و درود خدا بر او فرمود: دو کس نسبت به من هلاک می گردند، دوستی که زیاده روی کند، و دروغ پردازی که به راستی سخن نگوید. (این کلام مانند سخن دیگری است که فرمود) دو تن نسبت به من هلاک گردند، دوستی که از حد گذراند، و
و درود خدا بر او فرمود: کسی که خود را گرامی دارد، هوا و هوس را خوار شمارد.
و درود خدا بر او فرمود: هیچ کس شوخی بیجا نکند جز آنکه مقداری از عقل خویش را
و درود خدا بر او فرمود: بزرگترین حسرتها در روز قیامت، حسرت خوردن مردی است که مالی را به گناه گرد آورده، و آن را شخصی به ارث برده که در اطاعت خدای سبحان بخشش نمود، و با آن وارد بهشت شد، و
و درود خدا بر او فرمود: قلب کتاب چشم است (آنچه چشم بنگرد در قلب نشیند.)
و درود خدا بر او فرمود: تقوی در راس همه ارزشهای اخلاقی است.
و درود خدا بر او فرمود: آگاه باشید که فقر نوعی بلاست، و سخت تر از تنگدستی بیماری تن، و سخت تر از بیماری تن، بیماری قلب است، آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تن، تقوا دل است.
و درود خدا بر او فرمود: مومن باید شبانه روز خود را به سه قسم تقسیم کند، زمانی برای نیایش و عبادت پروردگار، و زمانی برای تامین هزینه زندگی، و زمانی برای واداشتن نفس به لذتهایی که حلال و
و درود خدا بر او فرمود: روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی، و از اسلام جز نامی، باقی نخواهد ماند، مسجدهای آنان در آن روزگار آبادان، اما از هدایت ویران است. مسجدنشینان و سازندگان بناهای شکوهمند مساجد، بدترین مردم زمین می باشند، که کانون هر فتنه، و جایگاه هر گونه خطاکاری اند، هر کس از فتنه برکنار است او را به فتنه باز گردانند، و هر کس که از فتنه عقب مانده او را به فتنه ها کشانند، که خدای بزرگ فرماید: (به خودم سوگند، بر آنان فتنه ای بگمارم که انسان شکیبا در آن سرگردان ماند.) و چنین کرده است، و
و درود خدا بر او فرمود: آن کس که در عیب خود بنگرد از عیب جویی دیگران باز ماند، و کسی که به روزی خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود، اندوهگین نباشد، و کسی که شمشیر ستم برکشد با آن کشته خواهد شد، و آن کس که در کارها خود را به رنج انداخت خود را هلاک ساخت، و هرکس خود را در گردابهای بلا افکند غرق خواهد شد، و هر کس که به جاهای بدنام قدم گذاشت متهم گردید. و کسی که سخن زیاد می گوید زیاد هم اشتباه دارد، و هر کس که بسیار اشتباه کرد، شرم و حیاء او اندک است، و
و درود خدا بر او فرمود: بی نیازی از عذرخواهی، گرامی تر از عذر راستین است.
و درود خدا بر او فرمود: کمترین حق خدا بر عهده شما اینکه از نعهمتهای الهی در
و درود خدا بر او فرمود: از گمان مومنان بپرهیز که خدا حق را بر زبان آنان قرار داده است.
و درود خدا بر او فرمود: ایمان بنده ای راست نباشد جز آنکه اعتماد او به آنچه در دست خداست
و درود خدا بر او فرمود: در راه خدا برادری داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود چنان دنیای حرام در چشم او بی ارزش می نمود، و از شکم بارگی دور بود، پس آنچه را نمی یافت آرزو نمی کرد، و آنچه را می یافت زیاده روی نداشت، در بیشتر عمرش ساکت بود، اما گاهی که لب به سخن می گشود بر دیگر سخنوران برتری داشت، و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می نشاند، بظاهر ناتوان و مستضعف می نمود اما در برخورد جدی چونان شیر بیشه می خروشید، یا چون مار بیابانی به حرکت درمی آمد، تا پیش قاضی نمی رفت دلیلی مطرح نمی کرد، و کسی را که عذری داشت سرزنش نمی نمود، تا آنکه عذر او را می شنید، از درد شکوه نمی کرد، مگر پس از تندرستی و بهبودی، آنچه عمل می کرد می گفت، و
و درود خدا بر او فرمود: مردم در دنیا دو دسته اند، یکی آن کس که در دنیا برای دنیا کار کرد، و دنیا او را از آخرتش باز داشت، بر بازماندگان خویش از تهیدستی ترسان است، و از تهیدستی خویش در امان است، پس زندگانی خود را در راه سود دیگران از دست می دهد و دیگری آنکه در دنیا برای آخرت کار می کند، و نعمتهای دنیا نیز بدون تلاش به او روی می آورد، پس بهره هر دو جهان را چشیده، و
و درود خدا بر او فرمود: بهترین کارها آن است که با ناخشنودی در انجام آن بکوشی.
و درود خدا بر او فرمود: خدا را از سست شدن اراده های قوی، گشوده شدن گره های دشوار، و
آن زندگی با قناعت است.
و درود خدا بر او فرمود: با آن کس که روزی به او روی آورده شراکت کنید، که او توانگری را سزاوارتر، و
و درود خدا بر او فرمود: از خدا بترسید، ترسیدن انسان وارسته ای که دامن به کمر زده و خود را آماده کرده، و در فرصتها کوشیده، و هراسان در اطاعت خدا تلاش کرده، و در دنیای زودگذر، و پایان زندگی و عاقبت کار، بدرستی اندیشیده است.
و درود خدا بر او فرمود: بخشندگی نگاهدار آبروست، و شکیبایی دهان بند بی خردان، و عفو زکات پیروزی، و دوری کردن کیفر خیانتکار، و مشورت چشم هدایت است. و آن کس که با رای خود احساس بی نیازی کند بکام خطرها افتد، شکیبایی، با مصیبتهای شب و روز پیکار کند، و بی تابی، زمان را در نابودی انسان یاری دهد، و برترین بی نیازی ترک آرزوهاست، و
و درود خدا بر او فرمود: شگفتا! آیا معیار خلافت صحابی پیامبر بودن است؟ اما صحابی بودن و خویشاوندی ملاک نیست؟ (از امام شعری در همین مسئله نقل شد که به ابابکر فرمود) اگر ادعا می کنی با شورای مسلمین به خلافت رسیدی، چه شورایی بود که رای دهندگان حضور نداشتند؟ و اگر خویشاوندی را حجت می آوری، دیگران از تو به پیامبر نزدیک تر و