.:: نهج البلاغه ::.

نهج البلاغه ،گوهر بی نظیر دریای معنویت است که تحصیل و بره مندی از این گوهر موجب سعادت دنیا و آخرت می شود. ( به پایگاه تخصصی نهج البلاغه .......)
.:: نهج البلاغه ::.

جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏ نماید .( به عقیده حاج میرزا على آقا شیرازى) نهج‏ البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و... .


به این سایت رأی بدهید

۱۳۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

حکمت 201

و درود خدا بر او فرمود: از خدا بترسید، ترسیدن انسان وارسته ای که دامن به کمر زده و خود را آماده کرده، و در فرصتها کوشیده، و هراسان در اطاعت خدا تلاش کرده، و در دنیای زودگذر، و پایان زندگی و عاقبت کار، بدرستی اندیشیده است.

حکمت 202

و درود خدا بر او فرمود: بخشندگی نگاهدار آبروست، و شکیبایی دهان بند بی خردان، و عفو زکات پیروزی، و دوری کردن کیفر خیانتکار، و مشورت چشم هدایت است. و آن کس که با رای خود احساس بی نیازی کند بکام خطرها افتد، شکیبایی، با مصیبتهای شب و روز پیکار کند، و بی تابی، زمان را در نابودی انسان یاری دهد، و برترین بی نیازی ترک آرزوهاست، و

حکمت 181

و درود خدا بر او فرمود: شگفتا! آیا معیار خلافت صحابی پیامبر بودن است؟ اما صحابی بودن و خویشاوندی ملاک نیست؟ (از امام شعری در همین مسئله نقل شد که به ابابکر فرمود) اگر ادعا می کنی با شورای مسلمین به خلافت رسیدی، چه شورایی بود که رای دهندگان حضور نداشتند؟ و اگر خویشاوندی را حجت می آوری، دیگران از تو به پیامبر نزدیک تر و

حکمت 161

و درود خدا بر او فرمود: ترک گناه آسانتر از درخواست توبه است.

حکمت 162

و درود خدا بر او فرمود: بسا لقمه ای که از لقمه های فراوانی محروم می کند

حکمت 141

و درود خدا بر او فرمود: نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست.

حکمت 142

و درود خدا بر او فرمود: (مردی از امام درخواست اندرز کرد) از کسانی مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، و توبه را با آرزوهای دراز به تاخیر می اندازد، در دنیا چونان زاهدان سخن می گوید، اما در رفتار همانند دنیاپرستان است، اگر نعمتها به او برسد سیر نمی شود، و در محرومیت قناعت ندارد، از آنچه به او رسید شکرگزار نیست، و از آنچه مانده زیاده طلب است، پرهیز می دهد اما خود پروا ندارد، به فرمانبرداری امر می کند اما خود فرمان نمی برد، نیکوکاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد، گناهکاران را دشمن دارد اما

حکمت 121

و درود خدا بر او فرمود: در شگفتم از بخیل، به سوی فقری می شتابد که از آن گریزان است، و سرمایه ای را از دست می دهد که در جستجوی آن است، در دنیا چون تهیدستان زندگی می کند، اما در آخرت چون سرمایه داران محاکمه می شود. و در شگفتم از متکبری که دیروز نطفه ای بی ارزش، و فردا مرداری گندیده خواهد بود، و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده ها را می نگرد و در وجود خدا تردید دارد. و در شگفتم از آن کس که مردگان را می بیند و مرگ را از یاد برده است، و در شگفتم از آن کس که پیدایش دوباره را انکار می کند در حالی که

حکمت 101

و درود خدا بر او فرمود: (از نوف بکالی نقل شد، که در یکی از شبها امام را دیدم برای عبادت از بستر برخواست، نگاهی به ستارگان افکند، و به من فرمود: خوابی! یا بیدار؟ گفتم بیدارم) ای نوف! خوشا به حال آنان که از دنیای حرام چشم پوشیدند، و دل به آخرت بستند، آنان مردمی هستند که زمین را تخت، خاک را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زیرین، و دعا را لباس رویین خود قرار دادند، سپس دنیا را همانند عیسی مسیح (ع) وانهادند. ای نوف! همانا داوود پیامبر (که درود خدا بر او باد) در چنین ساعتی از شب برمی خاست، و

حکمت 81

و درود خدا بر او فرمود: باقیماندگان شمشیر و جنگ، شماره شان بادوامتر، و فرزندانشان بیشتر است.

حکمت 82

و درود خدا بر او فرمود: کسی که از گفتن نمی دانم روی گردان است، به

حکمت 61

و درود خدا بر او فرمود: اهل دنیا سوارانی در خواب مانده اند که آنان را می رانند.

حکمت 62

و درود خدا بر او فرمود: از دست دادن دوستان غربت است.

ترجمه حکمت های 41 - 60 نهج البلاغه ( دشتی )

حکمت 41

در یاد یکی از یاران، (خباب بن ارت) فرمود: خدا خباب بن ارت را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روی فرمانبرداری هجرت کرد، و با قناعت زندگی گذراند، و از خدا راضی بود، و مجاهد زندگی کرد. و درود خدا بر او فرمود: خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد، برای حسابرسی قیامت کار کند، با قناعت زندگی کند، و

ترجمه حکمت های 21 - 40 نهج البلاغه ( دشتی )

حکمت 21

و درود خدا بر او فرمود: ما را حقی است اگر به ما داده شود، وگرنه بر پشت شتران سوار شویم و برای گرفتن آن برانیم هر چند شب روی بطول انجامند. (این از سخنان لطیف و فصیح است، یعنی اگر حق ما را ندادند، خوار خواهیم شد و باید بر ترک شتر چون بنده بنشینیم.)

حکمت 22

و درود خدا بر او فرمود: کسی که کردارش او را بجایی نرساند، افتخارات خاندانش او را به

ترجمه حکمت های 1 - 20 نهج البلاغه ( دشتی )

حکمت 1

درود خدا بر او فرمود: در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد، و نه پستانی تا او را بدوشند.

حکمت 2

و درود خدا بر او فرمود: آنکه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست کرده، و آنکه راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرده، و آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش

ترجمه نامه های 76 - 79 نهج البلاغه ( دشتی )

نامه 76-به عبدالله بن عباس

اخلاق فرماندهی با مردم، به هنگام دیدار، و در مجالس رسمی، و در مقام داوری، گشاده رو باش، و از خشم بپرهیز، که سبک مغزی، به تحریک شیطان است، و بدان! آن چه تو را به خدا نزدیک می سازد، از آتش جهنم دور می کند، و آنچه تو را از خدا دور می سازد، به

ترجمه نامه های 71 - 75 نهج البلاغه ( دشتی )

نامه 71-به منذر بن الجارود

سرزنش از خیانت اقتصادی پس از یاد خدا و درود! همانا، شایستگی پدرت مرا نسبت به تو خوشبین، و گمان کردم همانند پدرت می باشی، و راه او را می روی، ناگهان به من خبر دادند، که در هواپرستی چیزی فرو گذار نکرده، و توشه ای برای آخرت خود باقی نگذاشته ای، دنیای خود را با تباه کردن آخرت آبادان می کنی، و برای پیوستن با خویشاوندانت از دین خدا بریدی، اگر آنچه به من گزارش رسیده، درست باشد، شتر خانه ات، و بند کفش تو از تو باارزش تر است، و کسی که همانند تو باشد، نه لیاقت پاسداری از مرزهای کشور را دارد، و

ترجمه نامه های 66 - 70 نهج البلاغه ( دشتی )

نامه 66-به عبدالله بن عباس

ضرورت واقع بینی پس از یاد خدا و درود! همانا انسان از به دست آوردن چیزی خشنود می شود که هرگز آن را از دست نخواهد داد، و برای چیزی اندوهناک است که هرگز به دست نخواهد آورد، پس بهترین چیز در نزد تو در دنیا، رسیدن به لذتها، یا انتقام گرفتن نباشد، بلکه باید خاموش کردن باطل، یا زنده کردن حق باشد، تنها به توشه ای که از پیش فرستادی خشنود باش، و بر آنچه بیهوده می گذاری حسرت خور، و

ترجمه نامه های 61 - 65 نهج البلاغه ( دشتی )

نامه 61-به کمیل بن زیاد

نکوهش از فرمانده شکست خورده پس از یاد خدا و درود! سستی انسان در انجام کارهایی که بر عهده اوست، و پافشاری در کاری که از مسولیت او خارج است، نشانه ناتوانی آشکار، و اندیشه ویرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم (قرقیسا) در مقابل رها کردن پاسداری از مرزهایی که تو را بر آن گمارده بودیم و کسی در آنجا نیست تا آنجا را حفظ کند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد، اندیشه ای باطل است. تو در آنجا پلی شده ای که دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتی داری که با تو نبرد کنند، و نه هیبتی داری از تو بترسند و بگریزند، نه مرزی را می توانی حفظ کنی، و نه شوکت دشمن را می توانی درهم بشکنی، نه نیازهای مردم دیارت را کفایت می کنی، و