شگفتیهای نهج البلاغه 10 ( عمار کجاست، کار خدا و مردم، کارهایتان را بسنجید )
- جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۰۴ ب.ظ
عمار کجاست ؟
بخشى دیگر از همان خطبه آگاه باشید ، پشت کرد از دنیا آنچه روى آورده بود و روى آورد آنچه پشت کرده بود ( نیکبختى ها رفت و بدبختى ها فرا رسید ) و
بندگان نیکوکار خداوند ، از دنیا کوچ کردند .
برادران ما که در صفین ، خونهایشان بنا حق ریخته شد ، هرگز زیان نکردند زیرا دیگر زنده نیستند تا شرنگ تلخ و نارواى اندوهها و ناروائیها را بیاشامند .
کجایند برادرانم که طریق شهادت را برگزیدند و براه حق رفتند ؟
کجاست عمار ؟ کجاست پسر تیهان ؟ و کجاست ذوالشهادتین ( خزیمه بن ثابت انصارى ) و کجایند همانندان آنها که با مرگ پیمان بستند و سرهاى بریدهشان را براى تبهکاران بارمغان بردند ؟
کار خدا و مردم
کارهائى در امر حکومت هست که ناچار خودت باید به انجام رسانى از جمله پاسخگوئى به برخى نامههاى کارگزارانت که از عهده دبیران بیرون است و آنها قدرت تصمیم و توان اجابت ندارند ، یا برآوردن بعضى نیازهاى مردم که همکاران و مسئولان برجستهات از انجام آنها ناتوانند .
کار هر روز را همان روز بپایان رسان و بروز دیگر مگذار ، که براى هر روز وظیفه و کارى است ، و بهترین گاههاى روز و برترین بخشهاى اوقات خویش را براى نیایش بدرگاه خداى ، بکار بند ، اگر چه همه وقتها اگر نیت انسان پاک باشد و مردم از آن آسایش یابند در راه خدا بکار میرود .
و باید زمانى را که خالصانه براى خداى صرف میکنى در انجام فرائضى که مخصوص خداست بگذرانى ، پس در شبانهروزت نیروى بدنى خویش را براى پرستش خداوند بکار گیر و کوششى فراوان براى نزدیکى خدا ایفا کن آنچنانکه کمى و رخنه و ریائى در آن نباشد و پیکرت در راه پرستش برنج آید ، و هرگاه خواستى با مردم نماز بگزارى نه آنرا بدرازى بجاى آور نه با کوتاهى تباهش کن ، زیرا گروهى هستند که به جهت بیمارى و یا گرفتارى توانائى خواندن نمازهاى دراز را ندارند و من هنگامى که به یمن میرفتم از پیامبر خدا که درود پروردگار بر او باد پرسیدم ، چگونه با مردم نماز بگزارم ؟
فرمود ، همچون ناتوانترینشان با آنها نماز
بگزار و با مومنان مهربان باش .
کارهایتان را بسنجید
از خطبه هاى امام ستایش خدائى را سزاست که بدون آنکه بچشم دیده شود شناخته شود و آفرینش را بى آنکه بیندیشد بیافریند ، خدائى که همیشه پایدار بوده و همواره برقرار است ، از آنگاه که آسمان و برجهاى استوارش نبود و نه دریائى آرام و نه کوه پردامنه و نه بیابان فراخ و نه زمین گسترده و نه آفریدههائى پرتوان هیچکدام وجود نداشتند او نو پرداز آفرینش و میراث بر هستى و خداوند و روزىرسان آفریدگان خویش است .
خورشید و ماه بفرمان او میگردند و هر تازهاى کهنه و هر دورى به اراده او نزدیک میگردد روزى مردم را پخش میکند و از آثار و کردارشان آمار میگیرد نفسهائى را که برمىآورند مى شمارد و از چشمهاى خیانتکار و آنچه در دلها میگذرد آگاهست ، جایگاه انسان را در رحم مادر و پیدایش و سیر آن را تا آخرین روز روزگارش مى شناسد ، با مهربانى گستردهاى که دارد دشمنانش را بسختى کیفر میدهد و با خشم فراوانى که دارد رحمت گستردهاش را بر دوستانش میگستراند ، دشمنش را در هم مى شکند و نافرمانش را واژگون مىکند و هر که را از او دورى جوید خوار میگرداند و بر مخالفانش چیره میشود .
هر کس بر او توکل کند کفایتش میکند و بهر کس از
او چیزى بخواهد مى بخشد و هر که به او وامى دهد وامش را مى پردازد و سپاسگزاران را
پاداش نیکو میدهد ، اى بندگان خدا ، کردار خویش را پیش از آنکه در ترازوى رستاخیز
بسنجند ، خود بسنجید و بحساب کارتان بیش از حسابرسى آخرت برسید و پیش از آنکه پنجه
مرگ گلویتان را بفشارد ( در طاعت خدا ) نفس بکشید و قبل از آنکه شما را بگودال مرگ
بکشانند بفرمان خدا آئید و بدانید کسى که بکمک جان خویش نشتابد و در نهاد خود پند
آموز و باز دارندهاى نداشته باشد هرگز از دیگران نمى تواند پندى بیاموزد و از کار
زشت باز ماند .
منبع:سایت balaghah.net
- ۹۲/۰۴/۲۱