.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

رابطه‎ی نهج‎البلاغه با قرآن

      فهرست
 
          1. صاحب نهج‎البلاغه و قرآن
          2. نهج‎البلاغه فرزند قرآن
          3. پیوند نهج‎البلاغه با قرآن
          4. معارف نهج‎البلاغه و قرآن
          5. نهج‎البلاغه تفسیر قرآن
          6. نهج‎البلاغه تالی تلو قرآن
          7. نهج‎البلاغه برادر قرآن
          8. فضایل قرآن در نهج‎البلاغه
          9. تمسّک به قرآن
          10. اُنس با قرآن و نهج‎البلاغه
 
 
1- صاحب نهج‎البلاغه و قرآن
 
          صاحب نهج‎البلاغه‎، علی‎(ع) مظهر همه‎ی آیات الهی و جلوه‎ی تام‎ّ کتاب‎ تدوینی
 (قرآن‎) است‎. او کتاب عینی خداوند است و همان راهی را پیموده که قرآن‎ کریم ترسیم نموده و همان‎گونه زیست کرده که خداوند در کتابش رهنمون شده‎ است‎. پیوند علی‎(ع) و قرآن پیوندی حقیقی است و یکی بدون دیگری متصوّر نیست‎، چنان که پیامبراکرم‎(ص) در سخنی بلند فرموده است‎:
                              
                              «عَلِی‎ٌّ مع‎الْقُرْآن‎ِ وَ الْقُرْآن‎ُ مَع‎َ عَلِی‎ٍّ لَن‎ْ یَفْتَرِقَا حَتَّی‎َ یَرِدَاعَلَی‎َّ الْحَوْض‎ِ.»
 
 علی با قرآن و قرآن با علی است و این دو هرگز از یک‎دیگر جدا نمی‎شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.
          علی‎(ع) پیوسته در کنار حامل وحی و تحت تربیت وحی بود، تا آن زمان که‎ وحی انقطاع یافت و حامل وحی (رسول خدا(ص)) در حالی که سر بر سینه‎ی‎ علی‎(ع) داشت به سوی معبود خود شتافت‎. علی‎(ع) با قرآن بود و عالم به همه‎ی‎ امور آن‎. او جامع قرآن بود و مفسّر آن‎. او معلّم قرآن بود و اهل آن‎.
          علی‎(ع) می‎فرماید:
«به خدا سوگند که هیچ آیه‎ای نازل نشد مگر این‎که دانسته‎ام درباره‎ی چه‎، و در کجا نازل شد؛ به راستی که پروردگارم به من قلبی پر فهم و زبانی پر سؤال بخشیده است‎.»
          علی ‎(ع) تحت تربیت حامل وحی‎، همه‎ی علوم قرآن و رموز آن را فرا گرفت‎.
          بدین ترتیب پیوند صاحب نهج‎البلاغه با قرآن پیوندی حقیقی و میان آن دو وحدت و یگانگی بوده است و همه‎ی معارف قرآن از او و به اهتمامش او شکل‎ گرفته است و این حقیقت در نهج‎البلاغه به تمامه جلوه کرده است‎.1
 
1- چشمه‎ی خورشید / 195.
 
 
2- نهج‎البلاغه‎؛ فرزند قرآن
 
          نهج‎البلاغه اثری است که در طول قرن‎ها، پابه‎پای قرآن روشنگر حقایق‎ آسمانی و بیانگر زندگی واقعی انسانی بوده است‎. نهج‎البلاغه گویی برای امروز و فردا و فرداها نوشته شده و با مرور زمان کهنه نمی‎شود، بلکه از آن جا که جلوه‎ای‎ از قرآن است‎، همانند آن همیشه زنده و نو است‎، و فروغ آن بر سر لوحه‎ی حیات‎ بشری نورافشانی می‎کند.
          بدین جهت است که فرزانه‎ی عصر، آیت‎اللّه مطّهری در سخنی بسیار زیبا و عمیق‎، نهج‎البلاغه را فرزند قرآن خوانده است‎، و می‎فرماید:
«نهج‎البلاغه از همه‎ی جهات متأثّر از قرآن و در حقیقت فرزند قرآن‎ است‎.»1
 
          همان گونه که قرآن به همه‎ی بشریّت و جهان اسلام تعلّق دارد، نهج‎البلاغه نیز چون باطن و مغز قرآن را در خود دارد، متعلّق به بشریّت و همه‎ی مسلمانان است‎.
          از این روی درباره‎ی عظمت و مکانت رفیع نهج‎البلاغه‎، همه‎ی دانشمندان‎ منصف از مسلمان و غیرمسلمانان به ویژه در بُعد ادبی و فصاحب و بلاغت آن‎، لب‎ به وصف آن گشوده‎اند. آلوسی از دانشمندان نکته‎سنج اهل سنّت می‎نویسد:
«.. نهج‎البلاغه که حاوی خطبه‎های علی‎ّ بن‎ابی‎طالب است‎، پرتوی از نور سخن الهی دارد، و خورشیدی است که با فصاحت منطق نبوی‎ می‎درخشد...»2
 
1- سیری در نهج‎البلاغه / 3ه.
2- مصادر نهج‎البلاغه‎، ج 1، ص 97.
 
 
3- پیوند نهج‎البلاغه با قرآن
 
          در زمینه‎ی پیوند نهج‎البلاغه با قرآن‎، چهار موضوع مهم و محوری مورد توجّه‎ و قابل بررسی است‎:
1ـ نهج‎البلاغه‎، از نظر معنا و مطالب‎، هماهنگی خاصّی با قرآن دارد؛ گویی روح‎ آیات قرآن در کالبد سخنان نهج‎البلاغه جاری است‎.
2ـ در نهج‎البلاغه گاهی آیات قرآن تفسیر شده‎، و گفتاری که بیان شده همان تفسیر آیات است‎.
3ـ در نهج‎البلاغه‎، با عنوان قرآن یا کتاب خدا، موارد زیادی از قرآن‎، وصف و تجلیل شده و اهداف و حقایق قرآن بیان گردیده است‎.
4ـ نهج‎البلاغه به طور مستقیم یا غیرمستقیم رنگ و بوی قرآنی دارد، و در واقع‎ نهج‎البلاغه را می‎توان تفسیر و تفصیل بیش‎تر آیات محکم و متشابه و مجمل قرآن‎ به شمار آورد.
          امّا حدود 105 آیه به شرح زیر به طور مستقیم در نهج‎البلاغه نقل شده است‎:
          الف‎: بیان تمام یا قسمتی از مضامین آیات قرآن در 35 مورد از نهج‎البلاغه‎ آمده است‎.
          ب‎: بیان مفادّ آیه با شرح و تفصیل یا به اختصار در 601 مورد از نهج‎البلاغه‎ آمده است‎.
          ج‎: نهج‎البلاغه در 122 مورد به آیات قرآن استشهاد کرده است‎.
          د: در 11 جای نهج‎البلاغه آیات قرآن تفسیر شده است‎.
          ه: نهج‎البلاغه در 96 مورد کتاب خدا را وصف کرده است‎.1
 
1- برای اطلاّع بیش‎تر به کتاب «رابطه‎ی نهج‎البلاغه با قرآن‎»، اثر دکتر سیّدجواد مصطفوی مراجعه کنید.
 
 
4- معارف نهج‎البلاغه و قرآن
 
          قرآن کریم‎، مجموعه‎ای است از معارف حقیقی درباره‎ی خدا، انسان‎، هستی‎، جامعه و تاریخ‎، و در آن بینش‎ها، گرایش‎ها، ارزش‎ها، کنش‎ها و گویش‎ها تبیین‎ شده است‎، و نهج‎البلاغه نیز به تَبَع قرآن کریم‎، کتابی است که در آن بینش‎ها و نگرش‎های اصیل و حقیقی نسبت به عالَم و آدم و خالق عالَم و آدم تبیین شده‎ است‎، و بیانگر گرایش‎ها و تعلّق‎ها و ریشه‎یابی تعلّق‎های انسانی و تلاش برای سیر دادن آدمیان به تعلّقی صحیح است که موجب سعادت و عزّت این جهانی و رستگاری آن جهانی مردمان می‎شود.
          نهج‎البلاغه به تَبَع قرآن کریم‎، بیانگر ارزش‎ها و ضدّ ارزش‎ها و راهنمای انسان و جوامع انسانی به سوی ارزش‎های الهی ــ انسانی و همچنین نشان دادن روش‎ها و خط‎ّمشی‎های درست برای رساندن انسان و جوامع به مقصد و مقصود و دور کردن‎ آنان از به کارگیری روش‎های باطل و فرو غلتیدن در راه‎های نادرست است‎؛ و مجموعه‎ای تربیتی است که همه‎ی وجوه تربیتی انسان و جوامع انسانی را در بردارد، و کنش‎ها و گویش‎های آدمیان را به سامانی مطلوب می‎آورد؛ و تعالیم‎ نهج‎البلاغه‎، راهی است برای شکوفا شدن استعدادهای انسان در جهت کمال مطلق‎.
 
 
5- نهج‎البلاغه‎؛ تفسیر قرآن
 
 
          قرآن کریم‎، بیانگر حقایقی است برای هدایت انسان‎ها و سیر دادن آن‎ها از ملک تا ملکوت و تأمین سعادت زندگی این جهانی و آن جهانی آنان‎؛ و نهج‎البلاغه در همین جهت است و علاوه بر مطرح کردن مباحث قرآنی‎، به تفسیر و تبیین و تشریح و ارائه ی مصادیق آن‎ها می‎پردازد. نهج‎البلاغه‎، مسایل قرآنی را با ارائه‎ی دستورالعمل‎ها ملموس‎تر و عینی‎تر می‎سازد، و سنّت‎ها و قوانین کلّی قرآن‎ عزیز را به مواردش تطبیق می‎دهد، و راه درک و به کارگیری و استفاده از آن‎ها را هموار می‎کند.1
 
1- چشمه‎ی خورشید / 2ه2.
 
 
6- نهج‎البلاغه‎؛ تالی تلو قرآن
 
          رابطه‎ی نهج‎البلاغه با قرآن‎، رابطه‎ای طولی است و نهج‎البلاغه تالی تلو قرآن‎ عزیز و مَحرم اسرار و بیانگر حقایق و جلوه‎های لطایف آن است‎. نورانیّت قرآنی و بوی خوش کلام نبوی در نهج‎البلاغه آشکار است‎؛ و به تعبیر علاّمه محمّدتقی‎ شوشتری‎، شارح بزرگ نهج‎البلاغه‎، تنها تفاوت نهج‎البلاغه با قرآن در آن است که‎ وحی مُنزل نیست‎.
    
                                       کِتَاب‎ٌ کَأَن‎َّ اللَّه‎َ رَصَّع‎َ لَفْظَه‎ُ
                                بِجَوْهَرِ آیَات‎ِ الْکِتَاب‎ِ الْمُنَزِّل‎ُ
                              حَوَی‎َ حِکَماً کَالدُّرِ یَنْطِق‎ُ صَادِقاً
                                فَلاَفَرْق‎َ إِلاَّ أَنَّه‎ُ غَیْرَ مُنْزِل‎ُ
 
«نهج‎البلاغه‎»، کتابی است که گویی خداوند، الفاظش را به وسیله‎ی آیات کتاب‎ آسمانی (قرآن‎) به گوهر آراسته است‎. (این کتاب‎) حاوی حکمت‎های جپربهاج‎ همانند دُرّ است که گفتارش صادق است و فرقی میان آن دو نیست‎، جز آن که این‎ کتاب (نهج‎البلاغه‎) فرو فرستاده نشده است‎.1
 
1- بهج‎الصّباغه فی شرح نهج‎البلاغه‎، ج 1، ص 3.
 
 
7- نهج‎البلاغه‎؛ برادر قرآن
 
 
          رابطه‎ی نهج‎البلاغه با قرآن‎، رابطه‎ی تنگاتنگ و سخت نزدیک است‎؛ زیرا نهج‎البلاغه نازله‎ی روح مطهرّی است که وجودش با قرآن یکی بود و چنان در قرآن کریم جذب گردیده است که جسم و روحش از آن بود. از همین وجه است‎ که نهج‎البلاغه را «اَخ‎ُ القرآن‎» نامیده‎اند.
          واژه‎ی «اَخ‎» در اصل به معنی برادر، رفیق و مصاحب است‎، و در معنای مَجازی‎ به مفهوم مصاحب و همزاد و مانند و مشابه به کار می‎رود، و روشن است که اخوّت‎ نهج‎البلاغه با قرآن از همین باب است‎، و به همین دلیل است که نهج‎البلاغه هرگز طراوت و تازگی و جلوه‎گری خویش را از دست نمی‎دهد و از هر زبان که شنیده‎ شود، نامکرّر است‎.
 
                               پیک قصّه بیش نیست غم عشق‎، و این عَجَب
                                  کز هر زبان که می‎شنوم‎، نامکرّر است‎.
 
 
8- فضایل قران در نهج‎البلاغه
 
          امیرالمؤمنین علی ‎(ع) در وصف قرآن و بیان فضایل آن می‎فرماید:
«قرآن را بیاموزید؛ به درستی که آن بِه‎ترین سخن است‎. در قرآن دقّت‎ کنید؛ زیرا قرآن نشاط‎دهنده‎ی دل‎هاست‎. از نور قرآن‎، شفاهای قلبی را بجویید؛ زیرا شفای مرض‎ِ سینه‎هاست‎. آن را به نیکی بخوانید؛ زیرا سودمندترین داستان‎ها را دارد.
دانشمندی که به علم خود عمل نکند، بدون تردید مثل نادانی سرگردان‎ است که از نادانی بیرون نمی‎آید، بلکه او گناهکارتر است و حسرت و افسوس بیش‎تر او را فشار می‎دهد و نزد خدا زیاد سرزنش می‎شود.»1
          همچنین حضرت در خطبه‎ی 175 نهج‎البلاغه در باره‎ی فضایل قرآن می‎فرماید:
«آگاه باشید که این قرآن‎، اندرز گویی بدون عیب است‎. هدایت‎گری است‎ که گمراه نمی‎کند. سخنگویی است که دروغ نمی‎گوید. هر کس همنشین‎ قرآن شد، هم بهره می‎برد و هم دچار کاستی می‎گردد؛ از هدایت بهره‎ می‎برد و از گمراهی‎اش کاسته می‎شود.»
«آگاه باشید که هیچ کس با داشتن قرآن‎، فقیر نیست و آن کس که قرآن‎ ندارد، ثروت ندارد. برای دردها از قرآن درمان بجویید و برای سختی‎ها از قرآن کمک بخواهید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگ‎ترین دردها، که کفر و نفاق و گمراهی و انحراف است وجود دارد. برای درخواست از خدا، قرآن‎ را واسطه قرار دهید و با علاقه به قرآن (عمل به آن‎) به خدا نزدیک شوید. قرآن را واسطه‎ی میان خود و مردم قرار ندهید؛ زیرا محبوب‎تر از قرآن در نظر خدا، یافت نمی‎شود.»
 
 1- نهج‎البلاغه‎، از خطبه‎ی 109.
 
 
9- تمسّک به قرآن
 
 
          امیر مؤمنان علی‎(ع) در ضمن وصیّتی به حسن و حسین‎: پس از آن که‎ ابن‎ملجم او را ضربت زد، فرمود:
«خدا را! خدا را! درباره‎ی قرآن‎، مبادا دیگران بر شما پیشی بگیرند در عمل‎ بِدان‎.»1
          آن حضرت در ضمن نامه‎ای به «حارث هَمْدانی‎» به او چنین سفارش فرمود:
«و در ریسمان قران چنگ‎زن و از آن نصیحت‎پذیر؛ و حلالش را حلال و حرامش را حرام گیر.»2
          امام‎(ع) در ضمن خطبه‎ای مشهور به «دیباج‎» چنین فرموده است‎:
«و قرآن را بیاموزید که نیکوترین گفتار است‎؛ و آن را نیک بفهمید که دل‎ها را بِه‎ترین بهار است‎؛ و به روشنایی آن بهبود خواهید که شفای دل‎های بیمار است‎؛ و آن را نیکو تلاوت کنید که سودمندترین بیان و تذکار است‎.»3
 
1- نهج‎البلاغه‎، نامه‎ی 47.
2- نهج‎البلاغه‎، نامه‎ی 69.
3- نهج‎البلاغه‎، خطبه‎ی 11ه.
 
 
10 اُنس با قرآن و نهج‎البلاغه
 
          نهج‎البلاغه وقتی در کنار قرآن قرار بگیرد، یقیناً تالی قرآن است‎. هم چنان که‎ در زمینه‎ی قرآن کریم کار شده و تفسیرهای زیادی نوشته شده است‎، درباره‎ی‎ نهج‎البلاغه هم باید این کارها انجام گیرد. همان طور که قرآن خوانده می‎شود، نهج‎البلاغه هم باید خوانده شود؛ چون تالی و دنباله‎ی قرآن است‎. همان طور که‎ مسلمان‎ها خودشان را موظّف می‎دانند با قرآن انس پیدا کنند و ندانستن قرآن را برای خود نقص می‎شمارند، ندانستن نهج‎البلاغه هم باید نقص به حساب بیاید.
          انس با قران و نهج‎البلاغه چیز عجیبی است‎. نهج‎البلاغه واقعاً تالی تلو قرآن‎ است‎. انسان وقتی با نهج‎البلاغه یا با صحیفه‎ی سجّادیه انس پیدا می‎کند، می‎بیند که‎ چیزهای نابی از اسلام در اختیار
 دارد.1
 
1 نهج‎البلاغه از دیدگاه مقام معظّم رهبری / 38.

                                                                                                      منبع: پایگاه اطلاع رسانی نهج البلاغه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی