.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

پند های کوتاه از نهج البلاغه(2)

در خلوت هم از گناه بپرهیزید

اتقوا معاصى الله فى الخلوات فان الشاهد هو الحاکم.

ح/ 324

ترجمه: در خلوت و تنهایى هم، از گناه و نافرمانى خدا بپرهیزید، زیرا همان کسى که گناه شما را مى‏بیند (یعنى خداوند) خودش نیز درباره‏ى آن، داورى خواهد کرد.

شرح: گروهى از افراد کوته فکر هستند، که گمان می ‏کنند اگر در خلوت و تنهایى، مرتکب گناه شوند، و کسى شاهد گناه آنها نباشد، از کیفر و مجازات در امان خواهند بود. غافل از آنکه خداوند، در همه جا حاضر است، و در خلوت و تنهایى هم، شاهد اعمال بندگان خویش است.

امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: کسیکه در تنهایى مرتکب گناه مى‏شود، مثل کسى است که در یک کشتى، داخل اطاقک خصوصى خود، نشسته است و کف آن را سوراخ مى‏کند. گرچه کسى شاهد این عمل زشت و نادرست نیست، تا از آن جلوگیرى کند، یا آن شخص را به مجازات رساند، ولى چنین کسى،

مجازات عمل خود را خواهد دید، زیرا به خاطر کار زشت او، دیگران هم صدمه خواهند دید. چون سرانجام، آب دریا، از سوراخ آن اتاقک بالا خواهد آمد، و همه کشتى را، با تمام سرنشینان آن غرق خواهد کرد.

پس گناه، اگر در خلوت و تنهایى هم صورت گیرد، هم شخص گناهکار را به مجازات خواهد رسانید، هم بر روى جامعه اثر بد خواهد گذاشت.

از سوى دیگر، انسان در رابطه با خدا، باید بداند که: هر چند در خلوت و تنهایى مرتکب گناه شود، و کسى هم شاهد او نباشد، ولى خداوند، او را می ‏بیند و شاهد گناه اوست. به این ترتیب، شخص گناهکار، در روز رستاخیز، از داورى خداوند توانا و بینا که خود، آن گناه را دیده است- هیچ راه فرارى نخواهد داشت.

رابطه عقل و گفتار

اذا تم العقل نقص الکلام.

ح/ 71

ترجمه: هنگامى که عقل انسان کامل گردد، گفتارش کوتاه می ‏شود.

شرح: انسان، هر اندازه که عقل و شعورش بیشتر شود و به سوى کمال برود، به همان نسبت، کمتر حرف می ‏زند و در عوض بیشتر فکر می ‏کند.

کسانیکه زیاد حرف مى‏زنند و جلوى زبان خود را نمی ‏گیرند، عقلشان کم و فکرشان کوتاه است. بهمین دلیل، هنگام سخن گفتن، درباره آنچه می ‏گویند، فکر نمی ‏کنند، و هر چه به زبانشان آید، بدون فکر و اندیشه، بیان می ‏کنند.اما بر عکس، افراد عاقل، تا زمانى که موضوعى را خوب بررسى نکرده‏اند، و درباره خوب و بد آن نیندیشیده‏اند، سخنى بر زبان نمى‏آورند. به همین دلیل، شخص عاقل، کمتر حرف می ‏زند، چون مقدارى از وقت خود را، به فکر کردن درباره گفتارى که می ‏خواهد بر زبان آورد، می ‏گذارند.

حضرت على علیه‏السلام، در جمله‏ى دیگرى مى‏فرماید: «زبان عاقل، در پشت عقل او قرار دارد».یعنى: شخص عاقل، عقل خود را پیش از زبانش به کار می ‏اندازد. در هر کارى، اول فکر می ‏کند، عقل و شعور خود را به کارمی ‏گیرد، و هنگامى که به درستى سخن خود مطمئن شد، زبان به گفتار مى‏گشاید. در حالیکه شخص نادان، پیش از آنکه فکر خود را بکار اندازد، شروع به حرف زدن می کند، و چه بسا که با سخنان بی ‏معنى و حساب نشده‏اش، هم خود و هم دیگران را بزحمت و ناراحتى دچار می ‏سازد.

حق یکى است

ما اختلفت دعوتان الا کانت احداهما ضلاله.

ح/ 183

ترجمه: هرگاه در مورد امرى واحد، دو ادعاى مختلف وجود داشته باشد، ناچار، یکى از آن دو، گمراهى (باطل) است.

شرح: بسیار دیده مى‏شود که دو شخص، یا دو گروه، بر سر یک مسئله اختلاف دارند. به این معنى که هر کدام، در مورد آن مسئله، ادعایى دارد که با ادعاى دیگرى مخالف است، و هر یک نیز، ادعاى خود را صحیح و بر حق مى‏داند و ادعاى دیگرى را غلط و باطل مى‏شمارد.

اما، از آنجا که همیشه حق یگانه است، و هر چیزى که بر حق باشد، نمى‏تواند دو صورت و دو شکل جداگانه داشته باشد و هر دو نیز، درست و بر حق باشند، ناگزیر باید قبول کرد که دست کم، یکى از آن دو ادعا، باطل و گمراهانه است.

روشن‏تر بگوئیم: نمى‏شود که دو نفر، در مورد یک موضوع دو ادعاى مختلف بکنند، و هر دو نیز درست گفته باشند. یعنى اگر، در چنین مواردى، یقین داشته باشیم که هر دو نفر در اشتباه نیستند، پس باید مطمئن باشیم که بطور قطع، فقط یکى از آنها «حق» مى‏گوید و دیگرى بر باطل است.

وظیفه کسى هم که با چنین افراد یا گروههایى روبرو مى‏شود، آن است که سخن و عقیده و ادعاى هر دو را، به دقت بررسى کند، تا آنچه را که بر حق است دریابد، و با انتخاب و پذیرش حق، از باطل دورى کند.

جامعیت قرآن

و فى القرآن نبا ما قبلکم و خبر ما بعدکم و حکم ما بینکم.

ح/ 313

ترجمه: سرگذشت نسلهاى پیشین شما، و خبرهاى مربوط به نسلهاى آینده شما، و احکام و دستورات مربوط به امورى که بین شما جارى است، همه در قرآن آمده است.

شرح: آنچه انسان، در زندگى این جهانى خود به آن نیازمند است، بطور کلى، خارج از این سه مورد نیست:

نخست، مى‏خواهد بداند که پدران و مادران و نیاکان او، در گذشته، چگونه بوده‏اند، چگونه زیسته‏اند، چه‏ها مى‏اندیشیده‏اند، چه سرانجامى داشته‏اند، و در چه وضعى و حالى درگذشته‏اند.

آنگاه، مى‏خواهد بداند که پس از مرگ او، دنیا چه صورتى خواهد داشت، و نسلهاى آینده در چه اوضاع و شرایطى خواهند زیست، و احوال آنها، در دنیاى آینده چگونه خواهد بود.

و سپس مى‏خواهد بداند: در حال حاضر، در دوران بین گذشته و آینده، که خود در آن زندگى مى‏کند، با مردم چگونه

باید رفتار کند، و امورى را که بین او و دیگران جارى است، چگونه سر و سامان دهد، تا به راه نادرست نرود و در طریق آسایش و رستگارى گام بردارد.

قرآن مجید، کلام الهى و آسمانى ما مسلمانان، کتاب سازنده و روشنگرى است که این سه موضوع مهم و حیاتى را، براى ما، به روشنى و بدون تردید یا ابهام، توضیح داده است.

پس ما، اگر مى‏خواهیم با درک و آگاهى زندگى کنیم و در منجلاب گمراهیها فرو نرویم، و به سوى سعادت گام برداریم، باید قرآن را به دقت بخوانیم، معنى آن را درک کنیم، و مفاهیم آن را دستور زندگى خویش قرار دهیم، و دستورات و احکام آن را به کار بندیم.

بنیاد نهج البلاغه هیات تحریریه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی