]
5. ابن نباته (متوفای 374 ق.) ـ که از ادیبان بنام و خطیبان مشهور عرب است ـ می‎گوید:
از خطابه‎ها گنجی از بر کردم که هر چند از آن بردارم نمی‎کاهد و افزون می‎شود؛ و بیشتر آنچه از بر کردم یک صد فصل از مواعظ علی بن ابی طالب است.[6]
6. استاد ناصیف یازجی به فرزندش، ابراهیم سفارش می‎کند:
اگر بخواهی از علم و ادب و انشا و نگارش بر رقیبانت برتری جویی حتماً «قرآن» و «نهج البلاغه» را از بر کن.[7]
7. علی الجندی، رئیس دانشکده علوم در دانشگاه قاهره می‎گوید:
با مطالعه نهج البلاغه نوعی خاص از آهنگ موسیقی بر اعماق احساسات انسان پنجه می‎افکند؛ از نظر سجع و ترتیب کلمات و جملات طوری مرتب است که می‎توان آن را «شعر منثور» نامید.[8]
8. محمد امین النواوی در کتاب «جولات اسلامیّه» خویش می‎نویسد:
زیبایی عبارات نهج البلاغه از جهت ترکیب لفظی و سبک ادبی برجستگی‎های زیر را دربر دارد:
1. در انواع کلمات مفرد، جمع، مذکّر، مؤنّث، حقیقت ومجاز، سرمایه‎ای غنی برای فرهنگ الفاظ عربی است.
2. مجازها و کنایه‎ها در قالب جالب و نوی آمده است.
3. ایجاز و اطناب (کوتاه‎گویی و به درازا سخن گفتن) در جای مناسب خود به کار رفته و ما این مطلب را در خطبه‎ها و نامه‎های طولانی و گاه متوسط و یا کوتاه آن حضرت به روشنی مشاهده می‎کنیم.
4. محسنات و نوآوری‎های لفظی از «جناس» تا «ترصیع» و «قلب» و «عکس»[9] در موارد مناسب به کارگرفته شده است.
5. آهنگ طبیعی و عبارات جذّاب که اهل فن به خوبی آن را درک می‎کنند و مردم از شنیدن آن به هیجان می‎آیند... .
9. امام یحیی یمنی نویسنده کتاب «الطراز» می‎نویسد:
از معانی گوارا و شیوای سخن او (علی ـ‌ علیه السلام ـ) هر خطیبی سیراب شده و هر گوینده‎ای لباس سخنوری پوشیده است؛ زیرا علی ـ علیه السّلام ـ جایگاه و زادگاه بلاغت و ابر پربار فصاحت است چنانکه خود فرمود: «ما فرمانروایان کشور سخنیم سخنوری در وجود ما ریشه کرده و شاخه‎های آن بر ما سایه گسترده است.»[10]
10. استاد دکتر سید جعفر شهیدی، استاد دانشگاه و مترجم موفق نهج البلاغه در مقدمه ترجمه خویش می‎نویسند:
از سال‎ها پیش چون فرصتی دست می‎داد برخی از ترجمه‎های فارسی نهج البلاغه را با متن مقابله می‎کردم. ضمن این بررسی دیدم مترجمان ـ که خدمتشان در پیشگاه مولای متقیان ـ علیه السّلام ـ پذیرفته باد ـ هر چند در کار خود موفق بوده‎اند، کم و بیش در این ترجمه‎ها یک نکته را چنانکه باید رعایت نکردند و آن این است که سخنان مولا چنانکه می‎بینیم در عین علوّ معنی به زیورهای لفظی نیز آراسته است: استعاره، تشبیه، جناس، موازنه سجع و مراعات النظیر. مخصوصاً صنعت سجع که در سرتاسر کتاب دیده می‎شود و امیر مؤمنان ـ علیه السّلام ـ به سجع‎گویی شناخته بوده است.
هنگامی که زینب کبری در پاسخ پسر زیاد گفت: مهتر ما را کشتی، از خویشانم کسی را نهشتی، نهال ما را شکستی، ریشه ما را از هم گسستی، اگر درمان تو این است آری چنین است.[11]
پسر زیاد گفت: سخن به سجع می‎گوید: پدرش نیز سخنان مسجّع می‎گفت.
بدین رو کوشیدم تا در حد توانایی خویش ضمن برگردان عبارت عربی به فارسی ـ چندان که ممکن است ـ صنعت‎های لفظی را نیز رعایت کنم.[12]
ده‎ها نمونه از سخنان صاحب‎نظران دیگر هست که در مورد ابعاد فصاحت و بلاغت و محسنات لفظی و معنوی نهج البلاغه ابراز داشته‎اند که از یادآوری آن صرف نظر می‎کنیم. برای اینکه چند نمونه عینی را از آنچه گفته شد ارائه داده باشیم، توجه خوانندگان محترم را به این قسمت ازمقاله جناب آقای احمد سپهر خراسانی ـ با عنوان «امام علی ـ علیه السّلام ـ بزرگترین خطیب تاریخ» البته با رعایت اختصار ـ جلب می‎نمایم.
سجع
سجع اقسامی دارد که علم بدیع بدان متعرّض است، و امام ـ علیه السّلام ـ گاهی کلامش را با یکی ـ دو سجع نمکین می‎کند. چنانکه خطاب به مردم بصره در خطبه 13 می‎فرماید: «کنتم جند المرأه و اتباع البهیمه، رغا فاجبتم، و عقر فهربتم. اخلاقکم دقاق و عهدکم شقاق، و دینکم نفاق، و ماؤکم زعاق. و المقیم بین اظهرکم مرتهن بذنبه، و الشاخص عنکم متدارک برحمه من ربّه، کانّی بسمجدکم کجؤجؤ سفینه قد بعث الله علیها العذاب، من فوقها و من تحتها و غرق من فی ضمنها» و در خطبه 18 در وصف قرآن چنین آمده است: و انّ القرآن ظاهره انیق، و باطنه عمیق، لا تفنی عجائبه، و لا تنقضی غرائبه. سجع‎های امام معمولاً جز یکی ـ دو مرتبه تکرار نمی‎شود، جز موارد نادر که احساس ملال و سنگینی در آن نرود و بیشتر دو سجعی است، مانند: «اشرف الغنی، ترک المنی»؛ یا: «من اطال الامل، اساءَ العمل» که دو جمله اخیر دارای «ترصیع» است، و اگراین دو صنعت بدون تکلّف آورده شود، کلام را زیباتر می‎کند، مانند آیه شریفه: «انّ الابرار لفی نعیم و انّ الفجّار لفی جحیم».
ایجاز و اطناب
علی ـ علیه السّلام ـ در خطبه‎های خود، هنگام اقتضای مقام، به اطناب می‎پردازد و سخن را طولانی می‎کند و به هنگام لزوم سخن را در دو جمله فشرده می‎سازد به گونه‎ای که یک خطبه کوتاه، کتابی تفسیر دارد. به عنوان نمونه، شما خطبه کوتاه 21 را ملاحظه فرمایید: «فان الغایه امامکم، و انّ وراءَکم الساعه تحدوکم، تخفّفوا، تلحقوا، فانّما ینتظر باوّلکم آخرکم؛ قیامت پیش روی شماست، و مرگ از پس شما را می‎راند! سبکبار شوید تا به کاروان برسید؛ که پیشینیان را به انتظار رسیدن پسینیان، نگاه داشته‎اند.»
لطف این کلام را نمی‎توان به قلم آورد، که فصاحت و بلاغت چون زیبایی است؛ «یدرک و لا یوصف» است. این همه معنی با این ایجاز جز به اعجاز حمل نتوان کرد.


[1] . نهج البلاغه، «مقدمه»سید رضی، ترجمه شهیدی.
[2] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، «مقدمه».
[3] . شیخ محمد عبده، شرح نهج البلاغه، «مقدمه».
[4] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، 1/24.
[5] . محمد امین النواوی، جولات اسلامیه، 99.
[6] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، 1/ 24.
[7] . عبد الزهرا حسینی، مصادر نهج البلاغه، 99.
[8] . علی بن ابی طالب شعره و حکمه «مقدمه».
[9] . جناس در اصطلاح فن بدیع: آوردن دو کلمه است که از نظر لفظی شبیه هم هستند ولی در معنا متفاوتند: دو جمله یا دو مصراع است که با اینکه در برابر هم هستند وزن و سجع کلماتش مطابق هم باشد. مانند:
هوا شد تیره و گریان بسان دیده وامق زمین شد تازه و خندان بسان چهره‌ عذرا
قلب و عکس: مقدم و مؤخر نمودن لفظ است. خداوند زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‎آورد.
[10] . محمد امین النواوی، پیشین، ص 99 ـ 104 و انّا لأمراء الکلام، و فینا تنشبت عُرُوقُه و علینا تهدّلت غصونه. نهج البلاغه، خ 233.
[11] . لقد قتلت کهلی، و أبرت اهلی، و اجتثثت أصلی، فان یشفک هذا فقد اشفیت.
[12] . نهج البلاغه، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی، «مقدمه». به نظر نگارنده آنچه جناب دکتر شهیدی در ترجمه نهج البلاغه خویش به آن عنایت فرموده‎اند و ترجمه خود را با زیبایی سجع و محسّنات لفظی آراسته‎اند، تلاشی بسیار ارزشمند و در خور توجه است؛ که بدون رعایت آن نمی‎توان ترجمه را بازگردان نهج البلاغه نامید، و این کاری است که هم در ترجمه روایات و هم در ترجمه زیارات و ادعیه و هم در ترجمه قرآن کریم که از وزن و سجع ویژه‎ای برخوردار است، لازم است مورد توجه قرار گیرد.
نگارنده نیز در ترجمه برخی از ادعیه ـ که تحت عنوان «در معبد عشق» به چاپ رسیده ـ و نیز در ترجمه دو جزء آخر قرآن کریم ـ که با عنوان «آوای قرآن» منتشر شده ـ رعایت وزن و سجع و محسنات لفظی و معنوی را ـ در حد امکان ـ مورد توجه قرار داده است.

                                                                                                                       محمود صلواتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی