.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

۱۷۳ مطلب با موضوع «ترجمه نهج البلاغه» ثبت شده است

خطبه 186-در ستایش خدا و پیامبر

نشانه های آشکار الهی ستایش خداوندی را سزاست که نشانه های قدرت و بزرگی و عظمت خود را چنان آشکار کرد که دیده ها را از شگفتی قدرتش به حیرت آورده، و اندیشه های بلند را از شناخت ماهیت صفاتش باز داشته است، و گواهی می دهم که جز خدای یکتا خدایی نیست، شهادتی برخواسته از ایمان و یقین و اخلاص و اقرار درست. و گواهی می دهم که محمد (ص) بنده و فرستاده اوست، خدا پیامبرش را به هنگامی فرستاد که نشانه های هدایت از یاد رفته، و راه های دین ویران شده بود، او حق را آشکار، و

خطبه 181-توحید الهی

(از نوف بکالی نقل شد که امیر مومنان علی (ع) در شهر کوفه بر روی تخته سنگی که جعده بن هیبره برای او نصب کرد ایستاد و این سخنرانی را ایراد کرد، در حالی که پیراهنی خشن از پشم بر تن داشت و شمشیری یا بندی از لیف خرما به گردن آویخته و بر پاهای مبارکش، کفشی از لیف خرما داشت و اثر سجده در پیشانی او پیدا بود). ستایش پروردگار سبحان ستایش خداوندی را سزاست که سرانجام خلقت، و پایان کارها به او باز می گردد، خدا را بر احسان بزرگش، و برهان آشکار، و فراوانی فضل و آنچه بدان بر ما منت نهاده است می ستایم، ستایشی که حق او را اداء کند، و شکر شایسته او را بجا آورد، به ثواب الهی ما را نزدیک گرداند و

خطبه 176-درباره حکمین

نکوهش از خیانت حکمین رای جمعیت شما در صفین یکی شد که دو مرد را به داوری برگزینند (ابوموسی اشعری، عمروعاص) و از آن دو پیمان گرفتیم که در برابر قرآن تسلیم باشند، و از آن تجاوز نکنند، زبان آن دو با قرآن و قلبهایشان پیرو کتاب خدا باشد، اما آنها از قرآن رویگردان شدند، حق را آشکار می دیدند و ترک گفتند که جور و ستم، خواسته دلشان، و کجی و انحراف در روش فکریشان بود. در صورتیکه

خطبه 171-درباره خلافت خود

ستایش خداوندی را سزاست که نه آسمانی مانع آگاهی او از آسمان دیگر، و نه زمینی مانع او از زمین دیگر می شود.

گفتگو در روز شورا شخصی در روز شورا به من گفت: (ای فرزند ابوطالب نسبت به خلافت حریص می باشی) در پاسخ او گفتم، بخدا سوگند! شما با اینکه از پیامبر اسلام دورترید، حریصتر می باشید، اما من شایسته و نزدیکتر به پیامبر اسلامم، همانا من تنها حق خود را مطالبه می کنم که شما بین من و آن حائل شدید، و دست رد بر سینه ام زدید. پس چون در جمع حاضران، با برهان قاطع او را مغلوب کردم، درمانده و سرگردان شد و نمی دانست در پاسخم چه بگوید؟ شکوه از قریش بار خدایا! از قریش و

خطبه 166-در ابتدای حکومتش

ویژگیهای قرآن همانا خداوند بزرگ کتابی هدایتگر فرستاد، و نیکی و بدی خیر و شر را آشکارا در آن بیان فرمود، پس راه نیکی در پیش گیرید که هدایت شوید، و از شر و بدی پرهیز کنید تا در راه راست قرار گیرید. واجبات! واجبات! در انجام واجبات کوتاهی نکنید تا شما را به بهشت رساند، همانا خداوند چیزهایی را حرام کرده که ناشناخته نیست، و چیزهایی را حلال کرده که از عیب خالی است، و در این میان حرمت مسلمانان را بر هر حرمتی برتری بخشید و حفظ حقوق مسلمانان را به وسیله اخلاص و توحید استوار کرد. ویژگیهای مسلمانی: پس مسلمان کسی است که

خطبه 161-چرا خلافت را از او گرفتند؟

علل و عوامل غصب امامت ای برادر بنی اسدی! تو مردی پریشان و مضطربی که نابجا پرسش می کنی، لیکن تو را حق خویشاوندی است، و حقی که در پرسیدن داری و بی گمان طالب دانستی، پس بدان که: ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحمیل شد، در حالی که ما را نسب برتر و پیوند خویشاوندی با رسول خدا (ص) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چیز دیگری نبود که: گروهی بخیلانه به کرسی خلافت چسبیدند، و گروهی سخاوتمندانه از آن دست کشیدند، داور خداست، و

خطبه 156-سفارش به پرهیزکاری

عبرت از گذشتگان ستایش خداوندی را سزاست که حمد را کلید یاد خویش، و سبب فزونی فضل و رحمت خود، و راهنمای نعمتها و عظمتش قرار داده است. بندگان خدا! روزگار بر آیندگان چنان می گذرد که بر گذشتگان گذشت، آنچه گذشت باز نمی گردد، و آنچه هست جاویدان نخواهد ماند، پایان کارش با آغاز آن یکی است، ماجراها و رویدادهای آن همانند یکدیگرند، و نشانه های آن آشکار است. گویا پایان زندگی و قیامت، شما را فرا می خواند، چونان خواندن ساربان، شتربچه را، پس آن کس که جز به حساب نفس خویش پردازد، خود را در تاریکیها سرگردان، و در هلاکت افکنده است، شیطانها مهارش را گرفته و به سرکشی و طغیان می کشانند، و رفتار زشت او را در دیده اش زیبا می نمایانند، پس بدانید که بهشت پایان راه پیشتازان و آتش جهنم سرانجام کسانی است که سستی می ورزند.

خطبه 151-فتنه های آینده

ارزش شهادتین خدای را می ستایم، و در راندن شیطان، و دور ساختن و نجات پیدا کردن از دامها و فریبهای آن، از خدا یاری می طلبم، و گواهی می دهم که جز خدای یگانه معبودی نیست، و شهادت می دهم، که حضرت محمد (ص) بنده و فرستاده برگزیده و انتخاب شده او است، که در فضل و برتری، همتایی ندارد و هرگز فقدان او جبران نگردد، شهرهایی به وجود او روشن گشت، پس از آنکه گمراهی وحشتناکی همه جا را فرا گرفته بود، و جهل و نادانی بر اندیشه ها غالب و قساوت و سنگدلی بر دلها مسلط بود، و

ترجمه خطبه های 146 - 150 ( دشتی )

خطبه 146-راهنمائی عمر

علل پیروزی اسلام و مسلمین پیروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود، اسلام دین خداست که آن را پیروز ساخت، و سپاه اوست که آن را آماده و یاری فرمود و رسید تا آنجا که باید برسد، در هر جا که لازم بود طلوع کرد، و ما بر وعده پروردگار خود امیدواریم که او به وعده خود وفا می کند، و سپاه خود را یاری خواهد کرد. جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهره ها را متحد ساخته به هم پیوند می دهد، اگر

ترجمه خطبه های 141 - 145 ( دشتی )

خطبه 141-درباره نهی از غیبت

پرهیز از شنیدن غیبت ای مردم! آن کس که از برادرش اطمینان و استقامت در دین، و درستی راه و رسم را سراغ دارد، باید به گفته مردم درباره او گوش ندهد، آگاه باشید! گاهی تیرانداز، تیر افکند و تیرها به خطا می رود، سخن نیز چنین است، درباره کسی چیزی می گویند که واقعیت ندارد و گفتار باطل تباه شدنی است، و خدا شنوا و گواه است، بدانید که میان حق و

ترجمه خطبه های 136 - 140 ( دشتی )

خطبه 136-در مسئله بیعت

بیعت بی همانند بیعت شما مردم! با من بی مطالعه و ناگهانی نبود، و کار من و شما یکسان نیست، من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خود می خواهید. ای مردم برای اصلاح خودتان مرا یاری کنید، به خدا سوگند! که داد ستمدیده را از ظالم ستمگر بستانم، و مهار ستمگر را بگیرم و به آبشخور حق وارد سازم گرچه تمایل

ترجمه خطبه های 131 - 135 ( دشتی )

خطبه 131-فلسفه قبول حکومت

نکوهش کوفیان ای مردم رنگارنگ، و دلهای پریشان و پراکنده، که بدنهایشان حاضر و عقلهایشان از آنها غایب و دور است، من شما را به سوی حق می کشانم، اما چونان گوسفندانی که از غرش شیر فرار کنند می گریزید، هیهات که با شما بتوانم تاریکی را از چهره عدالت بزدایم، و کجی ها را که در حق راه یافته راست نمایم.

فلسفه حکومت اسلامی خدایا تو می دانی که جنگ و

ترجمه خطبه های 126 - 130 ( دشتی )

خطبه 126-درباره تقسیم بیت المال

عدالت اقتصادی امام (ع) آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود، از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم، استفاده کنم؟ به خدا سوگند! تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد! اگر این اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می کردم تا چه رسد که جزو اموال خداست، آگاه باشید! بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زیاده روی و اسراف است، ممکن است در دنیا ارزش دهنده آن را بالا برد اما

ترجمه خطبه های 121 - 125 ( دشتی )

خطبه 121-خطاب به خوارج

(پس از پافشاری خوارج در شورشگری، امام (ع) به قرارگاهشان رفت و فرمود:) آیا همه شما در جنگ صفین بودید؟ گفتند: بعضی بودیم و برخی حضور نداشتیم فرمود: به دو گروه تقسیم شوید، تا متناسب با هر کدام سخن گویم. دو دسته شدند، امام ندا درداد که: ساکت باشید، به حرفهایم گوش فرا دهید و با جان و دل به سوی من توجه کنید، و هر کس را برای گواهی سوگند دادم با علم گواهی دهد آنگاه سخنان طولانی مطرح فرمود که: (برخی از آن خطبه این است) سیاست استعماری قرآن بر سر نیزه کردن آنگاه که شامیان در گرماگرم جنگ، و

ترجمه خطبه های 116 - 120 ( دشتی )

خطبه 116-موعظه یاران

سرزنش انسانهای خودپرست. نه اموال خود را در راه خدایی که آن مالها را روزی شما کرد می بخشید، نه جانها را در راه خدای جان آفرین به خطر می افکنید، دوست دارید مردم برای خدا شما را گرامی دارند اما خودتان مردم را در راه خدا گرامی نمی شمارید، از فرود آمدن در خانه های گذشتگان عبرت گیرید، و از جدایی با نزدیکترین برادران و