علل پیروزی اسلام و مسلمین پیروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود، اسلام دین خداست که آن را پیروز ساخت، و سپاه اوست که آن را آماده و یاری فرمود و رسید تا آنجا که باید برسد، در هر جا که لازم بود طلوع کرد، و ما بر وعده پروردگار خود امیدواریم که او به وعده خود وفا می کند، و سپاه خود را یاری خواهد کرد. جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهره ها را متحد ساخته به هم پیوند می دهد، اگر
پرهیز از شنیدن غیبت ای مردم! آن کس که از برادرش اطمینان و استقامت در دین، و درستی راه و رسم را سراغ دارد، باید به گفته مردم درباره او گوش ندهد، آگاه باشید! گاهی تیرانداز، تیر افکند و تیرها به خطا می رود، سخن نیز چنین است، درباره کسی چیزی می گویند که واقعیت ندارد و گفتار باطل تباه شدنی است، و خدا شنوا و گواه است، بدانید که میان حق و
بیعت بی همانند بیعت شما مردم! با من بی مطالعه و ناگهانی نبود، و کار من و شما یکسان نیست، من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خود می خواهید. ای مردم برای اصلاح خودتان مرا یاری کنید، به خدا سوگند! که داد ستمدیده را از ظالم ستمگر بستانم، و مهار ستمگر را بگیرم و به آبشخور حق وارد سازم گرچه تمایل
نکوهش کوفیان ای مردم رنگارنگ، و دلهای پریشان و پراکنده، که بدنهایشان حاضر و عقلهایشان از آنها غایب و دور است، من شما را به سوی حق می کشانم، اما چونان گوسفندانی که از غرش شیر فرار کنند می گریزید، هیهات که با شما بتوانم تاریکی را از چهره عدالت بزدایم، و کجی ها را که در حق راه یافته راست نمایم.
فلسفه حکومت اسلامی خدایا تو می دانی که جنگ و
عدالت اقتصادی امام (ع) آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود، از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم، استفاده کنم؟ به خدا سوگند! تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد! اگر این اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می کردم تا چه رسد که جزو اموال خداست، آگاه باشید! بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زیاده روی و اسراف است، ممکن است در دنیا ارزش دهنده آن را بالا برد اما
(پس از پافشاری خوارج در شورشگری، امام (ع) به قرارگاهشان رفت و فرمود:) آیا همه شما در جنگ صفین بودید؟ گفتند: بعضی بودیم و برخی حضور نداشتیم فرمود: به دو گروه تقسیم شوید، تا متناسب با هر کدام سخن گویم. دو دسته شدند، امام ندا درداد که: ساکت باشید، به حرفهایم گوش فرا دهید و با جان و دل به سوی من توجه کنید، و هر کس را برای گواهی سوگند دادم با علم گواهی دهد آنگاه سخنان طولانی مطرح فرمود که: (برخی از آن خطبه این است) سیاست استعماری قرآن بر سر نیزه کردن آنگاه که شامیان در گرماگرم جنگ، و
سرزنش انسانهای خودپرست. نه اموال خود را در راه خدایی که آن مالها را روزی شما کرد می بخشید، نه جانها را در راه خدای جان آفرین به خطر می افکنید، دوست دارید مردم برای خدا شما را گرامی دارند اما خودتان مردم را در راه خدا گرامی نمی شمارید، از فرود آمدن در خانه های گذشتگان عبرت گیرید، و از جدایی با نزدیکترین برادران و
عجز انسان از درک فرشتگان، (فرشته مرگ) آیا هنگامی که فرشته مرگ به خانه ای درآمد، از آمدن او آگاه می شوی؟ آیا هنگامی که یکی را قبض روح می کند او را می بینی؟ بچه را چگونه در شکم مادر می میراند؟ آیا از راه اندام مادر وارد می شود؟ یا روح به اجازه خداوند به سوی او می آید؟ یا همراه کودک در شکم مادر به سر می برد؟ آن کس که آفریده ای چون خود را نتواند توصیف کند. چگونه می تواند خدای خویش را
وصف نبرد یاران در صفین از جای کنده شدن و فرار شما را از صفها دیدم، فرومایگان گمنام، و بیابان نشینانی از شام، شما را پس می راندند، در حالی که شما از بزرگان و سرشناسان عرب و از سران شرف می باشید، برازندگی چشمگیری دارید و قله های سرفراز و بلند قامتید، سرانجام سوزش سینه ام با مقاومت و حملات دلاورانه شما، تسکین یافت، که دیدم شامیان را هزیمت دادید و صفهای آنان را درهم شکستید، و آنان را از لشگرگاه خود راندید، آنگونه که آنها شما را کنار زدند، می دیدم با نیزه ها آنان را کوفتید و
وصف روز قیامت قیامت روزی است که خداوند همه انسانهای گذشته و آینده را برای رسیدگی دقیق حساب و رسیدن به پاداش اعمال، گرد آورد، همه فروتنانه به پاخیزند، عرق از سر و رویشان و کنار دهانشان جاری است، و زمین زیر پایشان لرزان است، نیکوحالترین آنان کسی است که جای گذاشتن دو پایش را پیدا کند یا جایی برای آسوده ماندن بیابد.
خبر از آینده خونین بصره و رزم مجاهدانی پیروز فتنه هایی چون تاریکی شب